Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
extension
U
کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
extensions
U
کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
data link
U
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
floating point basic
U
نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
arrested
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
flex
U
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed
U
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes
U
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing
U
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
accordingly
U
از همان قرار
alignments
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
postures
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
bookmark
U
کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند
bookmarks
U
کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند
same
U
یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص
ipsilateral
U
قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
to obtain permission
U
اجازه گرفتن
texts
U
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text
U
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
to take ones farewell of
U
اجازه مرخصی گرفتن از
to take leave of any one
U
اجازه ازکسی گرفتن
to ask
[someone]
for permission
U
[از کسی]
اجازه گرفتن
grip
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
adapter
U
وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
communication
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
agendas
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد که قرار ملاقاتهای یک روز را ضبط کند
agenda
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد که قرار ملاقاتهای یک روز را ضبط کند
calendar program
U
ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
housed
U
قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
houses
U
قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
house
U
قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
No sooner was he gone than he was kI'lled .
U
رفتن همان ( همانا ) وکشته شدن همان
stymies
U
قرار گرفتن
stand
U
قرار گرفتن
lie
U
قرار گرفتن
stymie
U
قرار گرفتن
lies
U
قرار گرفتن
stymied
U
قرار گرفتن
stymieing
U
قرار گرفتن
lied
U
قرار گرفتن
surmount
U
بالا قرار گرفتن
surmounts
U
بالا قرار گرفتن
colocate
U
کنار هم قرار گرفتن
pews
U
درنیمکت قرار گرفتن
grade
U
در پایهای قرار گرفتن
grades
U
در پایهای قرار گرفتن
pew
U
درنیمکت قرار گرفتن
surmounted
U
بالا قرار گرفتن
surmounting
U
بالا قرار گرفتن
heel
در پاشنه قرار گرفتن
calendar program
U
ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
cabled
U
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable
U
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
aligning
U
دریک ردیف قرار گرفتن
aligned
U
دریک ردیف قرار گرفتن
aligns
U
دریک ردیف قرار گرفتن
align
U
دریک ردیف قرار گرفتن
bear
U
درسمت قرار گرفتن در سمت
target pattern
U
شکل قرار گرفتن هدف
overlie
U
قرار گرفتن خفه کردن
to receive attantion
U
مورد توجه قرار گرفتن
in one's good books (graces)
<idiom>
U
موردعلاقه شخص قرار گرفتن
emotionalize
U
تحت تاثیراحساسات قرار گرفتن
poise of head
U
وضع قرار گرفتن سر روی تن
bears
U
درسمت قرار گرفتن در سمت
alignments
U
قرار گرفتن مناسب در صفحه
alignments
U
قرار گرفتن نامناسب در صفحه
alignment
U
قرار گرفتن مناسب در صفحه
attitude
U
حالت قرار گرفتن رفتار
attitudes
U
حالت قرار گرفتن رفتار
alignment
U
قرار گرفتن نامناسب در صفحه
equitant
U
رویهم قرار گرفتن برگها
snug
U
بطور دنج قرار گرفتن
feel the pinch
<idiom>
U
در تنگنای مالی قرار گرفتن
bearing direction
U
جهت قرار گرفتن یاطاقان
thermal exposure
U
در معرض حرارت قرار گرفتن
protection
U
عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
haul defilade
U
تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
averaged
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averages
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
average
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
luggage compartment
U
محل قرار گرفتن جامه دان
averaging
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
in situ
U
[قرار گرفتن در جای طبیعی خود]
overlap
U
بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
overlapped
U
بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
overlaps
U
بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
venation
U
ترتیب قرار گرفتن دستگاه عروقی
format
U
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
trifle
U
بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن
take cover
U
پشت جان پناه قرار گرفتن
trifles
U
بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن
formats
U
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
grasps
U
طرز گرفتن یک وسیله
grasp
U
طرز گرفتن یک وسیله
grasped
U
طرز گرفتن یک وسیله
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
aliens
U
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
alien
U
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
pillows
U
بالش وار قرار گرفتن بربالش گذاردن
pillow
U
بالش وار قرار گرفتن بربالش گذاردن
battery groung pattern
U
وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
succeeds
U
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
grain orientation
U
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
superimpose
U
روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
superimposes
U
روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
superimposing
U
روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
disposure
U
درمعرض دید قرار گرفتن فاهر شدن
succeeded
U
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
unwarned exposed
U
به طور غیر منتظره در معرض تک قرار گرفتن
trails
U
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
succeed
U
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
appose
U
موردانتقاد و ایراد قرار گرفتن رسیدگی کردن
chop
U
زیر امر قرار گرفتن یا قراردادن ناو
chopped
U
زیر امر قرار گرفتن یا قراردادن ناو
trailing
U
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailed
U
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trail
U
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
to catch the connection
U
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
handshaking
U
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshake
U
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshakes
U
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
exposures
U
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposure
U
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
textures
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
quiver
U
بهدف خوردن درتیر دان قرار گرفتن لرزیدن
finish crossover
U
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish style
U
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
texture
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
interfere
U
توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
quivers
U
بهدف خوردن درتیر دان قرار گرفتن لرزیدن
interfered
U
توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
quivering
U
بهدف خوردن درتیر دان قرار گرفتن لرزیدن
quivered
U
بهدف خوردن درتیر دان قرار گرفتن لرزیدن
interferes
U
توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
lionize
U
مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
It is the same pottage and the same bowl.
<proverb>
U
همان آش است و همان کاسه .
to mediate a result
U
وسیله گرفتن نتیجهای فراهم کردن
synchronous
U
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
cardinal points effect
U
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
shuttle
U
ماکو
[وسیله ای که نخ پود در آن قرار گرفته و بین نخ های تار عبور داده می شود.]
preorbital
U
واقع درجلو کاسه چشم وابسته به قبل از قرار گرفتن در مدار
strafing
U
زیر اتش گرفتن هدفهای زمینی به وسیله تیربارهواپیما
terminator
U
ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
hang
U
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
superinduce
U
تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
hangs
U
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
lifted
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lift
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
aligns
U
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligning
U
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligned
U
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
align
U
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
caban
U
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
skimmed
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
formats
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
format
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
storage
U
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
integrated circuit
U
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
port
U
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
authorized
U
در اختیار قرار داده شده مجاز به اجازه استفاده داده شده
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
same
U
همان چیز همان
kabuli
U
کابلی
wand
U
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands
U
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
card
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
slack line
U
اسکریپر کابلی
cable railways
U
ترن کابلی
cable railway
U
ترن کابلی
chebulic myrobalan
U
هلیله کابلی
cable control system
U
سیستم کنترل کابلی
sprocket holes
U
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
cover off
U
پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
branch
U
کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
fanned
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com