English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lsc U کاراکتر با کمترین ارزش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
least significant digit U رقم با کمترین ارزش
normalization U را در محل با کمترین ارزش می افزاید
LSD U Digit Significant Least رقم با کمترین ارزش
noisy mode U سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
modes U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological U وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
characters U دخشه کاراکتر
enquiry character U کاراکتر پرس و جو
sync U کاراکتر همگام
optical character U کاراکتر نوری
global character U کاراکتر سراسری
check character U کاراکتر مقابلهای
esc U کاراکتر گریز
escape character U کاراکتر گریز
character recognition U تشخیص کاراکتر
character per second U کاراکتر درثانیه
character per inch U کاراکتر دراینچ
metacharacter U فوق کاراکتر
character generator U مولد کاراکتر
blank character U کاراکتر تهی
numeric character U کاراکتر عددی
null character U کاراکتر تهی
character code U رمز کاراکتر
illigal character U کاراکتر غیرقانونی
crc character U کاراکتر CRC
character U دخشه کاراکتر
control character U کاراکتر کنترلی
sync character U کاراکتر همگام
magnetic character U کاراکتر مغناطیسی
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
print control character U کاراکتر کنترل چاپ
aknowledge character U کاراکتر مورد قبول
error control character U کاراکتر کنترل خطا
character based program U برنامه مبتنی بر کاراکتر
caracter addressable U کاراکتر نشانی پذیر
illigal character U کاراکتر غیر مجاز
form feed character U کاراکتر تغذیه فرم
ocr U شناخت کاراکتر نوری
dot matrix character U کاراکتر ماتریس نقطهای
cps U Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
nongraphic character U کاراکتر غیر گرافیکی
blank character U کاراکتر جای خالی
figure shift U کلید یا کد مبدل کاراکتر
negative acknowledge character U کاراکتر تصدیق منفی
communication control character U کاراکتر کنترل ارتباطی
the least amount U کمترین
low tide U کمترین حد
least U کمترین
minimum U کمترین
enq U character ENQuiry کاراکتر پرس و جو
fully formed character U کاراکتر تمام شکل یافته
variable length character encoding U رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
special character U علامت ویژه کاراکتر مخصوص
accuracy control character U دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
minimum price U کمترین قیمت
neap tide U کمترین جذر و مد
rock-bottom price U کمترین قیمت
minim U ذره کمترین
to the very least U تا کمترین [دست کم ]
minims U ذره کمترین
price cut to the bone U کمترین قیمت
bottom price U کمترین قیمت
ground state U کمترین نیرو
the least amount U کمترین کار
ampersand U کاراکتر & است که بجای and بکار می رود
type bar U تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
ack U Character Ackowledge کاراکتر مورد قبول
neap season U فصل کمترین جزر و مد
jnd U کمترین تفاوت محسوس
least squares method U روش کمترین مجذورات
hurdle rate of return U کمترین نرخ بازده
My salary is too small for me . U کمترین توجهی نکرد
method of least squares U روش کمترین مجذورات
it shall not be scathed U ) کمترین اسیبی به ان نخواهدرسید
minimal audible sound U کمترین صوت شنودپذیر
huffman tree U درختی با کمترین مقادیر
just noticeable difference U کمترین تفاوت محسوس
last but not least U اخرین ولی نه کمترین
minimal changes method U روش کمترین تغییرات
Without the least regard . U بدون کمترین ملاحظه یی
micr U بازشناسی کاراکتر با جوهرمغناطیسی Recognition InkCharacter agnetic
pad character U کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
powering U حداکثر تلاش در کمترین زمان
power U حداکثر تلاش در کمترین زمان
powers U حداکثر تلاش در کمترین زمان
powered U حداکثر تلاش در کمترین زمان
minimal brain damage U کمترین اسیب مغزی موثر
upset price U کمترین بهای مقطوع درهراج
blanking U نشان ندادن یک کاراکتر یا ترک یک فضا در صفحه نمایش
elite type U یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
I dont have an earthly chance. U کمترین شانس راروی زمین ندارم
ranged U مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
range U مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
ranges U مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
code level U تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
typematic U هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
spanned U مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
spanning U مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spans U مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
span U مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
limen U کمترین تحریک عصبی که برای ایجاداحساس لازم است
compacting U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compacted U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compact U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
not to have a prayer of achieving something U کمترین شانس هم برای بانجام رسانیدن چیزی رانداشتن
compacts U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
machines U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
major cycle U کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
machined U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
crest clearing graph U نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
optical character recognition U تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
clearance volume U کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
wand U دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands U دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
logic seeking U چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
LSD U رقمی که محل سمت راست عدد را اشغال میکند و کمترین توان را دارد
framing error U خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
backslash U کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
prompt U کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompted U کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts U کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
machined U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machines U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
asynchronous transmission U اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
typeover U توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
worm eaten U بی ارزش
worthiness U ارزش
trivalency U سه ارزش
rewarding U پر ارزش
trivalence U سه ارزش
small change U کم ارزش
unvalued U بی ارزش
worthless U بی ارزش
good for nothing U بی ارزش
fustian U بی ارزش
brummagem U کم ارزش
brummagem U بی ارزش
shotten U بی ارزش
big ticket U با ارزش
regardant U با ارزش
treasure U با ارزش
cost U ارزش
prices U ارزش
price U ارزش
market value U ارزش
junky U بی ارزش
valueless U بی ارزش
value U ارزش
no par U بی ارزش
avail U ارزش
raffish U بی ارزش
picayune U بی ارزش
picayubnish U بی ارزش
naught U بی ارزش
rubbish U بی ارزش
punks U بی ارزش
punk U بی ارزش
low level U کم ارزش
low grade U کم ارزش
worth U ارزش
values U ارزش
valuing U ارزش
worth U با ارزش
sensitivities U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
paradox of value U تناقض ارزش
value theory U نظریه ارزش
economic value U ارزش اقتصادی
penny worth U ارزش یک پنی
monetary value U ارزش پولی
place value U ارزش مکانی
end value U ارزش انتهایی
prime cost U ارزش اولیه
net net worth U ارزش خالص
theory of value U نظریه ارزش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com