English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
in the line of duty <idiom> U کار یا رویدادی بصورت قسمتی از کار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
branch U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
even driven program U برنامه رویدادی
non-starters U رویدادی که روی نمیدهد
non-starter U رویدادی که روی نمیدهد
to keep ome's powder dry U برای هر رویدادی اماده بودن
prose idyl U شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vitrify U بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
triploidy U سه قسمتی
portion U قسمتی
partite U قسمتی
triplex U سه قسمتی
portions U قسمتی
pomegrenate design U طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
sector U قسمتی ازجبهه
esprit de corps U حمیت قسمتی
double cloister U راهرو دو قسمتی
spiriting U حمیت قسمتی
triploid U سه قسمتی سه بخشی
sectors U قسمتی ازجبهه
partial U بخشی قسمتی
esprit U حمیت قسمتی
another guess U قسمتی دیگر
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
esprit de corps U روحیه قسمتی
spirit de corps U حمیت قسمتی
spirit de corps U روحیه قسمتی
split second U قسمتی از ثانیه
leg U قسمتی از مسابقه
legs U قسمتی از مسابقه
flattest U قسمتی از یک عمارت
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
flat U قسمتی از یک عمارت
spirit U حمیت قسمتی
plank U قسمتی ازبرنامه
tripartition U سه قسمتی کردن
peacock U طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
expansion joint U اتصال چند قسمتی
section charge U خرج چند قسمتی
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
creasing U قسمتی از زمین کریکت
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
lobotomy U برش قسمتی از مغز
lobotomies U برش قسمتی از مغز
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
module U قسمتی از سفینه فضایی
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
creased U قسمتی از زمین کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
modules U قسمتی از سفینه فضایی
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
crease U قسمتی از زمین کریکت
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
pneumonectomy U قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
flush U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
flushes U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
tail skid U قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
saddleback U قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
fat bits U بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cymric U وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
dairy U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
dairies U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
warhead U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warheads U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
beavers U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
skip U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
beaver U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
skips U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
fermata U تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
dower U قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
vacuity U قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
descender U قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
headstock U قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
entablature U قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
appendixes U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendix U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
almonry U [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income U قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
land tie U تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
footing U قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
hypotrachelion [um] U [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
ullage U قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
herpetology U قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
qube U تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aprons U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
aeromedicine U قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
lofts U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
virtual inertia U قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
loft U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
apron U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
dentil-band U [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
spooling U یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
ragged U قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
appropriation U در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com