English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
building craftsman U کارگر ماهر ساختمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
craftsman U کارگر ماهر
skilled labour U کارگر ماهر
journeyman U کارگر ماهر
journeymen U کارگر ماهر
skilled worker U کارگر ماهر
craftsmen U کارگر ماهر
navvies U کارگر غیر ماهر
semi skilled worker U کارگر نیمه ماهر
navvy U کارگر غیر ماهر
unskilled worker U کارگر غیر ماهر
gandey dancer U کارگر فصلی کارگر سیار
light handed U ماهر
handy U ماهر
neat handed U ماهر
assiduous <adj.> U ماهر
diligent <adj.> U ماهر
hardworking <adj.> U ماهر
industrious <adj.> U ماهر
handiest U ماهر
experts U ماهر
expert U ماهر
workmanly U ماهر
wieldy U ماهر
knacky U ماهر
light footed U ماهر
handier U ماهر
sedulous <adj.> U ماهر
skillful Šetc U ماهر
studious <adj.> U ماهر
dextrous U ماهر
proficient U ماهر
adept U ماهر
dexterous U ماهر
skilful U ماهر
deft U ماهر
fine fingered U ماهر
pert U ماهر
skilled U ماهر
workmanlike U ماهر
skillful U ماهر
he was neat U ماهر
adroit <adj.> U ماهر
industrious U ماهر
expert gunner U توپچی ماهر
skilled U ماهر و باتجربه
semi skilled U نیمه ماهر
versant U ماهر واستاد
light foot U ماهر تردست
greatest U متعدد ماهر
understandings U مطلع ماهر
water dog U شناگر ماهر
great- U متعدد ماهر
great U متعدد ماهر
tactically U ماهر ماهرانه
marksman U تیرانداز ماهر
jimmy U ماهر دیلم
qualifies U ماهر شدن
understanding U مطلع ماهر
qualify U ماهر شدن
tactical U ماهر ماهرانه
masters U ماهر شدن
mastered U ماهر شدن
master U ماهر شدن
natty U پاکیزه ماهر
nattiest U پاکیزه ماهر
nattier U پاکیزه ماهر
cunning U ماهر زیرکی
marksmen U تیرانداز ماهر
jimmies U ماهر دیلم
slick U ماهر صاف
flunkey U غیر ماهر
slickest U ماهر صاف
flunkies U غیر ماهر
flunkys U غیر ماهر
articulating U ماهر در صحبت
flunky U غیر ماهر
articulates U ماهر در صحبت
semiskilled U نیمه ماهر
scientail U ماهر علمی
flunkeys U غیر ماهر
sharpshooter U تیرانداز ماهر
shotmaker U شوت زن ماهر
articulate U ماهر در صحبت
shot U تیراندازی تیرانداز ماهر
ace U خلبان ماهر و متهور
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
aces U خلبان ماهر و متهور
master U ماهر شدن در چیزی
mastered U ماهر شدن در چیزی
masters U ماهر شدن در چیزی
qualified U صلاحیت دار ماهر
reinsman U سوار کار ماهر
sniper U تیرانداز ماهر تفنگ
snipers U تیرانداز ماهر تفنگ
figure skater U اسکیت باز ماهر
skillful weaver U بافنده ماهر و خبره
toxophilite U تیرانداز ماهر با تیر و کمان
gift of the gab <idiom> U درصحبت کردن ماهر بودن
marksman U تیرانداز ماهر [ارتش و ورزش]
structural U ساختمانی
organic U ساختمانی
building line U بر ساختمانی
structurally U ساختمانی
constructional U ساختمانی
stickhandler U شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
digger U پاسور ماهر درپاس نزدیک زمین
orion U منظومه جبار یا النسق شکارچی ماهر
cradler U بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
streetwise U ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
unskilled labor U نیروی کارغیر ماهر غیر متخصص
mudder U اسب ماهر در مسیر خیس وگلی
construction joints U درزهای ساختمانی
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
site building U زمین ساختمانی
basic construction unit U واحد ساختمانی
artificial stone U سنگ ساختمانی
ashlar U سنگ ساختمانی
constructive U مفید ساختمانی
construction joint U درز ساختمانی
building unit U واحد ساختمانی
building work U کار ساختمانی
component U جزء ساختمانی
building limes U اهک ساختمانی
components U جزء ساختمانی
building sites U کارگاه ساختمانی
building operations U عملیات ساختمانی
site office U دفتر ساختمانی
building site U کارگاه ساختمانی
building material U مصالح ساختمانی
structural member U عضو ساختمانی
structural draftsman U نقشه کش ساختمانی
sites U زمین ساختمانی
Construction works . U عملیات ساختمانی
member U جزء ساختمانی
members U جزء ساختمانی
structural concrete U بتن ساختمانی
timber U چوب ساختمانی
structural crack U ترک ساختمانی
grillage U شبکه ساختمانی
monumentality U عظمت ساختمانی
to found a building U ساختمانی بینادکردن
contractors yard U واحد ساختمانی
structural drawing U نقشه ساختمانی
structural factor U ضریب ساختمانی
structural steel U فولاد ساختمانی
structural joints U درزهای ساختمانی
ashler U سنگ ساختمانی
sites U کارگاه ساختمانی
sited U زمین ساختمانی
structrual stability U ثبات ساختمانی
structural timber U الوار ساختمانی
structual engineering U مهندس ساختمانی
contractors plant U ماشینهای ساختمانی
structrual stability U استحکام ساختمانی
structrual steelwork U فولاد ساختمانی
sited U کارگاه ساختمانی
site U کارگاه ساختمانی
site U زمین ساختمانی
roughrider U سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
digger U بازیگر ماهر و سمج درگرفتن گوی از گوشها
material storage area U انبار مصالح ساختمانی
masonry lining U پوشش با مصالح ساختمانی
building machinery U ماشین الات ساختمانی
light weight unit U واحد ساختمانی سبک
structural steel sheet U ورق فولاد ساختمانی
structural transformation U تغییر شکل ساختمانی
material testing laboratory U ازمایشگاه مصالح ساختمانی
masonery U مصالح ساختمانی سنگتراشی
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
corbelling U پیش امدگی ساختمانی
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
corbeling U پیش امدگی ساختمانی
constitutive U تشکیل دهنده ساختمانی
sheer plan U نقشه ساختمانی ناو
structural analysis U محاسبات طرح ساختمانی
structural design U طرح و محاسبات ساختمانی
home wiring U سیم کشی ساختمانی
steel fabric U بافت فولاد ساختمانی
ashlar U سنگ ساختمانی تراشیده
to demolish a building U متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building U متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building U متلاشی کردن ساختمانی
to demolish a building U خراب کردن ساختمانی
modules U مدلهای نمونه ساختمانی
module U مدلهای نمونه ساختمانی
to pull down a building U خراب کردن ساختمانی
to tear down a building U خراب کردن ساختمانی
public works U کارهای ساختمانی همگانی
fabrique U [ساختمانی در محوطه باغ]
sidewalk superintendent U نافر عملیات ساختمانی
intelligent building U [ساختمانی با سرویس هوشمند]
refractory U ماده ساختمانی نسوز
punter U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
demolition derby U مسابقه رانندگان ماهر درزدن اتومبیلهای کهنه به یکدیگر
punters U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
pier U پایه نصب ستونهای ساختمانی
erection crane U جراثقال برای کارهای ساختمانی
piers U پایه نصب ستونهای ساختمانی
studding U مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com