English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hand held computer U کامپیوتر دستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
paddle U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddled U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddles U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddling U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
laptop computer U کامپیوتر دستی یا کیفی
Other Matches
manual U دستور رزمی دستی سیستم دستی
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
minicomputer U کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini U کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
remotest U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
slaving U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
literate U قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
load module U یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
slaved U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
assembler U اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
slaves U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
downward U توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
processor U استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
interfacing U سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
downsize U انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
host computers U کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer U کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification U حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification U تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
CTR U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
preprocessor U کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
naive user U شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
output U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
outputs U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
layer U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
computing U مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
special purpose computer U کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
number cruncher U کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
applebus U امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
automonitor U ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main store U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
processor U پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
remotest U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
bootstrap U مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
power down U خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
RPC U روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
stored program computer U کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده
bellows U دم دستی
hand held U دستی
palmar U کف دستی
portable U دستی
single-handed U یک دستی
handmade U دستی
manual U دستی
handiest U دستی
three handed U سه دستی
handier U دستی
ready use U دم دستی
handy U دستی
left handedness U چپ دستی
levorotation U چپ دستی
hand made U دستی
clumsiness U خام دستی
bungling U خام دستی
bungles U خام دستی
desk checking U بررسی دستی
bungled U خام دستی
bungle U خام دستی
caned U چوب دستی
canes U چوب دستی
handwork U دستی دستکاری
crank handle U اهرم دستی
handicrafts U صنایع دستی
Jim Crow U ریل خم کن دستی
push cart U چرخ دستی
inexperience U خام دستی
pushcart U ارابه دستی
pushcarts U ارابه دستی
handwheel U چرخ دستی
handsaw U اره دستی
trial balloon <idiom> U یک دستی زدن
handicraft U صنعت دستی
handbell U زنگ دستی
handicraft U پیشه دستی
hand wheel U چرخ دستی
hand vise U گیره دستی
manual focusing knob U دکمهزوم دستی
hand torch U مشعل دستی
handicraft U کار دستی
handicraft U هنر دستی
handcarts U چرخ دستی
handlist U فهرست دستی
handhold U گیره دستی
handcarts U ارابه دستی
handcart U چرخ دستی
handcart U ارابه دستی
cane U چوب دستی
side board U میز دم دستی
end table U میزکوچک دم دستی
attache case U کیف دستی
made ground U خاک دستی
hand knot U گره دستی
long bow U کمان دستی
bitstock U مته دستی
submachinegun U مسلسل دستی
staff gauge U اشل دستی
bull horn U بلندگوی دستی
carpenter's clamp U پیچ دستی
skill U چیره دستی
close fistedness U خشک دستی
cold link U پیوند دستی
light fingers U چابک دستی
mill file U سوهان دستی
alggardness U کند دستی
hand lever U اهرم دستی
adeptness U زبر دستی
handbills U اگهی دستی
handbill U اگهی دستی
paving beetle U تخماق دستی
tommy gun U مسلسل دستی
gimlet U مته دستی
gimlets U مته دستی
tin snips U قیچی دستی
gun U تلمبه دستی
guns U تلمبه دستی
concertina U ارغنون دستی
concertinaed U ارغنون دستی
concertinaing U ارغنون دستی
concertinas U ارغنون دستی
nimble fingers U چابک دستی
nattiness U زبر دستی
adeptly U زبر دستی
line hand U دستی که نخ را می کشد
hand tool U ابزار دستی
smacks U کف دستی زدن
manual cutout U افتامات دستی
manually U بصورت دستی
manual controller U نافم دستی
sideboard U میز دم دستی
hand organ U ارگ دستی
go devil U ارابه دستی
portable instrument U سنجه دستی
manual control U کنترل دستی
sideboards U میز دم دستی
foozle U خام دستی
handbag U کیف دستی
eye glass U عینک دستی
hand reamer U کوبه دستی
manual exchange U مرکز دستی
hang-gliding U گلایدر دستی
handbags U کیف دستی
fly bill U اعلان دستی
fly bill U اگهی دستی
gaucherie U خام دستی
fly sheet U اعلانات دستی
manual adjustment U تنطیم دستی
portable receiver U رادیوی دستی
hand crane U بارانگیز دستی
hand drill مته دستی
portable drill مته دستی
caning U چوب دستی
hand grenade U نارنجک دستی
hand molding shop U قالبریزی دستی
hand molding U قالبریزی دستی
hand lade U پاتیل دستی
hand mill U اسیاب دستی
hand crane U جرثقیل دستی
hand compaction U تراکم دستی
hand cart U چرخ دستی
portable weir U سرریز دستی
hand compaction U توپرسازی دستی
post hole auger U مته دستی
hand augger U مته دستی
hand brake U ترمز دستی
hand cable winch U جراثقال دستی
hand power winch U جراثقال دستی
hand operated chuck U سه نظام دستی
hand cart U ارابه دستی
quern U اسیاب دستی
manual skills U مهارتهای دستی
dug well U چاه دستی
hand saw U اره دستی
sub-machine guns U مسلسل دستی
manual pinion shift U استارت دستی
manual skill U مهارت دستی
sub-machine gun U تیربار دستی
stick shifts U دندهی دستی
manual ringing U زنگ دستی
hand roller U غلطک دستی
sub-machine gun U مسلسل دستی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com