Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
small business computer
U
کامپیوتر کوچک تجاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
business
U
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
businesses
U
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
sbc
U
یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
Other Matches
minicomputer
U
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
upload
U
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
processor
U
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
preprocessor
U
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
personal
U
ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
office
U
کامپیوتر کوچک
minicomputer
U
کامپیوتر کوچک
offices
U
کامپیوتر کوچک
lap-top
U
کامپیوتر کوچک
desktop
U
کامپیوتر کوچک و چاپگر
eight bit system
U
کامپیوتر خانگی کوچک
notebook computer
U
کامپیوتر کوچک قابل حمل
mini
U
کوتاه شده مینی کامپیوتر کوچک
desktop
U
سیستم کامپیوتر کوچک که روی میز جا می گیرد
microcontroller
U
ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
published
U
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
processor
U
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
publishes
U
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
underflow
U
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
publish
U
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
milk disk
U
دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
distributes
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
hand-held
U
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
run duration
U
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
hand-held
U
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
crystal
U
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals
U
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
palmtop
U
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
remoter
U
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest
U
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
U
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
modular
U
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
download
U
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
slave
U
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
assembler
U
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
load module
U
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
slaves
U
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaved
U
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving
U
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
literate
U
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
downward
U
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
interfacing
U
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
downsize
U
انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
host computer
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification
U
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
identification
U
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
CTR
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
naive user
U
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
output
U
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
outputs
U
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
infra red link
U
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
reset key
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
layer
U
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers
U
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
special purpose computer
U
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
number cruncher
U
کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
computing
U
مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
applebus
U
امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
commercial
U
تجاری
for-profit
<adj.>
U
تجاری
corporate
[commercial]
<adj.>
U
تجاری
commerical
U
تجاری
commercial
<adj.>
U
تجاری
mercantile
U
تجاری
business
<adj.>
U
تجاری
relating to business
<adj.>
U
تجاری
voice grade channel
U
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
automonitor
U
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
primary memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
three address computer
U
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
main memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
main store
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
balance of trade
U
تراز تجاری
trade unions
U
اتحادیه تجاری
trade barrier
U
ممانعت تجاری
balance of trade
U
موازنه تجاری
trade mark
U
علامت تجاری
business enterprise
U
بنگاه تجاری
trade balance
U
موازنه تجاری
business cycle
U
دور تجاری
commercial area
U
منطقه تجاری
trade price
U
قیمت تجاری
deal
U
توافق تجاری
argosy
U
کشتی تجاری
trade union
U
اتحادیه تجاری
trade barriers
U
موانع تجاری
trades unions
U
اتحادیه تجاری
business graphics
U
گرافیکهای تجاری
trade credit
U
اعتبار تجاری
business inventories
U
موجودی تجاری
trade cycle
U
دور تجاری
business failure
U
ناکامی تجاری
deals
U
توافق تجاری
business failure
U
شکست تجاری
trade discount
U
تخفیف تجاری
business mechines
U
ماشینهای تجاری
commercial attache
U
وابسته تجاری
commercial company
U
شرکت تجاری
trademark
U
مارک تجاری
commercials
U
اگهیهای تجاری
trademarks
U
علامت تجاری
trademarks
U
مارک تجاری
brands
U
علامت تجاری
branding
U
علامت تجاری
brand
U
علامت تجاری
trade name
U
اسم تجاری
memorandum of association
U
شرکتنامه تجاری
business
U
شرکت تجاری
trade names
U
اسم تجاری
trade fair
U
نمایشگاه تجاری
trade fairs
U
نمایشگاه تجاری
management group
U
ائتلاف تجاری
instrument of commerce
U
سند تجاری
trademark
U
علامت تجاری
commercial marine
U
کشتی تجاری
franchise
U
حق اشتراک تجاری
consortiums
U
ائتلاف تجاری
commerical language
U
زبان تجاری
market freedom
U
ازادی تجاری
businesses
U
شرکت تجاری
factorship
U
نمایندگی تجاری
consortium
U
ائتلاف تجاری
consortia
U
ائتلاف تجاری
trade restriction
U
محدودیت تجاری
commercial relations
U
مناسبات تجاری
processor
U
پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
businedd data processing
U
داده پردازی تجاری
big business
U
واحد تجاری بزرگ
unfair trade practice
U
اعمال تجاری نادرست
extension
U
تمدید اسناد تجاری
franchise
U
حق استفاده از اسم تجاری
extensions
U
تمدید اسناد تجاری
business software
U
نرم افزارهای تجاری
business data processing
U
داده پردازی تجاری
refusal to accept a bill
U
نکول اسناد تجاری
trade balance deficit
U
کسری تراز تجاری
trade balance surplus
U
مازاد تراز تجاری
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
ship's master
U
کاپیتان کشتی تجاری
to go away
[off]
on business
U
به سفر تجاری رفتن
to go away on a business trip
U
به سفر تجاری رفتن
trade agreement
U
موافقت نامه تجاری
tight squeeze
<idiom>
U
شرایط سخت تجاری
trade cycle
U
دوره فعالیت تجاری
franchises
U
حق استفاده از اسم تجاری
commercial road traffic
U
ترافیک جاده تجاری
procyclical
U
در جهت دور تجاری
trade pack
U
بسته بندی تجاری
liner trade
U
کشتیرانی منظم تجاری
advertising
تبلیغ و آگهی تجاری
common business oreinted language
U
زبان با گرایش متداول تجاری
cutty sark
U
نام تجاری نوعی ویسکی
registered trade mark
U
علامت تجاری ثبت شده
comecon
U
گروه تجاری بلوک شرق
mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
prestel
U
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
kaypro
U
علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
favorable balance of trade
U
موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
factoring agent
U
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
edu
U
سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com