Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
utilization
U
کاربرد روزانه استفاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
applications
U
کاربرد استفاده
application
U
کاربرد استفاده
employment
U
کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از
free
U
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
frees
U
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freeing
U
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freed
U
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
privilege
U
وضعیت کاربرد در رابط ه با نوع برنامه که اجرا میکند ومنابعی که میتواند استفاده کند
water power utilization
U
کاربرد انرژی هیدرولیک کاربرد نیروی ابی
mobile warfare
U
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
day fighter
U
هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
employment
U
کاربرد
application
U
کاربرد
applicability
U
کاربرد
uses
U
کاربرد
applications
U
کاربرد
use
U
کاربرد
using
U
کاربرد
end use
U
کاربرد
usage
U
کاربرد
implementation
U
کاربرد
implementation
U
کاربرد
usages
U
کاربرد
applicability
U
کاربرد پذیری
application of a force
U
کاربرد نیرو
application of load
U
کاربرد بار
application oriented
U
کاربرد گرا
type of use
U
نمونه کاربرد
applicable
U
کاربرد پذیر
standby application
U
کاربرد جانشین
conditions of use
U
شرایط کاربرد
field of application
U
میدان کاربرد
workaday
U
روزانه
diurnal
U
روزانه
by d.
U
روزانه
daily
<adj.>
<adv.>
U
روزانه
dailies
U
روزانه
day by day
U
روزانه
diurnally
U
روزانه
every single day
<adv.>
U
روزانه
day-to-day
<adj.>
U
روزانه
quotidian
U
روزانه
day in, day out
<adv.>
U
روزانه
perdiem
U
روزانه
on a daily basis
<adv.>
U
روزانه
per day
U
روزانه
each day
<adv.>
U
روزانه
every day
<adv.>
U
روزانه
everyday
<adj.>
U
روزانه
instrumentation
U
کاربرد وسائل سنجش
to inure
U
کاربرد پذیر شدن
lock option
U
اختیار کاربرد قفل
to go into effect
U
کاربرد پذیر شدن
use inheritance
U
وراثت ناشی از کاربرد
to take effect
U
کاربرد پذیر شدن
This does not apply to . . .
U
در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
server based application
U
برنامه کاربرد شبکه
to come into operation
U
کاربرد پذیر شدن
domain knowledge
U
دانش محیط کاربرد
every day
<adv.>
U
بطور روزانه
way of life
فعالیتهای روزانه
each day
<adv.>
U
بطور روزانه
day school
U
مدرسهی روزانه
day schools
U
مدرسهی روزانه
workouts
U
ورزش روزانه
workout
U
ورزش روزانه
habitude
U
عادت روزانه
mean daily
U
متوسط روزانه
day in, day out
<adv.>
U
بطور روزانه
diurnal load
U
بار روزانه
dailgy food allowance
U
جیره روزانه
every single day
<adv.>
U
بطور روزانه
order of the day
U
برنامه روزانه
purchase journal
U
دفترخرید روزانه
day hospital
U
بیمارستان روزانه
journal
U
دفتروقایع روزانه
journal
U
گزارش روزانه
journals
U
دفتروقایع روزانه
journals
U
گزارش روزانه
morning orders
U
برنامه روزانه
duily bread
U
نان روزانه
morning orders
U
دستورات روزانه
diurnal tide
U
کشند روزانه
victualling allowance
U
جیره روزانه
daily storage
U
مخزن روزانه
on a daily basis
<adv.>
U
بطور روزانه
daily wage
U
مزد روزانه
daily round
U
کارهای روزانه
daily
<adj.>
<adv.>
U
بطور روزانه
daily round
U
گردش روزانه
daily pay
U
دستمزد روزانه
commitment
U
تسلیم کاربرد نیرو یا قوا
application of load
U
فرود بار کاربرد نیرو
commitments
U
تسلیم کاربرد نیرو یا قوا
day of supply
U
روز امادتدارکات روزانه
average daily traffic
[ADT]
U
متوسط ترافیک روزانه
daily bread
U
نان یارزق روزانه
daily flood peak
U
حداکثر سیل روزانه
watch and ward
U
حق نگهبانی روزانه و شبانه
dailgy food allowance
U
جیره غذایی روزانه
working day
U
ساعت کار روزانه
extern
U
کمک پزشک روزانه
daily routine
U
عادت جاری روزانه
daily flood peak
U
بیشینه روزانه سیل
ration
U
مقدار جیره روزانه
rationed
U
مقدار جیره روزانه
rations
U
مقدار جیره روزانه
journal book
U
دفتر گزارش روزانه
plan of the day
U
برنامه روزانه ناو
diaries
U
دفتر خاطرات روزانه
semidiurnal tide
U
کشند نیم روزانه
diaries
U
دفتر یادداشت روزانه
diary
U
دفتر خاطرات روزانه
diary
U
دفتر یادداشت روزانه
logbook
U
گزارش روزانه سفرکشتی
log books
U
دفتر رخدادهای روزانه
log book
U
دفتر رخدادهای روزانه
breviary
U
کتاب نمازوادعیه روزانه
reworks
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
utilitarianism
U
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
rework
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworked
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworking
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
What is the charge per day?
U
کرایه روزانه چقدر است؟
diarist
U
نویسندهء دفتر خاطرات روزانه
daybook
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
diarists
U
نویسندهء دفتر خاطرات روزانه
daylight traffic line
U
خط منع ایاب ذهاب روزانه
muster book
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
system log
U
گزارش روزانه عملیات سیستم
daily progress report
U
گزارش روزانه پیشرفت کار
log
U
شرح روزانه جدول لگاریتم
table d'hote
U
خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
logs
U
شرح روزانه جدول لگاریتم
other than
[usually used in negative sentences]
<adv.>
U
به غیر از
[در جمله های منفی کاربرد دارد]
keypad
U
مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
application study
U
بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
daily range of soil temperature
U
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
diaries
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
termograph
U
دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
diary
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
interface human machine interface
U
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
This dictionary has many examples of how idioms are used .
U
این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
ephermeris
U
جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
cash register
U
ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
pocket money .
U
پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
cash registers
U
ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays
[American E]
.
U
مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
HMI's
U
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI
U
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
daymark
U
علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
There's a question mark
[hanging]
over the day-care clinic's future.
[A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]
U
آینده درمانگاه مراقبت روزانه
[کاملا]
نامشخص است.
Phone Dialer
U
امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
exerciser
U
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
All of which doesn't really help us very much in our day-to-day lives.
U
تمامی این موارد به زندگی روزانه ما واقعا کمکی نمی کند.
PPP
U
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
wimps
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
log
U
گزارش روزانه عملیات هیئت یاعملیات موتوریاماشین وغیره کندن کنده درخت
logs
U
گزارش روزانه عملیات هیئت یاعملیات موتوریاماشین وغیره کندن کنده درخت
cybernation
U
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
Hamming code
U
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
personal
U
امکان نرم افزاری که تاریخ روزانه کاربر را مدیریت و ذخیره میکند مثل تقویم
solenoid sweep
U
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
Schedule+
U
برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wire
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
oases
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com