English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slack line U اسکریپر کابلی
pitch U بالاو پایین رفتن هواپیما یا قایق
pitches U بالاو پایین رفتن هواپیما یا قایق
interdental consonant U حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
scraper U اسکریپر
drag scraper U اسکریپر مخزنی
blades scrapers U اسکریپر تیغه دار
levelling drag scrapers U اسکریپر تیغه دار
pusher tractor U تراکتور چرخ زنجیری که اسکریپر را هنگام خاکبرداری به حرکت درمی اورد
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
light come light g U میبرد
kabuli U کابلی
cable railway U ترن کابلی
cable railways U ترن کابلی
chebulic myrobalan U هلیله کابلی
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
it is a strain on one's energy U خیلی زور میبرد
nepenthes U دارویی که غم را از بین میبرد
cable control system U سیستم کنترل کابلی
halvers U کسی که نیم سهم میبرد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
he leads a miserable life U زندگی نحسی بسر میبرد
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
branch U کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
branches U کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
Schadenfreude U لذتی که شخصی از رنج کشیدن دیگران میبرد
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
rickshaw U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaws U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
ricksha U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
outside porter U باربری که بنه مسافران را ازایستگاه راه اهن بیرون میبرد
ferrybridge U کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
flexes U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
ends U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
sadism U نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد
end U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ended U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
coax U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
null U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
modem U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
coaxing U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
down U سوی پایین بطرف پایین
The Pied Piper of Hamelin U نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
The Pied Piper of Hamelin U فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
extension U کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
extensions U کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
bodies U بدنه
contour U بدنه
compartment U بدنه
compartments U بدنه
fuselages U بدنه
casing U بدنه
framework U بدنه
housing U بدنه
fuselage U بدنه
body U بدنه
bridge deck U بدنه پل
shaft U بدنه
frameworks U بدنه
trunk U بدنه
shafts U بدنه
hull U بدنه
hulls U بدنه
casings U بدنه
trunks U بدنه
shaft U بدنه چوبه
monohull U قایق با یک بدنه
revetment U پوشش بدنه
shafts U بدنه چوبه
white body U بدنه سفید
fuselages U بدنه هواپیما
motor casing U بدنه موتور
buffer body U بدنه دافع
magnet case U بدنه اهنربا
hulks U بدنه کشتی
hulk U بدنه کشتی
cartridge shell U بدنه پوکه
westwork U بدنه غربی
head U شبکه یا بدنه
shells U بدنه ساختمان
hull column پایه بدنه
shelling U بدنه ساختمان
shell U بدنه ساختمان
tige U بدنه ساقه
stock U بدنه رنده
to connect to frame U اتصال به بدنه
box type van body U بدنه صندوق
die stock U بدنه رنده
trunk U بدنه ستون
hull insurance U بیمه بدنه
magnet housing U بدنه اهنربا
stocked U بدنه رنده
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
trunks U بدنه ستون
costa U تیغه در بدنه
pressure hull U بدنه ضد فشار
auto body sheet U بدنه اتومبیل
furnace body U بدنه کوره
pump casting U بدنه پمپ
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
gate leaf U بدنه دریچه سد
airframe U بدنه هواپیما
hulls U بدنه قایق
hulls U بدنه کشتی
hull U بدنه قایق
hull U بدنه کشتی
ground U اتصال بدنه
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
turbin casing U بدنه توربین
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
fuselage U بدنه هواپیما
loop body U بدنه حلقه
elevator casing U بدنه بالابر
easy come, easy go <idiom> U باد آورده را باد میبرد
freeboard U بدنه فوقانی ناو
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
saddletree U بدنه چوبی زین
bottom line U طناب زیر بدنه
hull down U بدنه پشت حفاظ
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
thallus U ساقه بدنه گیاه
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
engine block U قالب یا بدنه موتور
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
selected material U لایه بدنه راه
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
seacock U شیرهای بدنه ناو
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
gaps U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
gap U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
planing hull U بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
break U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com