Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
end user
U
کاربر نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Internet
U
سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند
telic
U
نهایی دارای هدف نهایی
user
U
نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
users
U
نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
BCC
U
گونهای از برنامههای پست الکترونیکی که یک کاربر یک پیام را به چندین کاربر در یک زمان ارسال میکند
SEPP
U
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
STT
U
نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
secure transaction technology
U
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
blacked
U
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
blacker
U
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
blackest
U
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
blacks
U
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
black
U
وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
logs
U
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
log
U
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
interactive
U
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
sites
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
query
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
directory
U
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directories
U
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
MS DOS
U
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
definitive
U
نهایی
ultimate
U
نهایی
finals
U
نهایی
definite
<adj.>
U
نهایی
ultimata
U
نهایی
terminal
U
نهایی
final
U
نهایی
ultimatums
U
نهایی
high limit
U
حد نهایی
terminals
U
نهایی
ultimatum
U
نهایی
peremptory
U
نهایی
closing
U
نهایی
privy
U
نهایی
conclusive
U
نهایی
ultimatums
U
هدف نهایی
quarterfinal
U
یک چهارم نهایی
net result
U
نتیجه نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
quarter final
U
یک چهارم نهایی
margin utility
U
مطلوبیت نهایی
quarter-final
U
یک چهارم نهایی
semi finals
U
نیمه نهایی
differential cost
U
ارزش نهایی
end product
U
محصول نهایی
end product
U
فراورده نهایی
semifinal
U
نیمه نهایی
armageddon
U
مبارزهء نهایی
semi-finals
U
نیمه نهایی
second check
U
بررسی نهایی
differential cost
U
هزینه نهایی
ultimata
U
هدف نهایی
ultimatum
U
هدف نهایی
elevation stop
U
حد نهایی درجه
draft
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
final destination
U
مقصد نهایی
ultimate speed
U
سرعت نهایی
final velocity
U
سرعت نهایی
final value
U
ارزش نهایی
final term
U
جمله نهایی
final result
U
نتیجه نهایی
finals
U
مسابقه نهایی
final diameter
U
قطر نهایی
final drive
U
گرداننده نهایی
final judgement
U
حکم نهایی
final position
U
وضعیت نهایی
final cut
U
برش نهایی
final assembly
U
نصب نهایی
drafts
U
نیمه نهایی
end strength
U
استعداد نهایی
limiting value
U
ارزش نهایی
extreme position
U
وضعیت نهایی
extreme range
U
برد نهایی
final
U
مسابقه نهایی
grail
U
هدف نهایی
final report
U
گزارش نهایی
final act
U
سند نهایی
final assembly
U
مونتاژ نهایی
final payment
U
پرداخت نهایی
home stretch
U
مرحله نهایی
last word
<idiom>
U
نظر نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
try-out
U
تمرین نهایی
additional costs
[expenses]
U
هزینه نهایی
extra expenses
U
هزینه نهایی
semi-final
U
نیمه نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
terminus
U
ایستگاه نهایی
ultimate stress limit
U
حد تنش نهایی
ultimate strength
U
مقاومت نهایی
ultimate load
U
بار نهایی
top speed
U
سرعت نهایی
quarter-finals
U
یک چهارم نهایی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
ultimate analysis
U
تجزیه نهایی
ultimate stress
U
تنش نهایی
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
final decision
U
رای قطعی و نهایی
decreasing marginal cost
U
هزینه نهایی نزولی
final measurement
U
اندازه گیری نهایی
final invoice
U
صورت حساب نهایی
margin land
U
حد نهایی بازده زمین
marginal costing
U
هزینه یابی نهایی
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
final heading
U
مسیر پرواز نهایی
finishing strokes
U
دست کاری نهایی
backdoor
U
وسیله نهایی یا زیرجلی
face formwork
U
قالب بندی نهایی
finale
U
اهنگ نهایی اخر
end user
U
استفاده کننده نهایی
final temperature
U
درجه حرارت نهایی
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
final approach
U
مسیر نهایی فرود
front end
U
نرم افزار نهایی
mechanicals
U
نتیجه نهایی تجسمی
no wind position
U
محل نهایی هواپیما
finalizing
U
بمرحله نهایی رساندن
finalising
U
بمرحله نهایی رساندن
finalises
U
بمرحله نهایی رساندن
terminal ballistics
U
بالیستیک نهایی گلوله
terminal repeater
U
تقویت کننده نهایی
endings
U
بخش نهایی چیزی
aircraft rigging
U
تنظیم نهایی هواپیما
finalised
U
بمرحله نهایی رساندن
ultimacy
U
حالت نهایی غائیت
ending
U
بخش نهایی چیزی
ultimate tensile stress
U
تنش کشش نهایی
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
finales
U
اهنگ نهایی اخر
finalized
U
بمرحله نهایی رساندن
finalizes
U
بمرحله نهایی رساندن
finalize
U
بمرحله نهایی رساندن
tail end
U
قسمت نهایی انتها
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
returns
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
pay off
U
جزای کیفر نتیجه نهایی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
returning
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
returned
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
printouts
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
printout
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
reserve price
U
قیمت نهایی بهای قطعی
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
final drive
U
چرخ گرداننده نهایی شنی
final heading
U
سمت پرواز یا حرکت نهایی
scope
U
نقطه توجه طرح نهایی
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
return
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
imprisonment
U
محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
surf off
U
دور نهایی مسابقه موج سواری
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
semi-finalist
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
semi-finalists
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
tag line
U
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
armageddon
U
مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
decision altitude
U
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
maieutics
U
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
operators
U
کاربر ها
user
U
کاربر
users
U
کاربر
operator
U
کاربر
labor using
U
کاربر
user
U
کاربر
users
U
کاربر ها
labor intensive
U
کاربر
labor intensive goods
U
کالاهای کاربر
make work activities
U
فعالیتهای کاربر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com