English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
card reader U کارت خوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
Other Matches
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
cards U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards U کارت تبریک کارت عضویت
name tag U کارت معرفی کارت اسم
card U کارت تبریک کارت عضویت
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card U کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag U کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
soloist U تک خوان
soloists U تک خوان
an omnivorous reader <idiom> U خر خوان
lip reader U لب خوان
tabling U خوان
tables U خوان
tabled U خوان
table U خوان
recitalist U تک خوان
epistoler U رساله خوان
film reader U فیلم خوان
gleeman U حماسه خوان
gospeller U انجیل خوان
weeper U نوحه خوان
page reader U صفحه خوان
threnodist U مرثیه خوان
tape reader U نوار خوان
psalmist U مزمور خوان
epistler U رساله خوان
epigraphist U کتیبه خوان
studious U درس خوان
studious U کتاب خوان
character reader U دخشه خوان
sopranist U ششدانگ خوان
decoder U رمز خوان
yodeler U اواز خوان
document reader U سند خوان
prelector U خطابه خوان
badge reader U نشانه خوان
crooner U اواز خوان
crooners U اواز خوان
braggarts U رجز خوان
mourner U نوحه خوان
peayer U دعا خوان
braggart U رجز خوان
mark sense reader U نشان خوان
songstress U زن اواز خوان
phrenologist U جمجمه خوان
mourners U نوحه خوان
ballad singer U تصنیف خوان
sopranist U زیر خوان
singers U اواز خوان
singer U اواز خوان
cantatrice U زن اوازه خوان
optical reader U نور خوان
prayerful U نماز خوان
scrimmager U رجز خوان
night raven U مرغ شب خوان
lamenter U مرثیه خوان
songster U اواز خوان
optical character reader U کاراکترنوری خوان
songster U غزل خوان
beadsman U فاتحه خوان مزدور
cantor U اواز خوان مذهبی
major domo U نافر خوان سالار
triller U اواز خوان باتحریر
singin bird U پرنده اواز خوان
artistes U اوازه خوان یا رقاص
artiste U اوازه خوان یا رقاص
busker U آواز خوان دورهگرد
buskers U آواز خوان دورهگرد
major-domos U نافر خوان سالار
major-domo U نافر خوان سالار
references U کتاب بس خوان بازگشت
reference U کتاب بس خوان بازگشت
disk drive head U نوک دیسک خوان
lay clerk U سرود خوان کلیسا
optical character reader U دخشه خوان نوری
chanter U سرود خوان کلیسا
paper tape reader U نوار کاغذی خوان
optical mark reader U علامت نوری خوان
magnetic tape reader U نوار مغناطیسی خوان
optical mark reader U نشان خوان نوری
optical page reader U صفحه نوری خوان
optical mark reader U علامت خوان نوری
psalmodist U زبور خوان مزمورسرا
threnodist U روضه خوان مرثیه نویس
choristers U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
chorister U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
The singer made some recordings ,. U آوازه خوان چند صفحه پرکرد
natural philosopher U فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
omr U را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
optical U قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
interactive video U سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
card code U کد کارت
card U کارت
stub card U ته کارت
paste board U کارت
cards U کارت
like father like son U پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
auto U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
card loader U کارت بارکن
post card U کارت پستال
binary card U کارت دودویی
card punch U کارت منگنه کن
card image U تصویر کارت
magnetic card U کارت مغناطیسی
magnacard U کارت مغناطیسی
logic card U کارت منطقی
card rack U طاقچه کارت
card rack U جای کارت
circuit card U کارت مدار
paper card U کارت کاغذی
card stacker U مخزن کارت
account card U کارت حساب
red card U کارت قرمز
carte U کارت ویزیت
card stacker U کارت پشته کن
card row U سطر کارت
cartle blanche U کارت بلانش
card verifier U بازبین کارت
range card U کارت برد
punched card U کارت منگنه
ledger card U کارت معین
punch card U کارت منگنه
card deck U دستینه کارت
hollerith card U کارت هالریت
card deck U دسته کارت
card face U رویه کارت
get a long with you U بروپی کارت
card feed U خورد کارت
debit card U کارت بدهی
coulmn card U کارت 69 ستونه
control card U کارت کنترل
continuation card U کارت ادامه
comment card U کارت توضیحی
card field U میدان کارت
job card U کارت برنامه
interface card U کارت رابط
calling card U کارت ویزیت
card hopper U ناودان کارت
input card U کارت ورودی
card guide U راهنمای کارت
card format U قالب کارت
card field U فیلد کارت
card cage U محفظه کارت
identification card U کارت شناسایی
card code U رمز کارت
ibm card U کارت 08 ستونی
job card U کارت کار
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
green cards U کارت سبز
green card U کارت سبز
yello card U کارت زرد
cards U یک کارت پانچ
visting card U کارت ویزیت
visiting card U کارت ویزیت
card verification U بازبینی کارت
carte blanche U کارت سفید
picture postcard U کارت پستال
tape to card U از نوار به کارت
summary card U کارت خلاصه
badge U کارت شناسایی
ID card U کارت شناسایی
credit card U کارت اعتباری
identification document U کارت شناسایی
smart card U کارت هوشمند
credit cards U کارت اعتباری
card column U ستون کارت
card U یک کارت پانچ
postcard U کارت پستال
postcards U کارت پستال
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
punched card U کارت منگنه شده
card U کارت ویزیت بلیط
chart correction card U کارت تصحیح نقشه
data card U کارت اطلاعات کامپیوتری
controller card U کارت کنترل کننده
data card U کارت ثبت اطلاعات
punched card U کارت پانچ شده
edge punched card U کارت لب منگنه شده
eighty column card U کارت هشتاد ستونی
network interface card U کارت میانجی شبکه
object deck U دسته کارت مقصود
cards U کارت ویزیت بلیط
magnetic strip card U کارت نوار مغناطیسی
magnetic ledger card U کارت معین مغناطیسی
magnetic card computer U کامپیوتر با کارت مغناطیسی
key card U کارت کلید کامپیوتر
punch card machine U ماشین کارت منگنه
end of job card U کارت انتهای کار
card to disk converter U مبدل کارت به دیسک
card sorter U دستگاه کارت جورکن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com