Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tray
U
جعبه دو خانه
trays
U
جعبه دو خانه
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
pantry
U
شربت خانه مخصوص لوازم سفره
pantries
U
شربت خانه مخصوص لوازم سفره
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
envelope
U
وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ
envelopes
U
وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
honey comb
U
خانه خانه کردن
cells
U
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell
U
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
dishouse
U
بی خانه کردن
to bring to ruin
U
خانه خراب کردن
to keep house
U
خانه داری کردن
graticule
U
چهار خانه کردن
To rent(lease) a house.
U
خانه ای رااجاره کردن
to do up
U
خانه خراب کردن
houseclean
U
خانه راتمیز کردن
keep house
U
خانه داری کردن
housekeep
U
خانه داری کردن
upholster
U
مبلمان کردن خانه
houseclean
U
خانه تکانی کردن
pages
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
paged
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
to repair the roof
U
بام
[خانه]
را تعمیر کردن
page
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
To collect (pack)the household goods.
U
اسباب خانه را جمع کردن
have over
<idiom>
U
شخصی را به خانه خود دعوت کردن
move in
U
به خانه تازه اسباب کشی کردن
To vacate a house.
U
خانه ای را خالی کردن ( بلند شدن از محل )
to go away
U
ترک کردن
[خانه یا شهر]
برای چند مدتی
to go to
U
ترک کردن
[خانه یا شهر]
برای چند مدتی
notepaper
U
کاغذ نامه نگاری
airdrop container
U
جعبه مخصوص بارریزی هوایی
tractor feed
U
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
sandpit
U
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
sand box
U
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
flu box
U
جعبه مخصوص طعمههای خشک ماهیگیری
sandbox
[British]
U
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
pigeon-hole
U
خانه
shacks
U
خانه
quarterage
U
خانه
pigeon-holes
U
خانه
pigeon hole
U
خانه
housed
U
خانه
honeycombs
U
خانه خانه
alveolate
U
خانه خانه
furnace house
U
خانه
cell
U
خانه
honeycomb
U
خانه خانه
houses
U
خانه
tersellated
U
خانه خانه
within doors
U
در خانه
cells
U
خانه
lar
U
خانه
sockets
U
خانه
room
U
خانه
lares
U
خانه
socket
خانه
cloisonne
U
خانه خانه
rooms
U
خانه
houseroom
U
جا در خانه
housing
U
خانه ها
door-to-door
U
خانه به خانه
lodges
U
خانه
materfamilias
U
زن خانه
houseless
U
بی خانه
house
U
خانه
pieds-a-terre
U
خانه
i was under his roof
U
در خانه
domicile
U
خانه
pied-a-terre
U
خانه
domiciles
U
خانه
door to door
U
خانه به خانه
dwelling
U
خانه
dwellings
U
خانه
roommate
U
هم خانه
her house
U
خانه ان زن
roommates
U
هم خانه
unsheltered
<adj.>
U
بی خانه
double-fronted
U
خانه دو در
lodged
U
خانه
cellulated
U
خانه خانه
shack
U
خانه
her house
U
خانه اش
home
U
خانه
checkered
U
خانه خانه
homes
U
خانه
lodge
U
خانه
cellular
U
خانه خانه
shook
U
روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
workbag
U
کیف مخصوص وسایل کار جعبه خیاطی
housemothers
U
زن صاحب خانه
housemen
U
مرد خانه
builders
U
خانه ساز
laundry
U
رختشوی خانه
notbility
U
خانه داری
house of ill repute
U
فاحشه خانه
housemen
U
اهل خانه
housemen
U
مستخدم خانه
house of ill repute
U
جنده خانه
housewife
U
زن خانه دار
householders
U
مالک خانه
darkrooms
U
تاریک خانه
bordello
[American E]
U
جنده خانه
housemother
U
زن صاحب خانه
darkroom
U
تاریک خانه
laundries
U
رختشوی خانه
houseman
U
مرد خانه
manors
U
خانه بزرگ
vegetable soil
U
خانه باغی
houseman
U
مستخدم خانه
builder
U
خانه ساز
houseman
U
اهل خانه
householders
U
خانه دار
baby house
U
عروسک خانه
brothel
U
فاحشه خانه
chequer
U
خانه شطرنج
brothels
U
فاحشه خانه
call house
U
فاحشه خانه
pantries
U
ابدار خانه
whorehouse
U
فاحشه خانه
armoury
U
اسلحه خانه
pump house
U
تلمبه خانه
homework
U
تکلیف خانه
armouries
U
اسلحه خانه
pumping station
U
تلمبه خانه
pantry
U
ابدار خانه
housewife
U
خانم خانه
housewives
U
زن خانه دار
housewives
U
خانم خانه
manor
U
خانه بزرگ
eye socket
[خانه چشم]
ladies
U
رئیسه خانه
tanneries
U
دباغ خانه
tannery
U
دباغ خانه
next door
U
خانه پهلویی
chop house
U
خوراک خانه
pumping ststion
U
تلمبه خانه
lady
U
رئیسه خانه
houseproud
U
خانه سرفراز
custom house
U
گمرک خانه
loony bin
U
دیوانه خانه
grange
U
خانه ابرومندرعیتی
loony bins
U
دیوانه خانه
convalescent home
U
نقاهت خانه
digging
U
خانه منزل
granges
U
خانه ییلاقی
granges
U
خانه ابرومندرعیتی
luft
U
خانه فرار
lupanar
U
فاحشه خانه
homely
U
مثل خانه
Outside the house.
U
بیرون از خانه
housework
U
کار خانه
houseproud
U
دلخوش به خانه
powerhouse
U
موتور خانه
powerhouses
U
موتور خانه
houseroom
U
اتاق خانه
coach house
U
درشکه خانه
homes
U
بطرف خانه
homes
U
خانه دادن
mistress of the house
U
بانوی خانه
home
U
بطرف خانه
home
U
خانه دادن
lupanar
U
جنده خانه
reading room
U
قرائت خانه
secretariate
U
دبیر خانه
slaughterhouse
U
قصاب خانه
registry
U
دفتر خانه
mansion house
U
خانه ارباب
coffeehouse
U
قهوه خانه
materfamilias
U
بانوی خانه
coffee shop
U
قهوه خانه
coffee room
U
خوارک خانه
materfamilas
U
بانوی خانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com