Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hydromatic
U
کار کردن با فشار روغن هیدروماتیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
bilge pump
U
پمپ فشار روغن
oil pressure switch
U
کلید فشار روغن
oil guage
U
فشار سنج روغن
bilge pump
U
پمپ فشار کمپرسور روغن
oil pressure
U
دستگاه اندازه گیری فشار روغن
oil
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler
U
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
oil dent
U
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
creosoting
U
روغن قیر روغن قطران
oil can
U
حلب روغن , روغن دان
creosote
U
روغن قیر روغن قطران
creosoted
U
روغن قیر روغن قطران
creosotes
U
روغن قیر روغن قطران
cutting oil
U
روغن سردکننده روغن برش
anoint
U
روغن مالی کردن
anointing
U
روغن مالی کردن
inuct
U
روغن مالی کردن
replenishment
U
پر کردن روغن ذخیره
lubrication
U
روغن کاری کردن
anoints
U
روغن مالی کردن
degrease
U
پاک کردن روغن
embrocate
U
روغن مالی کردن
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
liquor
U
با روغن پوشاندن چرب کردن
liquors
U
با روغن پوشاندن چرب کردن
anele
U
تدهین یا روغن مالی کردن
replenishing
U
تنظیم کردن روغن سلاحها
throttle
U
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
replenish
U
تنظیم کردن روغن سلاحها
replenishes
U
تنظیم کردن روغن سلاحها
throttling
U
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttles
U
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttled
U
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
replenished
U
تنظیم کردن روغن سلاحها
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
recuperation
U
تجدید کردن روغن وسیله یاجنگ افزار
slush down
U
روغن کاری کردن بکسلهای ثابت ناو
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
creaked
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creak
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaks
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
forces
U
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forcing
U
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
force
U
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
spew
U
با فشار خارج کردن
spews
U
با فشار خارج کردن
spewing
U
با فشار خارج کردن
spewed
U
با فشار خارج کردن
To bring pressure to bear . To exert pressure .
U
اعمال فشار کردن
diffusion
U
کم کردن از قدرت تخلیه فشار
take a strain
U
وارد کردن فشار به طناب
ingrate
U
تعدی کردن فشار وارد اوردن بر
kill spring
U
فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
To try to strangle someone .
U
گلوی کسی را فشار دادن ( بقصد خفه کردن )
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
thrusting
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
boost pressure
U
فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
poke check
U
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
cere
U
موم مالی کردن یا روغن مالی کردن
superinduce
U
تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
c clamp
U
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
oil groove
U
روغن رو
oiling
U
روغن
dopes
U
روغن
pomade
U
روغن سر
oil
U
روغن
butters
U
روغن
lubricants
U
روغن
buttering
U
روغن
buttered
U
روغن
lubricant
U
روغن
ointment
U
روغن
bandoline
U
روغن مو
bandolin
U
روغن مو
oil can
U
روغن زن
sebaceous humour
U
روغن
greased
U
روغن
grease
U
روغن
unction
U
روغن
clurified or run butter
U
روغن
greasing
U
روغن
brilliantine
U
روغن مو
dope
U
روغن
butter
U
روغن
unguent
U
روغن
ointments
U
روغن
oils
U
روغن
ghee
U
روغن
greaser
U
روغن زن
ghi
U
روغن
oil filter
U
صافی روغن
oil flow
U
جریان روغن
hydrolic pump
U
پمپ روغن
oil gage
U
گیج روغن
bilge
U
مکیدن اب یا روغن
oil groove
U
شیار روغن
oil guage
U
درجه روغن
varnishing
U
روغن جلا
greasy
U
روغن دار
acetone oil
U
روغن استون
cooking oil
روغن آشپزی
filterpress
U
روغن گیر
illinition
U
روغن مالی
colve oil
U
روغن میخک
colza oil
U
روغن منداب
wild rocket oil
U
روغن منداب
oil bath
U
حمام روغن
camphor oil
U
نوعی روغن
oil change
U
تعویض روغن
oil channel
U
مجرای روغن
grease
U
روغن اتومبیل
oil container
U
فرف روغن
animal oil
U
روغن حیوانی
hydraulic oil
U
روغن رانش
fusel oil
U
روغن فوزل
oil seal ring
U
رینگ روغن
oil sludge
U
رسوب روغن
oil squirt
U
اب دزدک روغن
oiler
U
روغن کار
oilman
U
روغن فروش
oscillating lubricator
U
روغن ده نوسانی
lanoline
U
روغن پشم
oleaginous
U
شبیه روغن
oleometer
U
روغن سنج
compressor oil
U
روغن کمپرسور
train oil
U
روغن بالن
oil retaining ring
U
رینگ روغن
oil residue
U
ته نشست روغن
oil
U
روغن زدن به
cade oil
U
روغن عرعر
linseed oil
U
روغن برزک
grease
U
روغن چربی
oil level
U
سطح روغن
oil mist
U
تیرگی روغن
oil of roses
U
روغن سبز
oil passage
U
عبور روغن
oil plug
U
پیچ روغن
oil pressure
U
فشارسنج روغن
oil pump
U
پمپ روغن
greased
U
روغن اتومبیل
palmachristi
U
روغن کرچک
buttering
U
روغن زرد
drabber
U
رنگ و روغن
drabbest
U
رنگ و روغن
oil paint
U
رنگ روغن
sweet oil
U
روغن شیرین
wash oil
U
روغن شستشو
oil paints
U
رنگ روغن
olive oil
U
روغن زیتون
gear lubricant oil
U
روغن گیربکس
train oil
U
روغن نهنگ
mineral oil
U
روغن معدنی
sweet oil
U
روغن زیتون
drab
U
رنگ و روغن
crude oil
U
روغن خام
buttered
U
روغن زرد
soluble oil
U
روغن حل شونده
soluble oil
U
روغن قابل حل
dripping pan
U
روغن گیر
chassis grease
U
روغن گریس
essential oil
U
روغن اساسی
inunction
U
روغن مالی
butters
U
روغن زرد
volatile oil
U
روغن اساسی
garlic oil
U
روغن سیر
butter
U
روغن زرد
lubricating
U
روغن زدن به
cavalito's oil
U
روغن کاوالیتو
coconut oil
U
روغن نارگیل
varnished
U
رنگ روغن
in grease
U
روغن دار
varnishes
U
رنگ روغن
antiknock
U
روغن موتور
lubricant
U
روغن یا گریس
lubricates
U
روغن زدن به
engine sump
U
کارتل روغن
motor oil
U
روغن موتور
lubricating oil
U
روغن موتور
engine oil
U
روغن موتور
acorn oil
U
روغن بلوط
codfish
U
ماهی روغن
lucca oil
U
روغن زیتون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com