English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ruck U چین و چروک وتاه پارچه یا کاغذ باطله
rucks U چین و چروک وتاه پارچه یا کاغذ باطله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wastepaper U کاغذ باطله
wastebaskets U سبد کاغذ باطله
wastebasket U سبد کاغذ باطله
leatherette U کاغذ یا پارچه چرم نما
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
waste U باطله
wastes U باطله
waste book U دفتر باطله
biased fabric U پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher U کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
useless U عاری از فایده باطله
gig mill U ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
canvas U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
tartan U یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
canvases U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
burnbag U سطل سوزاندن اسناد باطله
postmark U مهر باطله تمبر پست
postmarks U مهر باطله تمبر پست
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
shrinkage U چروک
pucker U چروک
puckering U چروک
wizen U چروک
rimple U چروک
wrinkling U چروک
puchery U چروک
wrinkle U چروک
plica U چروک
wrinkles U چروک
puckered U چروک
puckers U چروک
puckered U چروک شدن
shrinkable U چروک خوردنی
draw in U چروک کردن
touse U چروک شدن
shrink U چروک شدن
puckering U چروک شدن
puckers U چروک شدن
rumpling U چروک دادن
ruffs U چروک کردن
shrinkage U چروک شدگی
shrinkage U چروک خوردگی
puchery U چروک شدن
shrinks U چروک شدن
shrinking U چروک شدن
rumpled U چروک دادن
ruff U چروک کردن
creasing U چروک شدن
creases U چروک شدن
creased U چین و چروک
creased U چروک شدن
crease U چین و چروک
constringe U چروک شدن
wizened U پرچین و چروک
crease U چروک شدن
rumple U چروک دادن
rugosity U چروک خوردگی
rugose U برچین و چروک
ruffe U چروک کردن
creases U چین و چروک
shrivel U چروک شدن
withered U چروک خورده
pucker U چروک شدن
rumples U چروک دادن
shrivels U چروک شدن
shrivelling U چروک شدن
shrinker U چروک خورنده
crimpy U چروک دار
shrinker U چروک دهنده
shriveling U چروک شدن
creasing U چین و چروک
shriveled U چروک شدن
toner U که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
ruga U پیچ و خم چین و چروک
flaccid U چروک شده اویخته
wrinkle U چین و چروک خوردن
wrinkles U چین و چروک خوردن
wrinkling U چین و چروک خوردن
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
blotter U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotters U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
plasmolysis U چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
solidungular U یک پارچه سم
moire U پارچه
fabric U پارچه
moir U پارچه
three piece U سه پارچه
manta U پارچه
solid U یک پارچه
consolidated U یک پارچه
fabrics U پارچه
cloths U پارچه
stuff U پارچه
stuffed U پارچه
stuffs U پارچه
solids U یک پارچه
textile U پارچه
monolithic U یک پارچه
cloth U پارچه
textiles U پارچه
drapery U پارچه بافی
jersey U پارچه کشباف
jerseys U پارچه کشباف
canvas top U پارچه کرباسی
ticking U پارچه دوشکی
ticking U پارچه تشکی
khaki U پارچه ارتشی
cottons U پارچه نخی
shoddy U پارچه پست
pocketing U پارچه جیبی
consolidant U یک پارچه کننده
cloth merchant U پارچه فروش
plaid U پارچه پیچازی
plaids U پارچه پیچازی
cilice U پارچه مویی
cotton U پارچه نخی
fluff U خواب پارچه
fluffed U خواب پارچه
haircloth U پارچه مویی
oilskin U پارچه برزنت
macintoshes U پارچه بارانی
mackintosh U پارچه بارانی
mackintoshes U پارچه بارانی
bagging U پارچه کیسهای
right side of a cloth U روی پارچه
rag doll U عروسک پارچه یی
rag dolls U عروسک پارچه یی
linen U پارچه کتانی
aba U پارچه عبایی
rep U پارچه مبلی
bulk cargo U بار یک پارچه
burlap U پارچه کیسهای
fluffing U خواب پارچه
nomex U پارچه ضد اتش
oil cloth U پارچه مشمعی
gossamer U پارچه بسیارنازک
organdy U پارچه ارگاندی
mohair U پارچه موهر
fluffs U خواب پارچه
piece part U قطعه یک پارچه
worsted U پارچه پشمی
silk U پارچه ابریشمی
pole mast U دیرک یک پارچه
ruche U پارچه توری
drapery U پارچه فروشی
solidify U یک پارچه شدن
piled U خواب پارچه
piled U پارچه خزنما
fagend U سرتیکه پارچه
gabardine U پارچه گاباردین
oiled cloth U پارچه روغنی
full fashioned U پارچه چسبان
furniture textile U پارچه تزیینی
empire cloth U پارچه روغنی
elastic web U پارچه کش دار
organdie U پارچه ارگاندی
flush decker U پل هوایی یک پارچه
flock paper U پارچه نما
solidifies U یک پارچه شدن
solidified U یک پارچه شدن
solidifying U یک پارچه شدن
pile U خواب پارچه
pile U پارچه خزنما
garnishes U پارچه سفید
garnished U پارچه سفید
garnish U پارچه سفید
tufts U ریشه پارچه
tuft U ریشه پارچه
canvas U پارچه برزنتی
grille cloth U پارچه بلندگو
haircloth U پارچه خیمهای
delaine U پارچه پشم
lustring U پارچه براق
lutestring U پارچه براق
en bloc U یک پارچه دربست
macintosh U پارچه بارانی
scarlet U پارچه مخمل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com