Perdic | کاغذ گرفتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	seal up U	کاغذ گرفتن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	skip U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	skipped U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	skips U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	NCR paper U	کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
	sprocket holes U	مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
	to seal up U	درز گرفتن کاغذ گرفتن
Other Matches

	sprocket feed U	محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
	tractor feed U	روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
	friction feed U	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
	sheets U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	sheet U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	plotters U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	plotter U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	flows U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flow U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flowed U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	page U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	paged U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	pages U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	scratch paper U	کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
	toner U	که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
	feed U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	feeds U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	sidelay U	تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
	to take medical advice U	دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
	clam U	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
	clams U	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
	gripping U	طرز گرفتن وسیله گرفتن
	calebrate U	جشن گرفتن عید گرفتن
	grip U	طرز گرفتن وسیله گرفتن
	gripped U	طرز گرفتن وسیله گرفتن
	grips U	طرز گرفتن وسیله گرفتن
	slag U	کفه گرفتن تفاله گرفتن
	take in <idiom> U	زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
	charting U	کاغذ
	papering U	کاغذ
	charts U	کاغذ
	letter head U	سر کاغذ
	papers U	کاغذ
	paper-knives U	کاغذ بر
	two part U	کاغذ
	paper-knife U	کاغذ بر
	charted U	کاغذ
	wastepaper U	سر کاغذ یا ته کاغذ
	paper U	کاغذ
	toilet paper U	کاغذ
	chart U	کاغذ
	papered U	کاغذ
	milimetre paper U	کاغذ میلیمتری
	manila paper U	کاغذ مانیلا
	manila paper U	کاغذ مانیل
	wallpapers U	کاغذ دیواری
	note paper U	کاغذ رقعهای
	oil paper U	کاغذ روغنی
	oil paper U	کاغذ مومی
	overlays U	کاغذ کالک
	graph paper U	کاغذ شطرنجی
	oiled paper U	کاغذ روغنی
	graph paper U	کاغذ میلیمتری
	copy holder U	گیره کاغذ
	overlaying U	کاغذ کالک
	note paper U	کاغذ نویسی
	carbon paper U	کاغذ کاربن
	mica paper U	کاغذ میکا
	letter writer U	کاغذ نویس
	overlay U	کاغذ کالک
	leetter writing U	کاغذ نویسی
	wax paper U	کاغذ مومی
	letter U	کاغذ ادبیات
	letter paper U	کاغذ نویسی
	hangings U	کاغذ دیواری
	wallpaper U	کاغذ دیواری
	letters U	کاغذ ادبیات
	graph paper U	کاغذ گراف
	fanfold paper U	کاغذ تاشو
	paperweights U	وزنهی کاغذ
	paperweight U	وزنهی کاغذ
	paper clip U	گیرهی کاغذ
	notepaper U	کاغذ یادداشت
	spill U	تیکه کاغذ
	glass paper U	کاغذ گلاسه
	some toiletpaper U	کاغذ توالت
	gelatine paper U	کاغذ ژلاتینی
	f.currency U	پول کاغذ
	emery paper U	کاغذ سمباده
	emery cloth U	کاغذ سمباده
	filter paper U	کاغذ صافی
	To indulge in tendentious correwpondence. U	کاغذ پراکنی
	cigarette paper U	کاغذ سیگار
	cartridge paper U	کاغذ مخصوصنقاشی
	sandpaper U	کاغذ سنباده
	form feed U	تغذیه کاغذ
	spilled U	تیکه کاغذ
	spilling U	تیکه کاغذ
	Chad U	خرده کاغذ
	ff U	تغذیه کاغذ
	useless paper U	کاغذ بیمصرف
	kraft paper U	کاغذ ضخیم
	two reams of paper U	دو بند کاغذ
	aluminium foil U	کاغذ الومینیوم
	paper base laminate U	کاغذ ضخیم
	tons of paper U	خروارها کاغذ
	absorbent paper U	کاغذ خشک کن
	abrasive paper U	کاغذ سنباده
	abrasive paper U	کاغذ سمباده
	chadless U	بی خرده کاغذ
	chartaceous U	شبیه کاغذ
	spills U	تیکه کاغذ
	carte blanche U	کاغذ سفید
	i wrote letter a letter U	هی کاغذ نوشتم
	whatman U	کاغذ رسم
	waxed paper U	کاغذ مومی
	wastepaper U	کاغذ باطله
	wall paper U	کاغذ دیواری
	coordinate paper U	کاغذ مختصاتی
	continuous paper U	کاغذ پیوسته
	lable paper U	کاغذ برچسب
	roll paper U	کاغذ لولهای
	plies U	لایه کاغذ
	slips U	تکه کاغذ
	slipped U	تکه کاغذ
	slip U	تکه کاغذ
	ply U	لایه کاغذ
	portfolio U	کیف کاغذ
	plied U	لایه کاغذ
	rice paper U	کاغذ نازک
	rice paper U	کاغذ برنج
	papers U	ورق کاغذ
	portfolios U	کیف کاغذ
	plying U	لایه کاغذ
	litmus paper U	کاغذ تورنسل
	pasteboard U	کاغذ مقوایی
	plain paper U	کاغذ ساده
	plain paper U	کاغذ بی نقش
	pages U	ورق کاغذ
	paged U	ورق کاغذ
	sticker U	کاغذ خودچسب
	parchment paper U	کاغذ پوستی
	page U	ورق کاغذ
	stickers U	کاغذ خودچسب
	blotting paper U	کاغذ خشک کن
	swamped with letters U	کاغذ پیچ
	paraffined paper U	کاغذ پارافینی
	paper hangings U	کاغذ دیواری
	papillote U	کاغذ موپیچ
	papier mache U	کاغذ مچاله
	paper stainer U	کاغذ رنگ کن
	scratch paper U	کاغذ یادداشت
	parchment U	کاغذ پوست
	paper weight U	کاغذ نگهدار
	paperhanging U	کاغذ چسبانی
	tracing paper U	کاغذ رسم
	send a letter U	کاغذ بدهید
	paperboard U	کاغذ مقوایی
	paper U	ورق کاغذ
	papier mache U	خمیر کاغذ
	papering U	ورق کاغذ
	paperless office U	اداره بی کاغذ
	sand paper U	کاغذ سنباده
	paperwork U	کاغذ بازی
	papered U	ورق کاغذ
	carton-pierre U	خمیر کاغذ
	paper feer U	تغذیه کاغذ
	ward U	دسته کاغذ
	waste basket U	سبد کاغذ بیکاره
	tar paper U	کاغذ قیر اندود
	fold U	روش تا کردن کاغذ
	plotting paper U	کاغذ نقشه کشی
	screw up U	پیچیدن بسته کاغذ
	crepe paper U	کاغذ الیاف درشت
	quire U	کاغذ را دسته کردن
	folded U	روش تا کردن کاغذ
	fanfole paper U	کاغذ با تای بادبزنی
	semi logarithmic paper U	کاغذ نیمه لگاریتمی
	electrosensitive paper U	کاغذ حساس الکترونیکی
	foreign letter paper U	کاغذ چاپاری نازک
	ream U	005 ورق کاغذ
	fourragere U	کاغذ حکم مدال
	foolscap U	کاغذ برگ بزرگ
	amounts U	مقداری از داده یا کاغذ یا...
	amounting U	مقداری از داده یا کاغذ یا...
	dogs ear U	تای گوشه کاغذ
	amounted U	مقداری از داده یا کاغذ یا...
	sand paper U	کاغذ سنباده زدن به
	go down U	روی کاغذ امدن
	deckle edge U	لبه صاف کاغذ
	notepaper U	کاغذ نامه نگاری
	I had a letter from my father . U	از پدرم کاغذ داشتم
	garnet paper U	کاغذ سنباده لعل
	fool's cap U	کاغذ برگ بزرگ
	fools cap U	کاغذ با قطع وزیری
	granite paper U	کاغذ رگه دار
	amount U	مقداری از داده یا کاغذ یا...
	wallpaper adhesive U	چسب کاغذ دیواری
	onion skin U	یکجور کاغذ نازک
	papers U	روی کاغذ نوشتن
	absorbency of paper U	جذب پذیری کاغذ
	accordion fold U	روش تا کردن کاغذ
	flypaper U	کاغذ سمی مگس کش
	tractor feed U	تغذیه کاغذ پیوسته
	catch em alive U	کاغذ مگس گیر
	vellum U	کاغذ پوست گوساله
	underlays U	کاغذ زیر تاوه
	paperless U	بدون استفاده از کاغذ
	paper advance U	جلو رفتن کاغذ
	letter weight U	کاغذ نگاه دار