Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
communication cable
U
کابل جریان ضعیف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weak current
U
جریان ضعیف
low current
U
جریان ضعیف
light current
U
جریان ضعیف
low voltage current
U
جریان فشار ضعیف
light current engineering
U
مهندسی جریان ضعیف
signal engineering
U
تکنیک جریان ضعیف
power cable
U
کابل جریان قوی
d.c. cable
U
کابل جریان دائم
low energy power circuit
U
مدار قدرت جریان ضعیف
terminator
U
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
communication engineering
U
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
softies
U
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softy
U
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softie
U
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
drop cable
U
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
time
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct
U
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
times
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR
U
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
palls
U
ضعیف شدن ضعیف کردن
pall
U
ضعیف شدن ضعیف کردن
palled
U
ضعیف شدن ضعیف کردن
palling
U
ضعیف شدن ضعیف کردن
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk
U
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
weak constitution
U
بنیه ضعیف ضعف بنیه مزاج ضعیف
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
cable assembly
U
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
slender
U
ضعیف
faints
U
ضعیف
faintest
U
ضعیف
infirm
U
ضعیف
fainter
U
ضعیف
poorest
U
ضعیف
poor
U
ضعیف
poorer
U
ضعیف
poverty-stricken
U
ضعیف
poverty stricken
U
ضعیف
langorous
U
ضعیف
pusillanimous
U
ضعیف
sappy
U
ضعیف
softest
U
ضعیف
faint
U
ضعیف
languid
U
ضعیف
fainted
U
ضعیف
defective
U
ضعیف
amateurs
U
ضعیف
amateur
U
ضعیف
weakly
U
ضعیف
fragile
U
ضعیف
weaklings
U
ضعیف
weakling
U
ضعیف
softer
U
ضعیف
adynamic
U
ضعیف
soft
U
ضعیف
wonky
U
ضعیف
slacks
U
ضعیف
swipes
U
ضعیف
defenceless
U
ضعیف
lean
U
ضعیف
leaned
U
ضعیف
weaker
U
ضعیف
puny
U
ضعیف
languorous
U
ضعیف
weakest
U
ضعیف
weak
U
ضعیف
leans
U
ضعیف
asthenic
U
ضعیف
slackest
U
ضعیف
feeblish
U
ضعیف
anemic
U
ضعیف
slack
U
ضعیف
weaknesses
U
ضعیف
anile
U
ضعیف
faintish
U
ضعیف
cable
کابل
cable assembly
U
کابل
cable head
U
سر کابل
own ship's course bus
U
کابل او اس سی
cable clip
U
پل کابل
Kabul
U
کابل
cabling
U
کابل
cabled
U
کابل
weaken
U
ضعیف شدن
unnerve
U
ضعیف کردن
unnerving
U
ضعیف کردن
unnerved
U
ضعیف کردن
weakening
U
ضعیف شدن
banjo hitter
U
توپزن ضعیف
glimmerings
U
روشنایی ضعیف
attenuates
U
ضعیف کردن
weakened
U
ضعیف شدن
attenuating
U
ضعیف کردن
attenuated
U
ضعیف کردن
attenuate
U
ضعیف کردن
unnerves
U
ضعیف کردن
saps
U
ضعیف کردن
low field
U
میدان ضعیف
miskick
U
ضربه ضعیف
minor control
U
کنترل ضعیف
soft money
U
پول ضعیف
weak currency
U
پول ضعیف
feeblish
U
ضعیف نما
hackers
U
تنیسور ضعیف
low tension
U
فشار ضعیف
low potential
U
فشار ضعیف
decrepit
U
ضعیف وناتوان
enfeeble
U
ضعیف کردن
low level signal
U
سیگنال ضعیف
dub
U
بازیگر ضعیف
dubbed
U
بازیگر ضعیف
dubs
U
بازیگر ضعیف
sapped
U
ضعیف کردن
sap
U
ضعیف کردن
imbeciles
U
ضعیف العقل
flagging
U
کاهنده ضعیف
gleams
U
نور ضعیف
gleaming
U
نور ضعیف
gleamed
U
نور ضعیف
gleam
U
نور ضعیف
loose coupling
U
جفتگری ضعیف
imbecile
U
ضعیف العقل
cachectic
U
ضعیف البنیه
low voltage
U
فشار ضعیف
hacker
U
تنیسور ضعیف
glimmering
U
روشنایی ضعیف
lower
U
ضعیف کردن
victims
U
حریف ضعیف
lowers
U
ضعیف کردن
impuissant
U
بی قوت ضعیف
lowering
U
ضعیف کردن
debilitate
U
ضعیف کردن
daff
U
ضعیف النفس
low voltage line
U
خط فشار ضعیف
shakiest
U
سست ضعیف
lowered
U
ضعیف کردن
victim
U
حریف ضعیف
dead colour
U
رنگ ضعیف
shakier
U
سست ضعیف
low
U
پایین ضعیف
lean lime
U
اهک ضعیف
water down
<idiom>
U
ضعیف شدن
poor lime
U
اهک ضعیف
poorish
U
نسبتا ضعیف
hen hearted
U
ضعیف القلب
die down
<idiom>
U
ضعیف تر شدن
rickety
U
سست ضعیف
glimmered
U
روشنایی ضعیف
glimmers
U
روشنایی ضعیف
puisne
U
ضعیف نارسا
frays
U
ضعیف کردن
frayed
U
ضعیف کردن
weak industry
U
صنعت ضعیف
weak minded
U
ضعیف الاراده
weak mixture
U
مخلوط ضعیف
weak point
U
نقطه ضعیف
fray
U
ضعیف کردن
weak economy
U
اقتصاد ضعیف
weakens
U
ضعیف شدن
shaky
U
سست ضعیف
weakhearted
U
ضعیف النفس
weak tradition
U
حدیث ضعیف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com