Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clamshell
U
کاناپه خلبان که از جلو یاعقب لولا شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pouffe
U
کاناپه
copilot
U
کمک خلبان خلبان دوم
jogged
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogging
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogs
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jog
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
pivoted
U
لولا
pivots
U
لولا
linkage point
U
لولا
pivot
U
لولا
tail
U
دم یک لولا
tailed
U
دم یک لولا
hinges
U
لولا
hinge
U
لولا
pin
U
لولا
joint
U
لولا
pinning
U
لولا
tails
U
دم یک لولا
pinned
U
لولا
Hinduism
U
لولا
garnetiferous
U
لولا دار
articulation
U
مفصل لولا
band
U
نوار لولا
pintle center
U
نقطه لولا
butted
U
لولا فرنگی
butt
U
لولا فرنگی
hinge
U
لولا زدن
bands
U
نوار لولا
split pen
U
میله لولا
hinges
U
لولا زدن
unhinge
U
از لولا در اوردن
gimmal
U
مفصل لولا
unhinges
U
از لولا در اوردن
pintle
U
میله لولا
unhinging
U
از لولا در اوردن
butts
U
لولا فرنگی
split pin
U
میله لولا
hinges
U
لولا چرخش لولایی
hinge
U
لولا چرخش لولایی
polyptych
U
تصویر یا پنجره یا در لولا دارتاشو
garnets
U
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnet
U
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
joint
U
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
espangnolette
U
[پنجره لولا دار با چرخ دنده های کوچک]
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
balanced control surfaces
U
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
pilots
U
خلبان
aeronaut
U
خلبان
piloted
U
خلبان
fly boy
U
خلبان
pilot
U
خلبان
aivatrix
U
خلبان زن
pilotless
U
بی خلبان
aviator
U
خلبان
aviators
U
خلبان
autopilot
U
خلبان اتوماتیک
flying officer
U
افسر خلبان
nautical
U
خلبان کتاب
co pilot
U
کمک خلبان
compilot
U
کمک خلبان
cockpit canopy
سایبان خلبان
copilot
U
کمک خلبان
first pilot
U
خلبان اول
soloists
U
خلبان تک پرواز
beeping
U
هواپیمای بی خلبان
droning
U
هواپیمای بی خلبان
beeps
U
هواپیمای بی خلبان
automatic pilot
U
خلبان اتوماتیک
co-pilots
U
کمک خلبان
automatic pilots
U
خلبان اتوماتیک
beeped
U
هواپیمای بی خلبان
beep
U
هواپیمای بی خلبان
soloist
U
خلبان تک پرواز
cockpit
U
کابین خلبان
drones
U
هواپیمای بی خلبان
cockpit
U
اطاقک خلبان
drone
U
هواپیمای بی خلبان
cockpits
U
اطاقک خلبان
cockpits
U
کابین خلبان
droned
U
هواپیمای بی خلبان
co-pilot
U
کمک خلبان
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
unattended
U
به طور خودکار بی خلبان
ace
U
خلبان ماهر و متهور
aces
U
خلبان ماهر و متهور
fury
U
نوعی جت تک موتوره و تک خلبان
sailplaner
U
خلبان هواپیمای بی موتور
pilot's trace
U
کالک دستی خلبان
army aviator
U
خلبان نیروی زمینی
army aviator
U
خلبان هوانیروز نیروزفر
cockpits
U
اطاقک خلبان درهواپیما
cockpit
U
اطاقک خلبان درهواپیما
test pilots
U
خلبان ازمایش کننده هواپیما
test pilot
U
خلبان ازمایش کننده هواپیما
pilot
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
drone antisubmarine helicopter
U
هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
piloted
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
kamikaze
U
خلبان ازجان گذشته ژاپنی
pilots
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot's trace
U
کالک راهنمای خلبان هواپیما
tabbed flap
U
فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
How can I make such pilot
U
چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
automatic pilot
[A/P]
U
خلبان اتوماتیک
[حمل و نقل هوایی]
autopilot
[A/P]
U
خلبان اتوماتیک
[حمل و نقل هوایی]
autopilot
[A/P]
U
خلبان خودکار
[حمل و نقل هوایی]
automatic pilot
[A/P]
U
خلبان خودکار
[حمل و نقل هوایی]
helicopter pilot
U
خلبان هلیکوپتر
[شغل]
[حمل و نقل هوایی]
helicopter pilot
U
خلبان چرخبال
[شغل]
[حمل و نقل هوایی]
hand glider
U
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
sky surfer
U
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
standing wave
U
موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
decision height
U
حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
decision altitude
U
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
fixed pivot
U
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
astrodome
U
گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
wingman
U
خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
cartridge actuated device
U
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
artificial horizon
U
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
cabin pressure altimeter
U
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
droning
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
skipper
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
pressure breathing
U
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com