Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
offtake canal
U
کانال گیرنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
reverse
U
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reversed
U
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reverses
U
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reversing
U
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
output
U
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
outputs
U
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
Other Matches
channel
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
U
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled
U
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling
U
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled
U
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels
U
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
queues
U
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing
U
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued
U
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue
U
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
bed levels
U
نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
requested
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
bra
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
duct
U
کانال
canals
U
کانال
routes
U
کانال
channel
U
کانال
route
U
کانال
tunnel
U
کانال
channelled
U
کانال
channels
U
کانال
channeling
U
کانال
channeled
U
کانال
tunnels
U
کانال
tunnelled
U
کانال
tunneling
U
کانال
tunneled
U
کانال
cut
U
کانال
groove
U
کانال
grooves
U
کانال
conduit
U
کانال
canal bridge
U
پل کانال
conduits
U
کانال
cuts
U
کانال
ship canal
U
کانال
canal
U
کانال
canaliculus
U
کانال
sliding channel
U
کانال
receivers
U
گیرنده
consignee
U
گیرنده
sensor
U
گیرنده
recipients
U
گیرنده
recipient
U
گیرنده
catchier
U
گیرنده
catchiest
U
گیرنده
catchy
U
گیرنده
reciptacle
U
گیرنده
reciever
U
گیرنده
prehensory
U
گیرنده
prehensorial
U
گیرنده
grantee
U
گیرنده
getter
U
گیرنده
payee
U
گیرنده
adopter
U
گیرنده
payees
U
گیرنده
addressee
U
گیرنده
catcher
U
گیرنده
touching
U
گیرنده
acceptor
U
گیرنده
receptor
U
گیرنده
prehensile
U
گیرنده
barrage reception
U
سد گیرنده
receiver
U
گیرنده
fetching
U
گیرنده
addressees
U
گیرنده
receptors
U
گیرنده
accipient
U
گیرنده
assignee
U
گیرنده
output channel
U
کانال خروجی
open canal
U
کانال روباز
multichannel
U
با بیشتر از یک کانال
luminance channel
U
کانال روشنایی
scanner channel
U
کانال پیمایشگر
quarternary canal
U
کانال درجه 4
channels
U
کانال مجرا
berm
U
هره کانال
cross-Channel
U
برقراریارتباطومسافرت از کانال
y channel
U
کانال ایگرگ
trunking
U
کانال تهویه
ascension pipe
U
کانال سرازیری
channels
U
کانال ساختن
telephone conduit
U
کانال تلفن
communications channel
U
کانال مخابراتی
telephone channel
U
کانال تلفن
channels
U
کانال تلویزیون
monochrome channel
U
کانال تکرنگ
data channel
U
کانال داده
communication channel
U
کانال ارتباطی
channel type
U
کانال تایپ
channel switch
U
کلید کانال
channel interceptor
U
کانال چندراهه
channel access
U
دستیابی کانال
channel capacity
U
فرفیت کانال
channel command
U
فرمان کانال
channel capacity
U
گنجایش کانال
aqueduct
U
کانال یا مجرای اب
main lines
U
کانال اصلی
aqueducts
U
کانال یا مجرای اب
canalization
U
کانال سازی
digital channel
U
کانال رقمی
mid channel
U
مرکز کانال
mid channel
U
وسط کانال
main canal
U
کانال اصلی
irrigation channel
U
کانال ابیاری
instruction pipeline
U
کانال اطلاعات
headwater channel
U
کانال اباره
headrace
U
کانال اباره
grade of channel
U
درجه کانال
gullet
U
مجرا کانال
feeder canal
U
کانال تغذیه
duplex channel
U
کانال دو طرفه
diversion cannel
U
کانال انحرافی
gullets
U
مجرا کانال
main line
U
کانال اصلی
channel
U
کانال تلویزیون
channel
U
کانال ساختن
channeling
U
کانال مجرا
canal
U
کانال ترعه
channel
U
کانال مجرا
channeled
U
کانال تلویزیون
conduits
U
کانال لوله
channeling
U
کانال تلویزیون
channeled
U
کانال ساختن
channelled
U
کانال ساختن
channeled
U
کانال مجرا
canals
U
کانال ترعه
conduit
U
کانال لوله
channelled
U
کانال مجرا
channelled
U
کانال تلویزیون
channeling
U
کانال ساختن
catch of guage
U
گیرنده بارانسنج
acquisitive
فرا گیرنده
prepossessing
U
گیرنده جالب
decreasing
U
نقصان گیرنده
bribee
U
رشوه گیرنده
television receiver
U
گیرنده تلویزیونی
thermoreceptor
U
گیرنده دمایی
trainees
U
تعلیم گیرنده
trainee
U
تعلیم گیرنده
beat receiver
U
گیرنده تداخلی
receiver
U
دستگاه گیرنده
receiver
U
گیرنده رادیویی
receivers
U
فرف گیرنده
consignee
U
گیرنده امانت
concluder
U
نتیجه گیرنده
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
revenger
U
انتقام گیرنده
clocker
U
گیرنده وقت
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
single circuit receiver
U
گیرنده یک مداره
receivers
U
گیرنده رادیویی
receivers
U
دستگاه گیرنده
receiver
U
فرف گیرنده
sound probe
U
گیرنده صوتی
cell receptor
U
گیرنده سلولی
rejuvenescent
U
جوانی از سر گیرنده
payee
U
گیرنده وجه
tube receiver
U
گیرنده لامپی
transceiver
U
فرستنده و گیرنده
amateur receiver
U
گیرنده اماتور
volumetric receptor
U
گیرنده حجمی
transferee
U
تحویل گیرنده
acceptor level
U
تراز گیرنده
two valve receiver
U
گیرنده دو لامپی
transreceiver
U
فرستنده و گیرنده
transferee
U
انتقال گیرنده
determiner
U
تصمیم گیرنده
borrowers
U
قرض گیرنده
borrower
U
قرض گیرنده
baroreceptor
U
گیرنده فشار
payees
U
گیرنده وجه
bailee
U
تحویل گیرنده
strikingly
U
موثر گیرنده
auto radio
U
گیرنده اتومبیل
striking
U
موثر گیرنده
borrower
U
وام گیرنده
tither
U
عشر گیرنده
borrowers
U
وام گیرنده
determiners
U
تصمیم گیرنده
receiving set
U
گیرنده رادیویی
loanee
U
وام گیرنده
jammed
U
سد گیرنده پاس
jams
U
سد گیرنده پاس
pledgee
U
وثیقه گیرنده
pledgee
U
رهن گیرنده
fondler
U
اغوش گیرنده
proprioceptor
U
گیرنده عضلانی
jam
U
سد گیرنده پاس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com