English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (130 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
continuation card U کارت ادامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
cards U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards U کارت تبریک کارت عضویت
card U کارت تبریک کارت عضویت
name tag U کارت معرفی کارت اسم
hold over U به تصرف ملک ادامه دادن ادامه دادن
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card U کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag U کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
continuation U ادامه
resumption U ادامه
going on U ادامه
continuance U ادامه
continuation line U خط ادامه
over run U ادامه به کاردادن
to keep on U ادامه دادن
run on U ادامه دادن
further U ادامه دادن
to drag on or out U ادامه دادن
to carry on U ادامه دادن
keep on U ادامه دادن
take up U ادامه دادن
furthered U ادامه دادن
continuable U قابل ادامه
continuant U ادامه دهنده
continuative U ادامه دهنده
discontinuance U عدم ادامه
discontinuation U عدم ادامه
extend U ادامه دادن
to follow U ادامه دادن
continue statement U حکم ادامه
extending U ادامه دادن
extends U ادامه دادن
furthers U ادامه دادن
hold on U ادامه دادن
furthering U ادامه دادن
bring on U ادامه دادن
for a continuance U برای ادامه
to continue U ادامه دادن
discontinues U ادامه ندادن
discontinued U ادامه ندادن
discontinue U ادامه ندادن
reopens U ادامه دادن
reopening U ادامه دادن
reopened U ادامه دادن
reopen U ادامه دادن
keep U ادامه دادن
discontinuing U ادامه ندادن
keep up <idiom> U ادامه دادن
to run on U ادامه داشتن
to take up U ادامه دادن
duration U مدت ادامه
keeps U ادامه دادن
continue U ادامه دادن
carry-on U ادامه دادن
carry on U ادامه دادن
hold good <idiom> U ادامه دادن
hang on <idiom> U ادامه دادن
continues U ادامه دادن
go on <idiom> U ادامه دادن
go along <idiom> U ادامه دادن
tracked U ادامه گوی در مسیربولینگ
dashes U مسیری را ادامه دادن
dash U مسیری را ادامه دادن
track U ادامه گوی در مسیربولینگ
dashed U مسیری را ادامه دادن
follow-through U ادامه حرکت پس از ضربه
thwart U ادامه دادن یا کشیدن
continuation U عمل ادامه دادن
thwarted U ادامه دادن یا کشیدن
viability U امکان ادامه حیات
follow-throughs U ادامه حرکت پس از ضربه
tracks U ادامه گوی در مسیربولینگ
sustaining U نگهدارنده ادامه دهنده
shorthanded U ادامه با بازیگر کمتر
time in U ادامه بازی پس از توقف
to set on U با زور ادامه دادن
to press ahead with U با زور ادامه دادن
transattack period U مدت ادامه تک اتمی
contd U مخفف ادامه یافته
fall behind <idiom> U درمانده از ادامه راه
live on U بزندگی ادامه دادن
inability to box U ناتوان از ادامه دادن
keep the home fires burning <idiom> U اجازه ادامه دادن
continuator U ادامه دهنده مستمر
dwell at U اتش را ادامه دادن
detainer U حکم ادامه توقیف
dwell at U به تیراندازی ادامه دادن
go head U ادامه بدهید بفرماید
bide U بکاری ادامه دادن
maintained U ابقا کردن ادامه دادن
keep up with <idiom> U به شکل قبل ادامه دادن
maintain U ابقا کردن ادامه دادن
stick it out <idiom> U طاقت آوردن ،ادامه دادن
maintains U ابقا کردن ادامه دادن
Keep moving! U ادامه بده [بدهید ] به راه!
Gothic Survival U [ادامه عنصر سبک گوتیک]
go on U سخن خود را ادامه دهید
maintrain U ادامه دادن عقیده داشتن
discounting match U ادامه ندادن به مسابقه کشتی
extrapolations U ادامه روند تعمیم دهی
extrapolation U ادامه روند تعمیم دهی
hang on U ادامه دادن دوام داشتن
i took up where he left U از جایی که او ول کرد من ادامه دادم
resuming U چکیده کلام ادامه یافتن
resumes U چکیده کلام ادامه یافتن
resumed U چکیده کلام ادامه یافتن
resume U چکیده کلام ادامه یافتن
runs U دوام یافتن ادامه دادن
run U دوام یافتن ادامه دادن
topspin U ادامه حرکت چرخش توپ
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
give someone the green light <idiom> U اجازه ادامه به کار رادادن
border break U ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
robustly U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
robust U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
viability U قدرت ادامه زندگی پس از تولد
pull off U باوجود مشکلات بکارخود ادامه دادن
run on U ادامه دادن متن بدون توقف
I can't go on any longer. U من دیگر نمی توانم ادامه بدهم.
pick up <idiom> U ادامه دادن ،دوباره شروع کردن
There's more to come. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه داره]
to keep the field U جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
resumptive U ادامه دهنده دوباره بدست اورنده
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
to rumble on [British E] U ادامه دادن به شکایت پر سرو صدا
continue port/starboard U چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
border break U ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
There's no need to elaborate. U لازم نیست که شما در ادامه چیزی بگید.
head pole U تیری که از پشت اسب تاکنارسرش ادامه دارد
inviable U عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
long haul <idiom> U مدت درازی بین کاری که ادامه داد
let (something) ride <idiom> U ادامه دادن بدون عوض شدن شرایط
extends U ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
to continue one's progress U پیشرفت خودرا ادامه دادن همواره جلو رفتن
extend U ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
extending U ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
supersedeas U دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
set in <idiom> U تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
carry one's bat U تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
play out one's option U ادامه بازی در تیم پس ازپایان قرارداد بدون قراردادجدید
increment U افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
increments U افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
recoverable error U نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد
down U توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
stub card U ته کارت
cards U کارت
paste board U کارت
card U کارت
card code U کد کارت
attention code U حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
privileged U مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
heavy and light system U روش کاستن وزن با اغاز باوزنه سنگین و ادامه با وزنههای سبکتر
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
get a long with you U بروپی کارت
card deck U دستینه کارت
card feed U خورد کارت
card field U میدان کارت
card face U رویه کارت
calling card U کارت ویزیت
smart card U کارت هوشمند
cards U یک کارت پانچ
card cage U محفظه کارت
card code U رمز کارت
card field U فیلد کارت
card stacker U مخزن کارت
card verification U بازبینی کارت
card verifier U بازبین کارت
carte U کارت ویزیت
cartle blanche U کارت بلانش
green cards U کارت سبز
identification card U کارت شناسایی
circuit card U کارت مدار
green card U کارت سبز
comment card U کارت توضیحی
yello card U کارت زرد
debit card U کارت بدهی
visiting card U کارت ویزیت
control card U کارت کنترل
card stacker U کارت پشته کن
tape to card U از نوار به کارت
card format U قالب کارت
card guide U راهنمای کارت
card hopper U ناودان کارت
card image U تصویر کارت
summary card U کارت خلاصه
card loader U کارت بارکن
card punch U کارت منگنه کن
card rack U طاقچه کارت
visting card U کارت ویزیت
card rack U جای کارت
card reader U کارت خوان
card row U سطر کارت
coulmn card U کارت 69 ستونه
card deck U دسته کارت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com