English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
emergency medical tag U کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emergency treatment U معالجه اورژانس
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
cards U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
emergencies U اورژانس
emergency services U اورژانس
emergency U اورژانس
emergencies U ناگه اینده اورژانس
emergency U ناگه اینده اورژانس
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
emergence U ناگه اینده اورژانس
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
name tag U کارت معرفی کارت اسم
cards U کارت تبریک کارت عضویت
card U کارت تبریک کارت عضویت
path [corridor] for emergency vehicles U راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card U کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
cards U کارت
card U کارت
paste board U کارت
card code U کد کارت
stub card U ته کارت
ibm card U کارت 08 ستونی
hollerith card U کارت هالریت
get a long with you U بروپی کارت
comment card U کارت توضیحی
debit card U کارت بدهی
coulmn card U کارت 69 ستونه
circuit card U کارت مدار
control card U کارت کنترل
cartle blanche U کارت بلانش
continuation card U کارت ادامه
input card U کارت ورودی
interface card U کارت رابط
punch card U کارت منگنه
post card U کارت پستال
paper card U کارت کاغذی
identification card U کارت شناسایی
magnetic card U کارت مغناطیسی
magnacard U کارت مغناطیسی
logic card U کارت منطقی
ledger card U کارت معین
carte blanche U کارت سفید
job card U کارت برنامه
job card U کارت کار
punched card U کارت منگنه
credit cards U کارت اعتباری
postcard U کارت پستال
card deck U دستینه کارت
card deck U دسته کارت
card face U رویه کارت
card feed U خورد کارت
card field U میدان کارت
card column U ستون کارت
postcards U کارت پستال
account card U کارت حساب
binary card U کارت دودویی
calling card U کارت ویزیت
card cage U محفظه کارت
credit card U کارت اعتباری
card code U رمز کارت
card field U فیلد کارت
card format U قالب کارت
card row U سطر کارت
card stacker U کارت پشته کن
card stacker U مخزن کارت
card image U تصویر کارت
card verification U بازبینی کارت
card verifier U بازبین کارت
card reader U کارت خوان
card guide U راهنمای کارت
card hopper U ناودان کارت
card loader U کارت بارکن
card punch U کارت منگنه کن
card rack U طاقچه کارت
card rack U جای کارت
carte U کارت ویزیت
tape to card U از نوار به کارت
visiting card U کارت ویزیت
visting card U کارت ویزیت
cards U یک کارت پانچ
green cards U کارت سبز
yello card U کارت زرد
picture postcard U کارت پستال
green card U کارت سبز
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
summary card U کارت خلاصه
ID card U کارت شناسایی
card U یک کارت پانچ
badge U کارت شناسایی
range card U کارت برد
identification document U کارت شناسایی
red card U کارت قرمز
smart card U کارت هوشمند
card sorter U دستگاه کارت جورکن
chart correction card U کارت تصحیح نقشه
card U کارت ویزیت بلیط
ammunition data card U کارت مشخصات مهمات
card punch U دستگاه کارت منگنه
cards U کارت ویزیت بلیط
card to disk converter U مبدل کارت به دیسک
card aligner U هم تراز کننده کارت
card hopper U قسمت جهنده کارت
card jam U گیر کردن کارت
card loader U بار کننده کارت
billet slip U کارت محلهای افراد
card reproducer U تولیدکننده دوباره کارت
controller card U کارت کنترل کننده
magnetic card computer U کامپیوتر با کارت مغناطیسی
row binary card U کارت دودویی سطری
eighty column card U کارت هشتاد ستونی
magnetic ledger card U کارت معین مغناطیسی
punched card U کارت منگنه شده
magnetic strip card U کارت نوار مغناطیسی
index card U کارتشاخص - کارت Index
safety card U کارت تامین اتشبار
object deck U دسته کارت مقصود
end of job card U کارت انتهای کار
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
edge punched card U کارت لب منگنه شده
trailer card U کارت پشت بند
visiting card U کارت اسم درفرانسه
data card U کارت ثبت اطلاعات
data card U کارت اطلاعات کامپیوتری
card-carrying U دارای کارت عضویت
key card U کارت کلید کامپیوتر
punch card machine U ماشین کارت منگنه
punched card control U کنترل کارت پانچ
y punch U سوراخ کارت ستونی .
punched card U کارت پانچ شده
network interface card U کارت میانجی شبکه
safety card U کارت تامین جنگ افزار
credit card U کارت یاورقه خرید نسیه
credit cards U کارت یاورقه خرید نسیه
decked U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
bin card U کارت مصرف محتویات فرف
picture postcard U کارت پستال عکس دار
PCMCIA U که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
pasteboard U کارت ویزیت ورق بازی
to deal out [card game] U کارت دادن [ورق بازی]
to deal U کارت دادن [ورق بازی]
card sorter U دستگاه مرتب کننده کارت
disk controller card U کارت کنترل کننده دیسک
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
casrd random access memory U حافظه دستیابی تصادفی کارت
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
decks U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
issue [of something] [ID card or check] U صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
Here ist my Green card. بفرمائید این کارت سبز من است.
key card U کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
tags U نوار پشت پوتین کارت معرفی
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
What time should I check in? U چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
packs U تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
objected U پانج کارت که حاوی برنامه است
tag U نوار پشت پوتین کارت معرفی
punch U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
punched U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objecting U پانج کارت که حاوی برنامه است
punches U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
direct objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
postcards U بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcard U بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
pack U تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
indirect objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
object U پانج کارت که حاوی برنامه است
to punch in [American E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock on [British E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock in [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
inlay card U کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
card U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to clock off [British E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to punch out [American E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock out [in the workplace] U مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
cards U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
Can I pay by credit card? U آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
parity U بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
field U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
identification tag U پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
fielded U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fields U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
X distance U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
x punch U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
key ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید
headers U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com