Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shipyard
U
کارگاه کشتی سازی
shipyards
U
کارگاه کشتی سازی
dockyard
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyards
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
Other Matches
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
engineering workshop
U
کارگاه
sculptor
U
کارگاه
plant
U
کارگاه
plants
U
کارگاه
industrial unit
U
کارگاه
sculptors
U
کارگاه
detectives
U
کارگاه
workshops
U
کارگاه
workshop
U
کارگاه
detective
U
کارگاه
atelier
U
کارگاه
fields
U
کارگاه
field
U
کارگاه
shopped
U
کارگاه
fielded
U
کارگاه
shopboard
U
کارگاه
shop
U
کارگاه
shops
U
کارگاه
workhouse
U
کارگاه
establishment
U
کارگاه
workhouses
U
کارگاه
sculptoris
U
کارگاه
establishments
U
کارگاه
looming
U
کارگاه بافندگی
lathe shop
U
کارگاه تراشکاری
production
U
فرآورده کارگاه
loom
U
کارگاه بافندگی
loomed
U
کارگاه بافندگی
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
automatic turning shop
U
کارگاه تراشکاری
site manager
U
رئیس کارگاه
atelier
U
کارگاه هنری
job office
U
دفتر کارگاه
carpet workshop
U
کارگاه قالیبافی
plants
U
تجهیزات کارگاه
exhaust fan
U
هواکش کارگاه
plant
U
تجهیزات کارگاه
deadman
U
کارگاه برفی
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
pilot plant
U
کارگاه نمونه
looms
U
کارگاه بافندگی
site clearance
U
تخلیه کارگاه
welding shop
U
کارگاه جوشکاری
smith's shop
U
کارگاه اهنگری
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
works inspector
U
بازرس کارگاه
studios
U
کارگاه هنری
shopped
U
کارگاه تعمیرگاه
manufactory
U
کاردستی کارگاه
studios
U
کارگاه کارخانه
field shop
U
کارگاه صحرایی
studio
U
کارگاه هنری
sites
U
کارگاه ساختمانی
studio
U
کارگاه کارخانه
shops
U
کارگاه تعمیرگاه
milling shop
U
کارگاه فرزکاری
building sites
U
کارگاه ساختمانی
cottage industries
U
کارگاه خانگی
building site
U
کارگاه ساختمانی
site
U
کارگاه ساختمانی
sited
U
کارگاه ساختمانی
cottage industry
U
کارگاه خانگی
shop
U
کارگاه تعمیرگاه
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
winding shop
U
کارگاه سیم پیچی
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
storage pile
U
انبار مصالح در کارگاه
ball joint vise
U
گیره ساچمهای کارگاه
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
workshops
U
اتاق کار کارگاه
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
sweatshop
U
کارگاه بهره کشی
sweatshops
U
کارگاه بهره کشی
electroplating shop
U
کارگاه عملیات گالوانیزهای
workshop
U
اتاق کار کارگاه
workroom
U
اتاق کار کارگاه
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
pullery
U
کارگاه پوست تراشی
mix in place
U
تهیه بتن در خود کارگاه
craftshop
U
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
pouring bay
U
کارگاه کوچک ریخته گری
forges
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
forge
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
lithography
U
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
balance earth works
U
یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
Safavid period
U
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
deflexion
U
خم سازی
individualised
U
تک سازی
flection
U
خم سازی
individualization
U
تک سازی
stylization
U
مد سازی
repk lection
U
پر سازی
retortion
U
کج سازی
individualising
U
تک سازی
pavements
U
کف سازی
individualize
U
تک سازی
retortion
U
خم سازی
individualises
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
local anasthesia
U
سر سازی
individualizing
U
تک سازی
truncation
U
بی سر سازی
flooring
U
کف سازی
compaction
U
تو پر سازی
bridge building
U
پل سازی
bridgework
U
پل سازی
padding
U
له سازی
idolization
U
بت سازی
individuation
U
تک سازی
pavement
U
کف سازی
illuminations
U
روشن سازی
puppyhood
U
خود سازی
reconstruction
U
دوباره سازی
renewals
U
تازه سازی
purification
U
خالص سازی
renewal
U
تازه سازی
coaching
U
اماده سازی
quadrature
U
مربع سازی
reconstructions
U
دوباره سازی
puppydom
U
خود سازی
pulverization
U
پودر سازی
doping
U
ناخالص سازی
sculptures
U
مجسمه سازی
cooling
U
خنک سازی
sculpture
U
پیکره سازی
integration
U
مجتمع سازی
punctation
U
نقطه سازی
synchronizing
U
همزمان سازی
secretion
U
پنهان سازی
sculpture
U
مجسمه سازی
metabolic
U
سوخت و سازی
refreshingly
U
دوباره سازی
evacuation
U
تهی سازی
refreshing
U
دوباره سازی
illumination
U
روشن سازی
simulations
U
همانند سازی
simulations
U
شبیه سازی
flooding
U
غرقه سازی
intriguing
U
زمینه سازی
intrigues
U
زمینه سازی
intrigue
U
زمینه سازی
modeling
U
نمونه سازی
scenery
U
صحنه سازی
histrionics
U
صحنه سازی
plaster of Paris
U
گچ مجسمه سازی
mythopoetic
U
اساطیر سازی
simulation
U
همانند سازی
stacking
U
پشته سازی
conditioning
U
شایسته سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com