Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
incandescent metallic oxid cathode
U
کاتد اکسید فلزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oxide coated cathode
U
کاتد اکسید اندود
oxide cathode
U
کاتد اکسید اندود
metallic oxide semiconductor
U
نیمه هادی اکسید فلزی
complementary metal oxide semiconductor
U
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
zinc oxid
U
اکسید روی به فرمول ZnO اکسید دو زنگ
ball bearing
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
U
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcage
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
cathodes
U
کاتد
cathode
U
کاتد
k
U
کاتد
plate
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
filamentary cathode
U
کاتد افروزهای
dispenser cathode
U
کاتد جبران گر
emission efficiency
U
بازده کاتد
dynode
U
کاتد ثانوی
ionic heated cathode
U
کاتد یونی
sputtering
U
کاتد پرانی
thermionic cathode
U
کاتد گرم
incandescent cathode
U
کاتد ملتهب
filament cathode
U
کاتد افروزهای
mercury pool cathode
U
کاتد جیوهای
coated cathode
U
کاتد اندوده
cathode region
U
پهنه کاتد
grid bias resistance
U
مقاومت کاتد
cathode sputtering
U
کاتد پرانی
cold cathode
U
کاتد سرد
directly heated cathode
U
کاتد افروزهای
coaxial cathod
U
کاتد متحدالمرکز
pool cathode
U
کاتد مایع
arc cathode
U
کاتد جرقهای
cathode border
U
مرز کاتد
anticathode
U
انتی کاتد
hot cathode
U
کاتد گرم
arc cathode
U
کاتد قوسی
hot cathode
U
کاتد ملتهب
virtual cathode
U
کاتد مجازی
activation of a cathode
U
تحریک کاتد
cathode dark space
U
فضای تاریک کاتد
crookes dark space
U
فضای تاریک کاتد
incandescent cathode lamp
U
لامپ کاتد ملتهب
heater cathode
U
کاتد با رشته گرمساز
hot chathode rectifier
U
یکسوکننده با کاتد گرم
cathode glow
U
فضای روشن کاتد
hittorf dark space
U
فضای تاریک کاتد
b scope
U
صفحه کاتد رادار
photo electric cathode
U
کاتد نور- برقی
incandescent cathode discharge
U
تخلیه کاتد ملتهب
activated cathode
U
کاتد فعال شده
hot cathode tube
U
لامپ با کاتد داغ
copper oxide
U
اکسید مس
oxides
U
اکسید
oxide
U
اکسید
oxyde
U
اکسید
gas triode
U
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
cathode heating time
U
مدت گرم سازی کاتد
grid cathode capacity
U
فرفیت بین شبکه و کاتد
indirectly heated cathode
U
کاتد با رشته گرم ساز
hot cathode gas triode
U
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
acid oxide
U
اکسید اسیدی
caustic lime
U
کلیسم اکسید
oxidant
U
اکسید کننده
oxidation film
U
قشر اکسید
copper oxide rectifier
U
یکسوکننده مس- اکسید
calcium oxide
U
کلسیم اکسید
oxidizer
U
اکسید کننده
calx
U
کلیسم اکسید
benzophenone oxide
U
بنزوفنون اکسید
burnt lime
U
کلیسم اکسید
alumina
U
اکسید الومینیوم
minium
U
اکسید قرمز
aluminum oxide
U
اکسید الومینیوم
oxide skin
U
پوسته اکسید
zirconium oxide
U
زیرکونیم اکسید
refractory oxide
U
اکسید نسوز
yttrium oxide
U
ایتریم اکسید
limes
U
کلسیم اکسید
lime
U
کلسیم اکسید
dioxide
U
دارای دو اکسید
zirconium dioxide
U
زیرکونیم دو اکسید
ytterbia
U
ایتربیم اکسید
ytterbium oxide
U
ایتربیم اکسید
yttria
U
ایتریم اکسید
zinc oxide
U
اکسید روی
refractory oxide
U
اکسید دیرگداز
ferrous oxide
U
اکسید فرو
silica
U
اکسید سیلیسیوم
carbon dioxide
U
دی اکسید کربن
gas tetrode
U
لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
spatalite
U
اکسید قرمز روی
oxidation coefficient
U
ضریب اکسید شوندگی
red zinc ore
U
اکسید قرمز روی
zincite
U
اکسید قرمز روی
tutty
U
گرد اکسید دو زنگ
ruby zinc
U
اکسید قرمز روی
oxide skin
U
قشر نازک اکسید
red oxide of zinc
U
اکسید قرمز روی
alumina
U
گل پاک یا اکسید الومینیوم
hypercapnia
U
افزایش کربن اکسید در خون
arsenic
U
اکسید ارسنیک بفرمول 3O2As
oxymercuriation
U
اکسید جیوه دار کردن
oxydizing agents
U
مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
goethite
U
اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
photochemical oxidant
U
اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
dry ice
U
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
triode
U
شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
phototude
U
لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
mos
U
نیمههای اکسید آهن جایگزین . طرح و سافت مدار مجتماع
oxide
U
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
U
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
oxides
U
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
oxide
U
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides
U
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
hyperventilation
U
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
crocus cloth
U
پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
parkerizing
U
عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
decarburizing
U
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
cladding
U
اب فلزی
bimetallic
U
دو فلزی
metal rule
U
خط کش فلزی
metallic
U
فلزی
metalloid
U
فلزی
monometallism
U
یک فلزی
metal coat
U
روکش فلزی
armature
U
میله فلزی
hard ware
U
فروف فلزی
ladder scaffold
U
داربست فلزی
hollow ware
U
ادوات فلزی
lapping head
U
سمبه فلزی
marlinspike
U
پاروی فلزی
gratling
U
نرده فلزی
elephant shelter
U
پناهگاه فلزی
metal ware
ضرف فلزی
metal lamp
U
لامپ فلزی
metal industries
U
صنایع فلزی
flitter
U
پولک فلزی
metal lath
U
شبکه فلزی
metal ornament
پولک فلزی
bimetallic wire
U
سیم دو فلزی
bimetalism
U
سیستم دو فلزی
brummagem
U
مسکوک فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
metal ware
آلات فلزی
carcase
U
اسکلت فلزی
scaffolds
U
داربست فلزی
clasps
U
گره فلزی
clasping
U
گره فلزی
clasped
U
گره فلزی
clasp
U
گره فلزی
shim
U
لایی فلزی
strategic concentration by rail
U
نشرمسکوکات فلزی
straps
U
تسمه فلزی
strap
U
تسمه فلزی
sheet piling
U
سپر فلزی
titanium
U
عنصر فلزی
protective plating
U
حفاظ فلزی
scaffold
U
داربست فلزی
metal
U
فلزی کردن
galvanizes
U
اب فلزی دادن
galvanize
U
اب فلزی دادن
galvanising
U
اب فلزی دادن
galvanises
U
اب فلزی دادن
galvanised
U
اب فلزی دادن
pannikin
U
فنجان فلزی
buckles
U
تسمه فلزی
buckled
U
تسمه فلزی
sheets
U
ورق فلزی
sheet
U
ورق فلزی
metal rod
میله فلزی
cleat
U
تسمه فلزی
cabled
U
طناب فلزی
cable
U
طناب فلزی
wire mesh
U
شبکه فلزی
try square
U
گونیای فلزی
truss bridge
U
پل اسکلت فلزی
buckle
U
تسمه فلزی
metals
U
فلزی کردن
metals
U
جسم فلزی
metal
جسم فلزی
thimble eye
U
چشمی فلزی
tip staff
U
عصای سر فلزی
ribbons
U
نوار فلزی
ribbon
U
نوار فلزی
locker
U
کابینت فلزی
thimble
U
چشمی فلزی
thimbles
U
چشمی فلزی
metallic bond
U
پیوند فلزی
metallic paints
U
رنگهای فلزی
metallic circuit
U
مدار فلزی
metallic conduction
U
رسانش فلزی
metallizo
U
فلزی کردن
metallic soap
U
صابون فلزی
metallic currency
U
پول فلزی
metallic packing
U
پوشش فلزی
metallic packing
U
لایی فلزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com