English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
compilation U کامپایل
compilations U کامپایل
compile U کامپایل
compiled U کامپایل
compiles U کامپایل
compiling U کامپایل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
metacompilation U کامپایل یک برنامه که سایر برنامه را هم در حین اجرا کامپایل میکند
compilation time U زمان کامپایل
compile language U زبان کامپایل
compile time U زمان کامپایل
recompile U کامپایل مجدد
compilations U اشتباه نوشتاری در حین کامپایل
compilation U اشتباه نوشتاری در حین کامپایل
source U کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
phase U مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
machines U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machined U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
compile and go U بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل
phased U مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
phases U مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
compiled U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiles U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiling U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compile U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
metacompilation U کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
compilation U زمانی که طول می کشد تا کامپیوتر برنامه را کامپایل کند
compilations U زمانی که طول می کشد تا کامپیوتر برنامه را کامپایل کند
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posted U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posts U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
development U کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
developments U کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
preprocessor U نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
recompile U کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
self compiling compiler U کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
syntax U مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
log U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
compiled U برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling U برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles U برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile U برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
run duration U 1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com