Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
motor function
U
کارکرد حرکتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
running
U
کارکرد
way of functioning
U
کارکرد
functionality
U
کارکرد
operation
U
کارکرد
mechanics
{pl}
U
کارکرد
workings
{pl}
U
کارکرد
emergency operation
U
کارکرد
manner of functioning
U
کارکرد
mode of operation
[Technology]
U
کارکرد
functioning
[manner of functioning]
U
کارکرد
functional principle
[Technology]
U
کارکرد
earning
U
کارکرد
function
U
کارکرد
functioned
U
کارکرد
functions
U
کارکرد
mand function
U
کارکرد خواستاری
open shot
U
با کارکرد ازاد
optimal performance
U
کارکرد بهینه
secondary function
U
کارکرد ثانوی
empty running
U
کارکرد بی اثر
open shop
U
با کارکرد ازاد
tact function
U
کارکرد نامیدن
empty running
U
کارکرد خالی
ego function
U
کارکرد خود
mental function
U
کارکرد ذهنی
anergasia
U
زوال کارکرد
returning
U
عملکرد کارکرد
returned
U
عملکرد کارکرد
functionalism
U
کارکرد گرایی
return
U
عملکرد کارکرد
output
U
کارکرد فرفیت
outputs
U
کارکرد فرفیت
adaptive functioning
U
کارکرد انطباقی
returns
U
عملکرد کارکرد
localization of function
U
موضع یابی کارکرد
diaschisis
U
کارکرد پریشی جانبی
motor
U
حرکتی
dynamic
U
حرکتی
hypokinetic
U
کم حرکتی
immovability
U
بی حرکتی
motored
U
حرکتی
hypoergasia
U
کم حرکتی
misbehaciour
U
بد حرکتی
dynamically
U
حرکتی
enactive
U
حرکتی
stagnancy
U
بی حرکتی
motors
U
حرکتی
motor-
U
حرکتی
operating ratio
U
نسبت کارکرد موتور یا ناو
movement pattern
U
الگوی حرکتی
motor skill
U
مهارت حرکتی
motor path
U
گذرگاه حرکتی
motor nerve
U
عصب حرکتی
motor learning
U
یادگیری حرکتی
motor movement
U
عمل حرکتی
movement pattern
U
انگاره حرکتی
sensorimotor
U
حسی- حرکتی
akathisia
U
بیقراری حرکتی
premotor
U
پیش حرکتی
psychomotor
U
روانی- حرکتی
visuo motor
U
دیداری- حرکتی
spatiomotor
U
فضایی- حرکتی
quiescence
U
بی حرکتی خاموشی
momentum
U
نیروی حرکتی
ataxia
U
ناهماهنگی حرکتی
motor unit
U
واحد حرکتی
inaction
U
بی حرکتی بیهودگی
kinetic energy
U
انرژی حرکتی
motoneuron
U
نورون حرکتی
motor neuron
U
نورون حرکتی
kinematic similarity
U
تشابه حرکتی
ideo motor
U
فکری- حرکتی
motor area
U
ناحیه حرکتی
motor control
U
کنترل حرکتی
motor development
U
رشد حرکتی
ideo motor act
U
عمل فکری- حرکتی
gross motor skills
U
مهارتهای حرکتی درشت
sensorimotor arc
U
قوس حسی- حرکتی
motor education
U
تعلیم و تربیت حرکتی
fine motor skills
U
مهارتهای حرکتی فریف
dead center
U
مرکز سکون و بی حرکتی
dynamic balance
U
تعادل و توازن حرکتی
psychomotor tests
U
ازمونهای روانی- حرکتی
dysmetria
U
اختلال حرکتی- تخمینی
motor perceptual region
U
ناحیه حرکتی- ادراکی
motor aphasia
U
زبان پریشی حرکتی
technomotorial skill
U
مهارت تکنیکی- حرکتی
locomotion
U
جابه جایی حرکتی
locomotory
U
ابتلاء اعضای حرکتی
psychomotor retardation
U
کندی روانی- حرکتی
locomotor
U
ابتلاء اعضای حرکتی
psychomotor agitation
U
بیقراری روانی- حرکتی
duplex operation
U
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
tut work
U
کاری که مزد ان از روی کارکرد داده میشود
nervus abducens
U
عصب حرکتی خارجی چشم
audiogravic illusion
U
خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
brace scale of motor ability
U
مقیاس توانش حرکتی بریس
audiogyral illusion
U
خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
abducens nerve
U
عصب حرکتی خارجی چشم
purdue perceptual motor survey
U
ازمون ادراکی- حرکتی پردو
nervus oculomotorius
U
عصب حرکتی عمومی چشم
oculomotor nerve
U
عصب حرکتی عمومی چشم
locomotory
U
دارای گرفتاری دراعضای حرکتی
locomotor
U
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
psychomotor stimulant
U
داروی محرک روانی- حرکتی
extrapyramidal motor system
U
دستگاه حرکتی برون هرمی
admin
U
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
bender visual motor gestalt test
U
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test
U
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
defected
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defecting
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defect
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defects
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
fixed bridge
U
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
circulating
U
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
timing disc
U
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
transient target
U
هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
productions
U
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production
U
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
axle stub
U
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com