English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automatic turning shop U کارگاه تراشکاری
lathe shop U کارگاه تراشکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resident engineer U مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
lathe shop U تراشکاری
lathe work U تراشکاری
turning U تراشکاری
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
turning tool U ابزار تراشکاری
turnings speed U سرعت تراشکاری
turnings U برادههای تراشکاری
longitudinal turning U تراشکاری طولی
lathing U تخته کوبی تراشکاری
sculptoris U کارگاه
workshop U کارگاه
workhouses U کارگاه
workhouse U کارگاه
detective U کارگاه
shops U کارگاه
shopped U کارگاه
shopboard U کارگاه
industrial unit U کارگاه
engineering workshop U کارگاه
atelier U کارگاه
detectives U کارگاه
workshops U کارگاه
shop U کارگاه
plants U کارگاه
establishment U کارگاه
establishments U کارگاه
fields U کارگاه
sculptor U کارگاه
fielded U کارگاه
sculptors U کارگاه
field U کارگاه
plant U کارگاه
machine U تراشکاری کردن صیقل کردن
machines U تراشکاری کردن صیقل کردن
machined U تراشکاری کردن صیقل کردن
atelier U کارگاه هنری
cottage industries U کارگاه خانگی
works inspector U بازرس کارگاه
welding shop U کارگاه جوشکاری
deadman U کارگاه برفی
field shop U کارگاه صحرایی
engineering workshop U کارگاه صنعتی
pilot plant U کارگاه نمونه
site U کارگاه ساختمانی
studio U کارگاه هنری
studio U کارگاه کارخانه
sites U کارگاه ساختمانی
milling shop U کارگاه فرزکاری
manufactory U کاردستی کارگاه
site clearance U تخلیه کارگاه
site manager U رئیس کارگاه
smith's shop U کارگاه اهنگری
studios U کارگاه هنری
job office U دفتر کارگاه
sited U کارگاه ساختمانی
cottage industry U کارگاه خانگی
shop U کارگاه تعمیرگاه
shopped U کارگاه تعمیرگاه
loom U کارگاه بافندگی
building site U کارگاه ساختمانی
loomed U کارگاه بافندگی
looming U کارگاه بافندگی
looms U کارگاه بافندگی
studios U کارگاه کارخانه
plants U تجهیزات کارگاه
production U فرآورده کارگاه
assembly shop U کارگاه مونتاژ
artist's workshop studio U کارگاه هنری
carpet workshop U کارگاه قالیبافی
building sites U کارگاه ساختمانی
exhaust fan U هواکش کارگاه
plant U تجهیزات کارگاه
shops U کارگاه تعمیرگاه
pullery U کارگاه پوست تراشی
plant records U امار تجهیزات کارگاه
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
workroom U اتاق کار کارگاه
winding shop U کارگاه سیم پیچی
sweatshops U کارگاه بهره کشی
sweatshop U کارگاه بهره کشی
pattern shop U کارگاه مدل سازی
electroplating shop U کارگاه عملیات گالوانیزهای
ball joint vise U گیره ساچمهای کارگاه
acid restoring plant U کارگاه بازیابی اسید
acid recovery plant U کارگاه بازیابی اسید
plant U محل کارخانه یا کارگاه
workshop U اتاق کار کارگاه
shipyard U کارگاه کشتی سازی
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
workshops U اتاق کار کارگاه
molding shop U کارگاه قالب گیری
plants U محل کارخانه یا کارگاه
shipyards U کارگاه کشتی سازی
craftshop U کارگاه هنرهای دستی تفریحی
forge U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
forges U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
ex works U تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
maintenance shop U کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
pouring bay U کارگاه کوچک ریخته گری
mix in place U تهیه بتن در خود کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stances U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stance U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
dockyards U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
dockyard U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
lithography U کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
relative humidity U رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
balance earth works U یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
Safavid period U دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com