Perdic | کابل مشترک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	subscriber's cable U	کابل مشترک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	drop cable U	بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
	duct U	لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
	times U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	timed U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	time U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	TDR U	آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
	joint venture U	سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
	common divisor U	مقسوم علیه مشترک بخشیاب مشترک
	ethernet U	شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
	subscribers U	مشترک روزنامه وغیره مشترک
	subscriber U	مشترک روزنامه وغیره مشترک
	joint U	نیروهای مشترک عملیات مشترک
	T connector U	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
	BNC connector U	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
	cooperative scorer U	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
	localtalk U	استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
	cable assembly U	مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
	Kabul U	کابل
	own ship's course bus U	کابل او اس سی
	cabling U	کابل
	cable	کابل
	cable assembly U	کابل
	cable clip U	پل کابل
	cable head U	سر کابل
	cabled U	کابل
	conjoint U	مشترک
	joint U	مشترک
	commonest U	مشترک
	common user U	مشترک
	held in common U	مشترک
	participant U	مشترک
	subscribers U	مشترک
	participants U	مشترک
	subscriber U	مشترک
	subscriber's line U	خط مشترک
	party line U	خط مشترک
	party lines U	خط مشترک
	intercommon U	حق مشترک
	commoners U	مشترک
	commonality U	مشترک
	sense U	حس مشترک
	sensed U	حس مشترک
	commonalities U	مشترک
	senses U	حس مشترک
	common U	مشترک
	gas cable U	کابل گازی
	armored cable U	کابل مسلح
	gas filled cable U	کابل گاز
	gas impregnated cable U	کابل گازی
	gas impregnated cable U	کابل گازدار
	duplex wire U	کابل دو سیمه
	four core cable U	کابل چهاررشتهای
	flexible cable U	کابل خم پذیر
	flat cable U	کابل پهن
	anchor cable U	کابل لنگر
	flat cable U	کابل تخت
	sockets U	کفش کابل
	anti induction cable U	کابل ضد القا
	anchor line cable U	کابل لنگر
	greenfield conductor U	کابل گرینفیلد
	hoisting cable U	کابل بالاکش
	telecommunication cable U	کابل ارتباطی
	grid lead U	کابل شبکه
	long distance cable U	کابل ارتباطی
	light weight cable U	کابل سبک
	junction cable U	کابل اتصال
	clip U	مفصل کابل
	clipped U	مفصل کابل
	clippings U	مفصل کابل
	clips U	مفصل کابل
	cable shield U	لوله کابل
	intermediate type submarine cable U	کابل ساحلی
	ignition cable U	کابل احتراق
	hook cable U	کابل قلاب
	b.x. conductor U	کابل ب ایکس
	duplex cable U	کابل دو سیمه
	dead end eye U	قلاب کابل
	cable distribution head U	مقسم سر کابل
	main cable U	کابل اصلی
	concentric cable U	کابل هم مرکز
	cable grip U	چنگال کابل
	cable guard U	نگهدارنده کابل
	communication cable U	کابل ارتباطی
	cable way U	مسیر کابل
	cablet U	کابل کوچک
	caoxial cable U	کابل کواکسیال
	coaxial cable U	کابل هم محور
	coaxial cable U	کابل هم مرکز
	coaxial line U	کابل هم محور
	cable core U	سیم کابل
	cable connector U	دو شاخه کابل
	come along clamp U	بست کابل
	battery charging cable U	کابل باتری پر کن
	binding screw U	کلم کابل
	control cable U	کابل کنترل
	bowden control cable U	کابل کنترل
	connection cable U	کابل اتصال
	bunched cable U	کابل چندلایی
	connecting cable U	کابل رابط
	cable accessory U	قطعات کابل
	cable accessory U	وسایل کابل
	cable block U	مجموعه کابل
	cable block U	قسمت کابل
	cable box U	اتاقک کابل
	cable clamp U	بست کابل
	cable cleat U	بست کابل
	cable support U	بست کابل
	subscriber's cable U	کابل اتصال
	power cable U	کابل قدرت
	tag line U	کابل اتصالی
	lead U	کابل هادی
	tape cable U	کابل نواری
	outgoing cable U	کابل خروجی
	coax U	کابل هم محور
	welding lead U	کابل جوش
	telegraph cable U	کابل تلگراف
	trunk line cable U	کابل ارتباط
	coaxed U	کابل هم محور
	suspension cable U	کابل اویزان
	coaxes U	کابل هم محور
	coaxing U	کابل هم محور
	quadoed cable U	کابل چهارسیمه
	ribbon cable U	کابل نواری
	sheathed cable U	کابل زرهی
	wiring U	کابل کشی
	leads U	کابل هادی
	supply cable U	کابل تغذیه
	cord U	کابل واکسیل
	cords U	کابل واکسیل
	stranded wire U	کابل تک لایی
	starter cable U	کابل استارتر
	single core cable U	کابل یک رشتهای
	suspension cable U	کابل معلق
	single core U	کابل یک رشتهای
	stranded conductor U	کابل تک لایی
	single conductor cable U	کابل تک لایی
	sheave U	ریل و کابل
	sheating of cable U	پوشش کابل
	telegraph cable buoy U	بویه کابل
	telephone cable U	کابل تلفن
	underground cable U	کابل زیرزمینی
	low capacitance cable U	کابل با فرفیت کم
	microphone cable U	کابل میکروفن
	trunk cable U	کابل ارتباطی
	trunk cable U	کابل ترانک
	mains cable U	کابل شبکه
	measuring cable U	کابل سنجش
	three core cable U	کابل سه رشتهای
	multicore cable U	کابل افشان
	single core cable U	کابل یک سیمه
	multi conductor cable U	کابل افشان
	twin cable U	کابل دو قلویی
	extension U	کابل خرطومی
	extensions U	کابل خرطومی
	low loss cable U	کابل با تلفات کم
	common multiple U	مضرب مشترک
	concerted action U	عمل مشترک
	common language U	زبان مشترک
	EEC U	بازار مشترک
	subscriber's number U	شماره مشترک
	co-operation U	همکاری مشترک
	common fronties U	مرز مشترک
	collaboration U	همکاری مشترک
	subscriber's station U	مرکز مشترک
	common fate U	سرنوشت مشترک
	common factor U	عامل مشترک
	common progarm U	برنامه مشترک
	complex fraction U	مخرج مشترک
	commonweal U	مشترک المنافع
	complex fraction U	برخه مشترک
	cooperative work U	همکاری مشترک
	common wealth U	مشترک المنافع
	common wall U	دیوار مشترک
	common trait U	ویژگی مشترک
	trunk circuit U	معبر مشترک
	co-author U	نویسندهی مشترک
	co-authors U	نویسندهی مشترک
	cooperation U	همکاری مشترک
	common gender U	جنس مشترک
	telephone subscriber U	مشترک تلفنی
	common storage U	حافظه مشترک
	synergy U	عمل مشترک
	joint force U	نیروی مشترک
	subscriber's line U	خط متعلق به مشترک
	joint services U	خدمات مشترک
	joint resolution U	تصمیم مشترک
	joint products U	محصولات مشترک
	joint ownership U	مالکیت مشترک
	mutual responsibility U	مسئوولیت مشترک
	joint exercise U	مانور مشترک
	joint exercise U	تمرین مشترک
	joint demand U	تقاضای مشترک
	joint declaration U	بیانیه مشترک
	joint costs U	هزینههای مشترک
	joint shares U	سهام مشترک
	mutual interests U	منافع مشترک
	local subscriber U	مشترک داخلی
	line termination circuit U	اتصال مشترک
	jointly owned property U	مال مشترک
	joint zone U	منطقه مشترک