English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
order for goods U سفارش کالا
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
order time U زمان سفارش کالا
ordering costs U هزینههای مربوط به سفارش کالا
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
order U سفارش دادن کالا یا جنس
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
indent upon a person for goods U درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
custom-made U سفارش داده شده
custom made U سفارش داده شده
ordered U سفارش داده شده
a la carte U جداجدا سفارش داده شده.
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
ordering costs U هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tailed U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
enjoinment U سفارش
indents U سفارش
reference U سفارش
order U سفارش
indent U سفارش
indenting U سفارش
factory order U سفارش ساخت
ordering U سفارش دهی
outwork U سفارش به بیرون
order U سفارش دادن
indent U سفارش دادن
modification order U سفارش اصلاحی
indenting U سفارش دادن
processing of the order U انجام سفارش
order U دستور سفارش
I asked for ... من سفارش ... را دادم.
economic order quantity U حد مطلوب سفارش
purchase order U سفارش خرید
acknowledgement of order U تصدیق سفارش
acknowledgement of order تایید سفارش
asking and ordering U درخواست و سفارش
call the shots <idiom> U سفارش دادن
trial order U سفارش ازمایشی
conditional order U سفارش مشروط
order format U قالب سفارش
blanket order U سفارش کلی
Put in a good word for me. U سفارش من رابکن
back order U سفارش معوق
place an order U سفارش دادن
send away for U سفارش دادن
indents U سفارش دادن
enjoined U سفارش کردن به
letter of recommendation U سفارش نامه
commendation U سفارش تقدیر
engaged U سفارش شده
enjoins U سفارش کردن به
enjoin U سفارش کردن به
enjoining U سفارش کردن به
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
reorder point U نقطه سفارش مجدد
order [placed with somebody] U سفارش [ازطرف کسی]
reorder level U سطح سفارش مجدد
To place an order for some goods. U کالائی را سفارش دادن
lead time U زمان انجام سفارش
indents U سفارش رسیده از خارج
order processing time U زمان انجام سفارش
dispatch order U سفارش حمل سریع
reorder interval U زمان بین دو سفارش
bespeak U ازپیش سفارش دادن
reorder cost U هزینه سفارش مجدد
to book something U چیزی را سفارش دادن
re order U سفارش دوم باره
reorder U دوباره سفارش دادن
order processing time U مدت انجام سفارش
outwork U سفارش به خارج از شرکت
open indent U سفارش خرید باز
indenting U سفارش درخواست کردن
indents U سفارش درخواست کردن
engage U از پیش سفارش دادن
order U دستور دادن سفارش
indenting U سفارش رسیده از خارج
engages U از پیش سفارش دادن
indent U سفارش درخواست کردن
indent U سفارش رسیده از خارج
I asked for the child. من یک برای بچه سفارش دادم.
testimonial U سفارش وتوصیه رضایت نامه
That's not what I ordered. آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
I asked for a small portion. من یک پرس کوچک سفارش دادم.
order U سفارش دادن تنظیم کردن
testimonials U سفارش وتوصیه رضایت نامه
indenting U سفارش خرید از کشور بیگانه
indents U سفارش خرید از کشور بیگانه
indent U سفارش خرید از کشور بیگانه
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
open indent U سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
mail order U سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody. U سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
To order a meal. U سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
lead time U مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
initialled U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
serials U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
checks U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
initialed U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
cells U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
initial U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
associative addressing U روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
initialing U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
gremlin U خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
entity U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
source U فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
content addressable addressing U روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
serial U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
gremlins U خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
strobe U سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
storage U ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
checked U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
initials U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
transmissions U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
mass storage U سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
entities U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
wait time U خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
digital U آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serials U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receives U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
long integer U عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
serial U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
receive U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
loop U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
preparations U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparation U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
bureau U ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com