Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shipyard
U
کارگاه کشتی سازی
shipyards
U
کارگاه کشتی سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dockyard
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyards
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
Other Matches
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
shipbuilding
U
کشتی سازی
ship building
U
کشتی سازی
ship yard
U
محل کشتی سازی
shipyard
U
محل کشتی سازی
shipyard
U
کارخانه کشتی سازی
shipyards
U
کارخانه کشتی سازی
ship yard
U
کارخانه کشتی سازی
shipyards
U
محل کشتی سازی
dockyards
U
کارخانه کشتی سازی
dockyard
U
کارخانه کشتی سازی
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
shipyard
U
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyards
U
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
engineering workshop
U
کارگاه
industrial unit
U
کارگاه
plants
U
کارگاه
plant
U
کارگاه
atelier
U
کارگاه
detective
U
کارگاه
detectives
U
کارگاه
sculptoris
U
کارگاه
shopboard
U
کارگاه
sculptors
U
کارگاه
shopped
U
کارگاه
field
U
کارگاه
shop
U
کارگاه
fielded
U
کارگاه
sculptor
U
کارگاه
fields
U
کارگاه
establishments
U
کارگاه
establishment
U
کارگاه
workhouse
U
کارگاه
shops
U
کارگاه
workshop
U
کارگاه
workhouses
U
کارگاه
workshops
U
کارگاه
building sites
U
کارگاه ساختمانی
welding shop
U
کارگاه جوشکاری
manufactory
U
کاردستی کارگاه
atelier
U
کارگاه هنری
looming
U
کارگاه بافندگی
building site
U
کارگاه ساختمانی
carpet workshop
U
کارگاه قالیبافی
studios
U
کارگاه هنری
cottage industry
U
کارگاه خانگی
deadman
U
کارگاه برفی
studio
U
کارگاه کارخانه
cottage industries
U
کارگاه خانگی
works inspector
U
بازرس کارگاه
automatic turning shop
U
کارگاه تراشکاری
studios
U
کارگاه کارخانه
milling shop
U
کارگاه فرزکاری
studio
U
کارگاه هنری
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
sites
U
کارگاه ساختمانی
plant
U
تجهیزات کارگاه
job office
U
دفتر کارگاه
production
U
فرآورده کارگاه
field shop
U
کارگاه صحرایی
plants
U
تجهیزات کارگاه
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
shops
U
کارگاه تعمیرگاه
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
pilot plant
U
کارگاه نمونه
smith's shop
U
کارگاه اهنگری
site manager
U
رئیس کارگاه
shopped
U
کارگاه تعمیرگاه
loom
U
کارگاه بافندگی
shop
U
کارگاه تعمیرگاه
exhaust fan
U
هواکش کارگاه
sited
U
کارگاه ساختمانی
site clearance
U
تخلیه کارگاه
lathe shop
U
کارگاه تراشکاری
site
U
کارگاه ساختمانی
looms
U
کارگاه بافندگی
loomed
U
کارگاه بافندگی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
storage pile
U
انبار مصالح در کارگاه
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
electroplating shop
U
کارگاه عملیات گالوانیزهای
sweatshop
U
کارگاه بهره کشی
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
sweatshops
U
کارگاه بهره کشی
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
ball joint vise
U
گیره ساچمهای کارگاه
workshops
U
اتاق کار کارگاه
winding shop
U
کارگاه سیم پیچی
workroom
U
اتاق کار کارگاه
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
pullery
U
کارگاه پوست تراشی
workshop
U
اتاق کار کارگاه
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
craftshop
U
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
forges
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
mix in place
U
تهیه بتن در خود کارگاه
pouring bay
U
کارگاه کوچک ریخته گری
forge
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
lithography
U
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
balance earth works
U
یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
Safavid period
U
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
carina
U
کشتی
carinae
U
کشتی
bilge
U
اب ته کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight
U
کشتی مس
decks
U
پل کشتی
decked
U
پل کشتی
deck
U
پل کشتی
afloat
U
در کشتی
ship
کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com