English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bonded good U کالای گمرکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
preferentialism U اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
Other Matches
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
customs dutios U حقوق گمرکی
customs entry form U افهارنامه گمرکی
customs duty U حقوق گمرکی
tariff U تعرفه گمرکی
customs duty U عوارض گمرکی
customs duty U تعرفه گمرکی
tariffs U تعرفه گمرکی
debenture U گواهینامه گمرکی
customs union U اتحادیه گمرکی
customs tariff U حقوق گمرکی
customs tariff U تعرفه گمرکی
customs duties U عوارض گمرکی
customs duties U حقوق گمرکی
custom duties U حقوق گمرکی
treaty duty U حق متعارف گمرکی
clearance U ترخیص گمرکی
bonded ware house U انبار گمرکی
custom tariff U تعرفه گمرکی
customs agent U نماینده گمرکی
custom union U اتحادیه گمرکی
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
customs broker U واسطه امور گمرکی
customs declaration U افهار نامه گمرکی
duty free U معاف از عوارض گمرکی
brussels nomenclature U تعرفه گمرکی بروکسل
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
customs agent U واسطه کارهای گمرکی
drawbacks U استرداد حقوق گمرکی
custom U حقوق گمرکی گمرک
countervailing duties U حقوق گمرکی جبرانی
countervailing duty U حقوق گمرکی جبرانی
drawback U برگشت حقوق گمرکی
drawback U استرداد حقوق گمرکی
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
dutiable U مشمول حقوق گمرکی
duty free U بخشوده از حقوق گمرکی
duty free U فاقد حقوق گمرکی
customs declaration U اظهار نامه گمرکی
duties free U معاف از حقوق گمرکی
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
free of charge U معاف از حقوق گمرکی
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
import surcharge U حقوق گمرکی اضافه
duty free U معاف ازحقوق گمرکی
duties paid U حقوق گمرکی پرداخت شده
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
duties on buyer's account U حقوق گمرکی به عهده خریداراست
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
prohibitive tariff U حقوق گمرکی منع کننده
ad valorem duty U حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
to bear all customs duties and taxes U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
ddp U paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
tonnage U حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
You will have to pay duty on this. شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
out of bond U کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
protective tariffs U تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
smuggled goods U کالای قاچاق
luxury good U کالای لوکس
class i property U کالای طبقه 1
labeled cargo U کالای ویژه
class ii property U کالای طبقه 2
consumer's goods U کالای مصرفی
consumer brand U کالای پر مصرف
consigned inventory U کالای امانی
smuggled merchandise U کالای قاچاق
inferior good U کالای پست
in wards U کالای رسیده
purpose made U کالای سفارشی
easy commodity U کالای نا مرغوب
economic good U کالای اقتصادی
fakement U کالای قلب
final goods U کالای نهائی
goods afloat U کالای در راه
free good U کالای رایگان
end item U کالای ضروری
frustrated cargo U کالای سرگردان
frustrated cargo U کالای متروکه
general cargo U کالای معمولی
normal good U کالای عادی
giffen good U کالای گیفن
normal good U کالای معمولی
goods in pledge U کالای گروی
scaron U کالای کمیاب
naval stores U کالای دریایی
dead stock U کالای بنجل
consignment U کالای ارسالی
merchandise U کالای تجارتی
consignment U کالای امانی
import U کالای وارده
consignments U کالای امانی
commodities U کالای مصرفی
commodity U کالای مصرفی
shoddy U کالای تقلبی
Contraband goods. U کالای قا چاق
rip-offs U کالای قلابی
rip-off U کالای قلابی
staple U کالای عمده
shipment [American] U کالای ارسالی
import U کالای رسیده
delivery U کالای ارسالی
imported U کالای رسیده
importing U کالای رسیده
importing U کالای وارده
contraband U کالای قاچاق
limited editions U کالای محدود
stapled U کالای عمده
limited edition U کالای محدود
knit goods U کالای کش بافت
business goods U کالای تولیدی
imported U کالای وارده
contraband U کالای غیرمجاز
the goods in question U کالای موردبحث
flotsam U کالای اب اورده
consumer goods U کالای مصرفی
stapling U کالای عمده
jetsam U کالای اب اورد
wage good U کالای مزدی
stolen goods U کالای مسروقه
subsidy U حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
wreckage U کالای بازیافتی از کشتی و.....
inbound cargo U کالای تخلیه نشده
inwards U واردات کالای رسیده
ban item U کالای ممنوع الورود
delivery U کالای ارسال شده
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
consignment U کالای ارسال شده
opportunity cost U هزینههای کالای تولیدی
shipment [American] U کالای ارسال شده
finished product U کالای اماده فروش
importable U کالای قابل واردکردن
pilefered shipment U کالای حراج شده
staple goods U کالای بسیار ضروری
we ran out of these goods U این کالای ما تمام شد
we d. in silks U ما کالای ابریشمی میفروشیم
perishable U کالای فاسد شونده
perishable U کالای فاسد شدنی
perishable U کالای سریع الفساد
secondary item U کالای تدارکاتی فرعی
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commodity market U بازار کالای مصرفی
to make a market of U با کالای دیگرمعاوضه کردن
consignee U گیرنده کالای ارسالی
the free list U صورت کالای بی گمرک
consignments U محموله کالای ارسالی
dead stock U کالای بدون خریدان
consignment U کالای امانت فروش
consignments U کالای امانت فروش
standard U کالای جانشین رزمی
standards U کالای جانشین رزمی
velveting U کالای مخملی مخمل
scrap heap U انبار کالای قراضه
scrap-heap U انبار کالای قراضه
shipment U کالای در حال حمل
shipments U کالای در حال حمل
r. ofanyone's chattles U پس دادن کالای کسی
stock in trade U موجودی کالای مغازه
consignment U محموله کالای ارسالی
swag U کالای دزدیده شده
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
ship ton U وزن کالای ارسالی با کشتی به تن
merchandies U معامله کردن کالای تجارتی
ocean manifest U بارنامه حمل کالای دریایی
pilefered shipment U کالای فرسوده حراج شده
found shipment U کالای بدون بارنامه یا رسید
jettisoning U بدریا ریزی کالای کشتی
export U بیرون بردن کالای صادره
stockists U فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
jettison U بدریا ریزی کالای کشتی
exporting U بیرون بردن کالای صادره
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
shipments U کالای حمل شده باکشتی
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
jettisoned U بدریا ریزی کالای کشتی
jettisons U بدریا ریزی کالای کشتی
wares U کالای فروشی پرهیز کردن از
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
stockist U فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
common goods U کالای مورد نیاز عموم
exported U بیرون بردن کالای صادره
contract shipment number U شماره بارنامه کالای ارسالی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com