Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
billet slip
U
کارت محلهای افراد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shadow page
U
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow memory
U
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
card
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
characterization
U
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
cards
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge
U
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
cards
U
کارت تبریک کارت عضویت
card
U
کارت تبریک کارت عضویت
name tag
U
کارت معرفی کارت اسم
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
adapter
U
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
sectional
U
محلهای
qualification card
U
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
training facilities
U
محلهای اموزشی
Georgetown
U
نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
George Town
U
نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا
emergency medical tag
U
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
scatter load
U
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
random access
U
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
mode
U
حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
shadow memory
U
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
modes
U
حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
shadow page
U
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
maximum junction to case thermal impedan
U
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
scatter read
U
دستیابی وخواندن داده ذخیره شده در محلهای مختلف
load
U
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
loads
U
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
fastest
U
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
environment
U
موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه
fasted
U
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
environments
U
موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه
fast
U
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
rapid
U
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند
ddp
U
عمل بازیاب یا اطلاع از دادهای که در محلهای مختلف قرار دارند
sets
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
set
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
fasts
U
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
setting up
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
crippled leapfrog test
U
آزمایش استانداردی که از یک محل حافظه ونه محلهای متغیر استفاده میکند
dasd
U
رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است
distributing
U
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
uncommitted logic array
U
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
distributes
U
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distribute
U
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributing
U
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
main
U
MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
distribute
U
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributes
U
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
sequential
U
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
trooped
U
افراد
trooping
U
افراد
troop
U
افراد
enlisted personnel
U
افراد
men
U
افراد
enlistedman
U
افراد
personnel
U
افراد
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
platoons
U
جوخهء افراد
top-level
U
افراد عالیرتبه
platoon
U
جوخهء افراد
equal status persons
U
افراد همپایه
service club
U
باشگاه افراد
filler personnel
U
افراد جایگزینی
personnel status
U
وضع افراد
liberty men
U
افراد مرخصی
withindoors
U
افراد داخل
head count
U
جمع افراد
enlisted personnel
U
طبقه افراد
category
U
طبقه افراد
head counts
U
جمع افراد
roll call
U
نامیدن افراد
packed out
پر و مملو از افراد
cognoscenti
U
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
enlistee
U
افراد داوطلب
kentish fire
U
محلهای پی درپی وجمعی نمایشهای پی درپی وگروهی
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
avast
U
افراد به جای خود
dependents
U
افراد تحت تکفل
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
receptee
U
افراد مورد پذیرش
billet slip
U
لوحه اسکان افراد
noncombatant
U
افراد غیر نظامی
commandos
U
افراد نیروی مخصوص
part owners
U
افراد شریک المال
bachelor quarters
U
منازل افراد مجرد
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
morale
U
روحیه افراد مردم
personnel monitoring
U
بازرسی بدنی از افراد
aptitude area
U
حیطه قابلیت افراد
commando
U
افراد نیروی مخصوص
condemns
U
محکوم کردن افراد
characterization
U
نوشتن بیوگرافی افراد
special olympics
U
المپیک افراد استثنایی
swallow one's pride
<idiom>
U
متواضع کردن افراد
posse comitatus
U
دسته افراد پلیس
play the field
<idiom>
U
با افراد مختلفی قرارگذاشتن
transfer station
U
محل اعزام افراد
target audience
U
افراد مورد نظر
transfer station
U
محل انتقال افراد
troops
U
افراد قسمتها سربازان
top-level
U
توسط افراد عالیرتبه
condemning
U
محکوم کردن افراد
condemn
U
محکوم کردن افراد
close station
U
افراد بدو مرخص
cimmerian
U
افراد کشور فلمات
coachload
U
افراد سوار بر درشکه
the common wealth of learning
U
افراد اهل علم
rouse out
U
بیدار کردن افراد
favouritism
U
افراد مورد توجه
family size
U
تعداد افراد خانواده
ring shift
U
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
intransit strenth
U
افراد در حال حرکت یا انتقال
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
life line
U
طناب اتصال افراد به یکدیگر
IMA
U
قالب ها و خصوصیات افراد است
posses
U
دسته افراد پلیس جماعت
posse
U
دسته افراد پلیس جماعت
charter
U
بین افراد دلالت کند
chartered
U
بین افراد دلالت کند
chartering
U
بین افراد دلالت کند
leatherneck
U
جزو افراد تفنگداران دریایی
aptitude area
U
حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
charters
U
بین افراد دلالت کند
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
lockstep
U
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
Applicants flooded in.
U
سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
huddle
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddled
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddles
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
whom it may concern
U
برای اطلاع افراد ذیربط
huddling
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
Certain notorious ( dubious ) characters .
U
عده افراد معلوم الحال
biographical intelligence
U
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
troop housing
U
کوی درجه داران یا افراد
personal salute
U
مراسم سلام افراد برجسته
Do not admit any outsiders.
U
افراد غیره را راه ندهید
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
roll call
U
حاضر و غایب کردن افراد
biographical information blank form
U
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
personal salute
U
تیر سلام برای افراد
checkerboarding
U
سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
preference blank
U
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
intermarriage
U
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
split ticket
<idiom>
U
انتخاب افراد سیاسی برای رای
CSE
U
آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
lunatic fringe
U
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
army standard score
U
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
atomistic evalution
U
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
oral trade test
U
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
intermarried
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queue
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
enlisted
U
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
oligrachy
U
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
queues
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queueing
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queued
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
oligopoly
U
تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
conferences
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
intermarries
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
pit crew
U
افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
longtour area
U
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
conference
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
an infinite verb
U
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
zouave
U
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
buzzword
U
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
cyberspace
U
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
muster roll
U
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
frankpledge
U
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
enroute personnel
U
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
correctional custudy
U
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
internee
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
automation
U
استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
arrow head
U
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
incross
U
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
internees
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
speech
U
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
panels
U
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
panel
U
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
appearance money
U
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
finance company
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance house
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
close corporation
U
شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com