Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
semi skilled worker
U
کارگر نیمه ماهر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skilled worker
U
کارگر ماهر
craftsman
U
کارگر ماهر
skilled labour
U
کارگر ماهر
journeymen
U
کارگر ماهر
journeyman
U
کارگر ماهر
craftsmen
U
کارگر ماهر
building craftsman
U
کارگر ماهر ساختمانی
unskilled worker
U
کارگر غیر ماهر
navvy
U
کارگر غیر ماهر
navvies
U
کارگر غیر ماهر
semiskilled
U
نیمه ماهر
semi skilled
U
نیمه ماهر
marks man
U
تیرانداز درجه 3 تفنگ تیرانداز نیمه ماهر
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
gandey dancer
U
کارگر فصلی کارگر سیار
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
handier
U
ماهر
light footed
U
ماهر
knacky
U
ماهر
handiest
U
ماهر
industrious
U
ماهر
pert
U
ماهر
deft
U
ماهر
skilful
U
ماهر
skilled
U
ماهر
handy
U
ماهر
experts
U
ماهر
expert
U
ماهر
fine fingered
U
ماهر
he was neat
U
ماهر
light handed
U
ماهر
assiduous
<adj.>
U
ماهر
hardworking
<adj.>
U
ماهر
skillful
U
ماهر
skillful Šetc
U
ماهر
proficient
U
ماهر
adept
U
ماهر
dextrous
U
ماهر
dexterous
U
ماهر
wieldy
U
ماهر
workmanly
U
ماهر
diligent
<adj.>
U
ماهر
industrious
<adj.>
U
ماهر
sedulous
<adj.>
U
ماهر
studious
<adj.>
U
ماهر
adroit
<adj.>
U
ماهر
workmanlike
U
ماهر
neat handed
U
ماهر
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
slickest
U
ماهر صاف
qualify
U
ماهر شدن
masters
U
ماهر شدن
cunning
U
ماهر زیرکی
marksmen
U
تیرانداز ماهر
qualifies
U
ماهر شدن
nattier
U
پاکیزه ماهر
mastered
U
ماهر شدن
master
U
ماهر شدن
natty
U
پاکیزه ماهر
nattiest
U
پاکیزه ماهر
understanding
U
مطلع ماهر
understandings
U
مطلع ماهر
slick
U
ماهر صاف
jimmies
U
ماهر دیلم
jimmy
U
ماهر دیلم
marksman
U
تیرانداز ماهر
articulating
U
ماهر در صحبت
flunkey
U
غیر ماهر
flunkeys
U
غیر ماهر
flunkies
U
غیر ماهر
flunky
U
غیر ماهر
expert gunner
U
توپچی ماهر
flunkys
U
غیر ماهر
scientail
U
ماهر علمی
articulate
U
ماهر در صحبت
articulates
U
ماهر در صحبت
light foot
U
ماهر تردست
shotmaker
U
شوت زن ماهر
tactically
U
ماهر ماهرانه
skilled
U
ماهر و باتجربه
water dog
U
شناگر ماهر
versant
U
ماهر واستاد
sharpshooter
U
تیرانداز ماهر
great
U
متعدد ماهر
great-
U
متعدد ماهر
greatest
U
متعدد ماهر
tactical
U
ماهر ماهرانه
reinsman
U
سوار کار ماهر
snipers
U
تیرانداز ماهر تفنگ
qualified
U
صلاحیت دار ماهر
sniper
U
تیرانداز ماهر تفنگ
figure skater
U
اسکیت باز ماهر
master
U
ماهر شدن در چیزی
mastered
U
ماهر شدن در چیزی
masters
U
ماهر شدن در چیزی
skillful weaver
U
بافنده ماهر و خبره
ace
U
خلبان ماهر و متهور
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
aces
U
خلبان ماهر و متهور
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
gift of the gab
<idiom>
U
درصحبت کردن ماهر بودن
marksman
U
تیرانداز ماهر
[ارتش و ورزش]
toxophilite
U
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
unskilled labor
U
نیروی کارغیر ماهر غیر متخصص
streetwise
U
ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
stickhandler
U
شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
digger
U
پاسور ماهر درپاس نزدیک زمین
mudder
U
اسب ماهر در مسیر خیس وگلی
cradler
U
بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
orion
U
منظومه جبار یا النسق شکارچی ماهر
digger
U
بازیگر ماهر و سمج درگرفتن گوی از گوشها
roughrider
U
سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
demolition derby
U
مسابقه رانندگان ماهر درزدن اتومبیلهای کهنه به یکدیگر
punters
U
دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
punter
U
دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
bunter
U
توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
employe
U
کارگر
master workman
U
سر کارگر
shopman
U
کارگر
effective
U
کارگر
workman
U
کارگر
cooly
U
کارگر
craftsman assistant
U
کارگر
labored
U
کارگر
workmen
U
کارگر
worker
U
کارگر
laborers
U
کارگر
labour
U
کارگر
operatives
U
کارگر
laborer
U
کارگر
workwoman
U
کارگر زن
workwoman
U
زن کارگر
operative
U
کارگر
labors
U
کارگر
joss
U
سر کارگر
workingman
U
کارگر
workpeople
U
کارگر
labourers
U
کارگر
active
U
کارگر
employee
U
کارگر
telling
U
کارگر
labourer
U
کارگر
Grands Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
duress
U
در CL نیزمانند حقوق ماهر عمل یاتاسیس حقوقی ناشی از اکراه باطل است
penalty kicker
U
بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
work force
U
تعداد کارگر
shoveler
U
کارگر بیل زن
shovelbill
U
کارگر بیل زن
workingman
U
ازطبقه کارگر
unskilled worker
U
کارگر ساده
refiners
U
کارگر پالایشگاه
shovelman
U
کارگر بیل زن
unskilled worker
U
کارگر غیرمتخصص
refiner
U
کارگر پالایشگاه
unskilled labor
U
کارگر غیرماهر
working man
U
کارگر افزارمند
workfolk
U
جماعت کارگر
workfolks
U
جماعت کارگر
slave ant
U
مورچه کارگر
accommodator
U
کارگر کمکی
Labour Party
U
حزب کارگر
seasonal worker
U
کارگر فصلی
docker
U
کارگر بارانداز
farmhand
U
کارگر مزرعه
lay off
U
تعلیق کارگر
labor party
U
حزب کارگر
laboring class
U
طبقه کارگر
furnace man
U
کارگر کوره
labor
U
حزب کارگر
labor
U
کارگر عمله
docker
U
کارگر لنگرگاه
journey man
U
کارگر مزدور
dockers
U
کارگر بارانداز
hodcarrier
U
کارگر ناوه کش
workings
U
کارگر طرزکار
exploitation of labor
U
استثمار کارگر
road maker
U
کارگر راه
reacher
U
کارگر نخ تاب
casual labour
U
کارگر اتفاقی
common labour
U
کارگر عمومی
piler
U
کارگر شمعکوب
date labourer
U
کارگر روزمزد
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com