Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
semi logarithmic paper
U
کاغذ نیمه لگاریتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
semilog
U
نیمه لگاریتمی
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
sprocket feed
U
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed
U
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed
U
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
logarithmic
U
لگاریتمی
logistic curve
U
منحنی لگاریتمی
logarithmic graph
U
نمودار لگاریتمی
logarithmic mean
U
میانگین لگاریتمی
logarithmic scale
U
مقیاس لگاریتمی
logarithmic decrement
U
کاهش لگاریتمی
logarithmic series
U
سریهای لگاریتمی
logarithmic function
U
تابع لگاریتمی
logarithmic curve
U
منحنی لگاریتمی
logarithmic scale
U
درجه بندی لگاریتمی
logarithmic chart
U
نمودار یا جدول لگاریتمی
skips
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheets
U
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheet
U
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
plotters
U
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter
U
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes
U
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper
U
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
flows
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper
U
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
toner
U
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
stiffish
U
نیمه شق
midnight
U
نیمه شب
mid-
U
نیمه
division line
U
خط نیمه
part way
U
نیمه
half deck
U
نیمه پل
moiety
U
نیمه
semis
U
نیمه
semi
U
نیمه
in noon of night
U
در نیمه شب
mid
U
نیمه
solid state
U
نیمه هادی
half-mast
U
نیمه افراشتگی
semiautomatic
U
نیمه خودکار
sub-tropical
U
نیمه حاره
shaly clay
U
رس نیمه بلوری
parboils
U
نیمه پختن
semivitrified
U
نیمه شیشهای
semitropic
U
نیمه گرمسیری
semiarboreal
U
نیمه درختی
semitransparent
U
نیمه شفاف
semitranslucent
U
نیمه شفاف
semi independent
U
نیمه مستقل
semicivilized
U
نیمه متمدن
subsaline
U
نیمه شور
subovate
U
نیمه بیضی
semicinductor
U
نیمه هادی
subarid
U
نیمه خشک
subadult
U
نیمه بالغ
half-mast
U
نیمه افراشتن
subfossil
U
نیمه سنگواره
semicinductor
U
نیمه رسانا
semiarid
U
نیمه خشک
subacute
U
نیمه حاد
semi conductor
U
نیمه هادی
partial
U
نیمه کامل
semifixed
U
نیمه ثابت
semiconscious
U
نیمه هوشیار
semifluid
U
نیمه ابکی
semiformal
U
نیمه رسمی
semiofficial
U
نیمه رسمی
semigloss
U
نیمه درخشان
semigloss
U
نیمه شفاف
semihard
U
نیمه سخت
semihard
U
نیمه محکم
semilate
U
نیمه دیررس
semiliquid
U
نیمه مایع
semiconscious
U
نیمه اگاه
semiconscious
U
نیمه بیهوش
inchoate
U
نیمه تمام
semicrystalline
U
نیمه بلورین
semidetached
U
نیمه مجزا
semidivine
U
نیمه الهی
semidivine
U
نیمه خدا
semicrystalline
U
نیمه متبلور
semidome
U
نیمه گنبد
semidomesticated
U
نیمه اهلی
semierect
U
نیمه ایستاده
semierect
U
نیمه قائم
semifinal
U
نیمه نهایی
midsummer
U
نیمه تابستان
semitranslucent
U
نیمه کدر
semi literate
U
نیمه نویسا
semipublic
U
نیمه همگانی
semireligious
U
نیمه مذهبی
semirigid
U
نیمه سخت
semiskilled
U
نیمه ماهر
semisolid
U
نیمه جامد
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
parboil
U
نیمه پختن
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
parboiled
U
نیمه پختن
semipro
U
نیمه حرفهای
semiprivate
U
نیمه خصوصی
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
semilustrous
U
نیمه درخشنده
semimobile
U
نیمه متحرک
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
semicolonial
U
نیمه مستعمره
semiopaque
U
نیمه شفاف
semiopaque
U
نیمه کدر
semicolonial
U
نیمه ازاد
semiparasitic
U
نیمه انگلی
semipermanent
U
نیمه جاودان
semipermeable
U
نیمه تراوا
parboiling
U
نیمه پختن
semiaquatic
U
نیمه ابزی
draft
U
نیمه نهایی
partial fixing
U
نیمه گیرداری
part-time
U
نیمه وقت
part time
U
نیمه وقت
aileron
U
نیمه سنتوری
half-time
U
نیمه نخست
first half
U
نیمه نخست
partially hearing
U
نیمه شنوا
partially sighted
U
نیمه بینا
underemployed
U
نیمه کار
quasi public
U
نیمه عمومی
quasi public
U
نیمه دولتی
quasi private
U
نیمه خصوصی
backcourt
U
نیمه دفاعی
preconscious
U
نیمه هشیار
before mid night
U
قبل از نیمه شب
brow ague
U
درد نیمه سر
aileron
U
نیمه لچکی
demigod
U
نیمه خدا
dwarf wall
U
دیوار نیمه
half mast high
U
نیمه افراشته
half time
U
نیمه بازی
half tracked
U
نیمه شنی
half way
U
نیمه راه
halvers
U
نیمه مشترک
midwatch
U
پاس نیمه شب
megrim
U
درد نیمه سر
left heart
U
نیمه چپ قلب
half loaded
U
سلاح نیمه پر
half faced
U
نیمه کاره
half-bat
U
آجر نیمه
half-column
U
نیمه ستون
translucent
U
نیمه شفاف
subconsciously
U
نیمه اگاه
foreconscious
U
نیمه هشیاری
nocturn
U
عبادت نیمه شب
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
midyear
U
نیمه سال
half
U
نیمه نخست
drafted
U
نیمه نهایی
subconscious
U
نیمه اگاه
semis
U
نیمه تاحدی
semi official
U
نیمه رسمی
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
semi-conscious
U
نیمه هشیار
quasi convex
U
نیمه محدب
midway
U
نیمه راه
half-timbered
U
نیمه چوبی
second half
U
نیمه دوم
subliminally
U
نیمه خوداگاه
subconsciously
U
نیمه هشیار
subliminal
U
نیمه خوداگاه
subconscious
U
نیمه هشیار
semi
U
نیمه تاحدی
quasi concave
U
نیمه مقعر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com