English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ropewalk U کارخانه طناب سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pottery factory U کارخانه چینی سازی
nailery U کارخانه میخ سازی
wirework U کارخانه سیم سازی
engineering works U کارخانه ماشین سازی
dockyards U کارخانه کشتی سازی
shipyards U کارخانه کشتی سازی
powder mill U کارخانه باروت سازی
dockyard U کارخانه کشتی سازی
shipyard U کارخانه کشتی سازی
coking plant U کارخانه ذغال سازی
dye works U کارخانه رنگ سازی
concrete plant U کارخانه بتن سازی
concreting plant U کارخانه بتن سازی
ship yard U کارخانه کشتی سازی
salt works U کارخانه نمک سازی
factory team U تیم کارخانه اتومبیل سازی
dairy farm U مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
shipyards U کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyard U کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
incorporating mill U کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
iron master U رئیس کارخانه اهن سازی یا اهن ریزی
pay out the rope U طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
lanyards U طناب کوتاه طناب کمر
lanyard U طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling U طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope U درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
coopery U کارخانه
plant U کارخانه
manufactory U کارخانه
workplaces U کارخانه
house work U کارخانه
workplace U کارخانه
works U کارخانه
workhouses U کارخانه
factory U کارخانه
workhouse U کارخانه
factories U کارخانه
shops U کارخانه
shopped U کارخانه
shop U کارخانه
worked U کارخانه
work U کارخانه
factory-spun U نخ کارخانه ای
plants U کارخانه
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
ice plant U کارخانه یخ ساز
spinning U کارخانه نخریسی
works superintendent U مدیر کارخانه
sirens U سوت کارخانه
installation U کارخانه نصب
siren U سوت کارخانه
ex mill U تحویل در کارخانه
ex factory U تحویل در کارخانه
He is running ( runs ) the factory . U او کارخانه را می گرداند
electric plant U کارخانه برق
plant U نبات کارخانه
plants U نبات کارخانه
cotton mill U کارخانه نخ ریسی
generating station U کارخانه برق
spinning factory U کارخانه نخ ریسی
factory chimney U دودکش کارخانه
copper smelting plant U کارخانه ذوب مس
fulling mill U کارخانه قصاری
works inspector U بازرس کارخانه
gas works U کارخانه گاز
installations U کارخانه نصب
generating plant U کارخانه برق
cotton factory U کارخانه نخ ریسی
cut back U تعطیل کارخانه
gasworks U کارخانه گاز
shed U کارخانه سرپوشیده
power stations U کارخانه برق
power station U کارخانه برق
shedding U کارخانه سرپوشیده
sheds U کارخانه سرپوشیده
manufaturer U صاحب کارخانه
bookbindery U کارخانه صحافی
brewery U کارخانه ابجوسازی
packinghouse U کارخانه کنسروسازی
manufacturers U صاحب کارخانه
manufacturer U صاحب کارخانه
sirenic U سوت کارخانه
smeltery U کارخانه گدازگری
smelting plant U کارخانه ذوب
studio U کارگاه کارخانه
studios U کارگاه کارخانه
industrialists U کارخانه دار
power house U کارخانه برق
plant mixing U امیختن در کارخانه
plant mixing U اختلاط در کارخانه
plant construction U ساختمان کارخانه
industrialist U کارخانه دار
manufacturing U کارخانه دار
pilot plant U کارخانه نمونه
packingplant U کارخانه کنسروسازی
out <adv.> U بیرون از کارخانه
mill U کارخانه نورد
mills U کارخانه نورد
manufactoring plant U کارخانه تولیدی
lock out U تعطیل کارخانه
chimney stalk U دودکش کارخانه
breweries U کارخانه ابجوسازی
cement plant U کارخانه سیمان
car factory U کارخانه خودروسازی
cast steel plant U کارخانه فولادریزی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saw mill U کارخانه اره کشی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
iron foundry U کارخانه ذوب اهن
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
smeltery U کارخانه ذوب فلزات
plant U ماشین الات کارخانه
printworks U کارخانه چیت بافی
gas works U کارخانه تولید گاز
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
tin smelting plant U کارخانه ذوب قلع
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
tinwork U کارخانه قلع کاری
plants U محل کارخانه یا کارگاه
metallurgical plant U کارخانه ذوب اهن
lock out U بسته شدن کارخانه
plants U ماشین الات کارخانه
gas works tar U قطران کارخانه گاز
plant U محل کارخانه یا کارگاه
lead works U کارخانه سرب گدازی
glassworks U کارخانه شیشه گری
contractor plant U کارخانه پیمان کار
energy plant U کارخانه تولید نیرو
computer integrated manufactureing U کارخانه کاملا" اتوماتیک
ashery U کارخانه نمک قلیاسازی
mills U کارخانه اسیاب کردن
mill U کارخانه اسیاب کردن
foundry U کارخانه گداز فلز
foundry U کارخانه ذوب فلز
stonework U کارخانه سنگ بری
foundries U کارخانه گداز فلز
shop U کارخانه خرید کردن
cotton spinner U صاحب کارخانه نخ ریسی
shopped U کارخانه خرید کردن
creamery U کارخانه کره گیری
fielded U خارج اداره یا کارخانه
field U خارج اداره یا کارخانه
foundries U کارخانه ذوب فلز
cotton-mills U کارخانه ریسندگی پنبه ای
fields U خارج اداره یا کارخانه
shops U کارخانه خرید کردن
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sawmills U کارخانه چوب بری والوارسازی
grindery U کارخانه تیزکنی افزارکفش دوزی
distilleries U کارخانه یا محل تقطیر رسومات
sawmill U کارخانه چوب بری والوارسازی
sheet roller U کارخانه نورد ورق فلزی
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
distillery U کارخانه یا محل تقطیر رسومات
saltern U کارخانه یا معدن استخراج نمک
power plant U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plants U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
install U قرار دادن ماشین در شرکت یا کارخانه
to put something into operation U دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
installs U قرار دادن ماشین در شرکت یا کارخانه
to start up something U دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
laboratorial U ازمایشگاهی مربوط به کارخانه شیمیائی یاداروسازی
installing U قرار دادن ماشین در شرکت یا کارخانه
Its no joke running a factory . U اداره کردن یک کارخانه شوخی نیست
rolling mill U کارخانه تولید ورق اهن وفولاد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
cost in use U هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
blueprints U تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
blueprint U تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
rolling mill U ماشین غلتک دار کارخانه شیشه جام
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
default value U تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default setting U تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
set value U تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com