English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
visibles U کالاهای مرئی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
light U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lighted U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lightest U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
visible U مرئی
visible radiation U تابش مرئی
visible radiation U طیف مرئی
visible light U نور مرئی
visible horizon U افق مرئی
tangible assets U دارائی مرئی
visible balance U تراز مرئی
tangible benefits U منافع مرئی
tangible assets U دارائیهای مرئی
spectral characteristic U مشخصه مرئی
sight glass U شیشه مرئی
visible rising U طلوع مرئی
visible setting U غروب مرئی
visible spectrum U طیف مرئی
contour U محیط مرئی
visible U مرئی اشکار
visibles U اقلام مرئی تجارت
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
visualization U مرئی ساختن سیال
selenocentric U مرئی از مرکز ماه
invisible U ناپدید غیر مرئی
on screen formating U قالب بندی مرئی
videos U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoed U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
formwork exposed U قالب بندی سطوح مرئی
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
producer goods U کالاهای سرمایهای
fancy goods U کالاهای تجملی
expendable supplies U کالاهای مصرفی
durables U کالاهای بادوام
durable goods U کالاهای بادوام
nondurable goods U کالاهای بی دوام
intermediate goods U کالاهای واسطه
differentiated products U کالاهای ناهمگن
differentiated products U کالاهای متفاوت
social good U کالاهای اجتماعی
social good U کالاهای عمومی
soft goods U کالاهای بی دوام
mixed goods U کالاهای مختلط
consumption goods U کالاهای مصرفی
merit goods U کالاهای ایده ال
purpose made U کالاهای خاص
producer goods U کالاهای تولیدی
intermediate goods U کالاهای واسطهای
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
investment goods U کالاهای سرمایهای
hazardous goods U کالاهای خطرناک
producer's goods U کالاهای مولد
goods on consignment U کالاهای امانی
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
labor intensive goods U کالاهای کاربر
goods receiving U کالاهای دریافتی
merit goods U کالاهای مطلوب
goods inwards U کالاهای دریافتی
goods intake U کالاهای دریافتی
goods in transit U کالاهای عبوری
heavy goods U کالاهای سنگین
public goods U کالاهای عمومی
consumables U کالاهای مصرفی
attractive goods U کالاهای جذاب
commercial items U کالاهای تجارتی
exports U کالاهای صادراتی
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
luxury goods U کالاهای تجملی
substitute goods U کالاهای جانشین
collective goods U کالاهای جمعی
consumer goods U کالاهای مصرفی
supporting goods U کالاهای حمایتی
available goods U کالاهای موجود
imports U کالاهای وارداتی
spot goods U کالاهای موجود
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
complementary goods U کالاهای مکمل
inwards goods U کالاهای وارداتی
necessities U کالاهای ضروری
capital goods U کالاهای سرمایهای
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
stock accounting U حساب کالاهای موجود
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
fabrication U کالاهای ساخته شده
stock markets U بورس کالاهای مختلف
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
visibles U کالاهای قابل رویت
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
stock market U بورس کالاهای مختلف
man made goods U کالاهای ساخت بشر
prohibited goods U کالاهای منع شده
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
service stock U اماد و کالاهای جنگی
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
spot goods U کالاهای اماده تحویل
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
goods intake U کالاهای درحال تحویل
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
free list U صورت کالاهای بی گمرک
secondhand goods U کالاهای دست دوم
finished goods U کالاهای اماده فروش
finished goods U کالاهای ساخته شده
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
cataloguing U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
jetsam U کالاهای به دریا ریخته شده
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
cataloged U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer credit U اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
cataloging U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
catalogs U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
catalogued U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
surpluses U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
excise taxes U مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
cornering the market U خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
packing list U صورت کالاهای بسته بندی شده
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
consumable U اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
salvor U نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
demand factors U جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
field stockade U کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
stores U کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
durable goods U کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination U مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
window shopper U کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
Best before: U تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
tangible costs U هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendors U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
picking list U فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
futures goods U کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com