Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
slat
U
چوب مداد میله پشت صندلی
slats
U
چوب مداد میله پشت صندلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detector crayon
U
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
splat
U
میله تزئینی پشت صندلی
rocking chair
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool
U
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
camp chair
U
صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his
U
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
tenpin
U
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
U
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feints
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
shaft
U
میله ستون میله چاه
shafts
U
میله ستون میله چاه
pencil
U
مداد
lipsticks
U
مداد لب
lipstick
U
مداد لب
pencilling
U
مداد
lead pencil
U
مداد
pencils
U
مداد
whose pencil?
U
مداد که
whose pencil?
U
مداد کی
sharpener
U
مداد تراش
sharper
U
مداد تراش
sharpeners
U
مداد تراش
leadpencil
U
مداد سربی
john's pencil
U
مداد جان
graphite
U
مغز مداد
eraser
U
مداد پاک کن
erasers
U
مداد پاک کن
colored pencil
U
مداد رنگی
pencilling
U
مداد رنگی
pencil
U
مداد ابرو
pencil
U
مداد رنگی
portcrayon
U
مداد گیر
plumbago
U
مغز مداد
pencilling
U
مداد ابرو
six d. pencils
U
شش دو جین مداد
pencils
U
مداد ابرو
pastel
U
مداد رنگی
pencils
U
مداد رنگی
pencilling
U
هر چیزی شبیه مداد
pencils
U
هر چیزی شبیه مداد
infernal stone
U
مداد نیترات دارژان
line drawings
U
نقاشی با مداد وقلم
pencilled
U
با مداد کشیده شده
crayons
U
مداد رنگی مومی
pencil
U
هر چیزی شبیه مداد
crayon
U
مداد رنگی مومی
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
crayon
U
مداد ابرو نقاشی کردن
crayons
U
مداد ابرو نقاشی کردن
mark sensing
U
علامت زدن با مداد نرم
pastel
<adj.>
U
رنگهای خفیف
[با مداد رنگی]
Whose pencil is this ?
U
این مداد مال کیست ؟
pastellist
U
پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
marking ink
U
مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
chair
U
صندلی
stall
U
صندلی
placing
U
صندلی
footstools
U
صندلی
seats
U
صندلی
seated
U
صندلی
seat
U
صندلی
jump seat
U
صندلی تا شو
places
U
صندلی
place
U
صندلی
footstool
U
صندلی
stalling
U
صندلی
santalaceous
U
صندلی
chaired
U
صندلی
chairing
U
صندلی
chairs
U
صندلی
box seat
U
صندلی لژ
hot seat
U
صندلی الکتریکی
antimacassar
U
رویهء صندلی
rocking chairs
U
صندلی گهوارهای
rocking chair
U
صندلی گهوارهای
hot seat
U
صندلی برقی
swivel chair
U
صندلی چرخان
choir-stall
U
صندلی بلند
armrest
U
دستهء صندلی
elbows
U
دسته صندلی
morris chair
U
صندلی راحتی
antimacassars
U
رویهء صندلی
drive's seat
U
صندلی راننده
boatswain's chair
U
صندلی نقاله
rocker
U
صندلی گهوارهای
folding seat
U
صندلی تاشو
he nestles in the chair
U
در صندلی غنوده
rockers
U
صندلی گهوارهای
an odd chair
U
صندلی تکی
arm chair
U
صندلی راحتی
tiers
U
ردیف صندلی
tier
U
ردیف صندلی
elbowed
U
دسته صندلی
elbow
U
دسته صندلی
camp chair
U
صندلی تاشونده
sittings
U
نشیمن صندلی
deckchairs
U
صندلی تاشو
deckchair
U
صندلی تاشو
carrycots
U
صندلی کودک
carrycot
U
صندلی کودک
parliamentary seat
U
صندلی مجلسی
pushchair
U
صندلی چرخدار
pushchairs
U
صندلی چرخدار
adjustable seat
صندلی متحرک
sitting
U
نشیمن صندلی
easy chairs
U
صندلی راحت
shooting sticks
U
صندلی عصایی
easy chair
U
صندلی راحت
bucket seats
U
صندلی یکنفری
shooting stick
U
صندلی عصایی
bucket seat
U
صندلی یکنفری
office chair
U
صندلی اداری
armchairs
U
صندلی راحتی
arm
U
دسته صندلی
armchair
U
صندلی راحتی
back seat
U
صندلی عقب اتومبیل
fishing chair
U
صندلی در قایق ماهیگیری
caner
U
بافنده صندلی حصیری
cat nap
U
چرت روی صندلی
curule chair
U
صندلی عاج نشان
deck chair
U
صندلی حصیری تاشو
dossal
U
پشتی صندلی وغیره
dossel
U
پشتی صندلی وغیره
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
elbow chair
U
صندلی دسته دار
arm chair
U
صندلی دسته دار
office swivel chair
U
صندلی گردان اداری
cathedra
U
[صندلی اسقف در کلیسا]
ejection seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
wheelchair
U
صندلی چرخ دار
wheelchairs
U
صندلی چرخ دار
electric chair
U
صندلی اعدام الکتریکی
seat-belts
U
کمربند صندلی هواپیما
seat-belt
U
کمربند صندلی هواپیما
seat belt
U
کمربند صندلی هواپیما
ejector seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
cat sleep
U
چرت روی صندلی
reseated
U
صندلی جدید دادن
reseats
U
صندلی جدید دادن
armchair
U
صندلی دسته دار
twisboat chair
U
قایق- صندلی تابدار
seat adjuster lever
سطح تنظیم صندلی
woolsack
U
کرسی یا صندلی دادگاه
armchairs
U
صندلی دسته دار
wheel chair
U
صندلی چرخ دار
reseating
U
صندلی جدید دادن
shooting sticks
U
صندلی جمعشو و متحرک
baby carriages
U
صندلی چرخدار بچه
baby carriage
U
صندلی چرخدار بچه
garden seat
U
صندلی یانیمکت باغبانی
reseat
U
صندلی جدید دادن
shooting stick
U
صندلی جمعشو و متحرک
tuffet
U
صندلی یانشیمن کوتاه
port a punch card
U
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
prince's feather
U
تزئین برجسته پشت صندلی
windsor chair
U
صندلی دارای پشتی منحنی
castors
U
چرخ زیر صندلی یامیز
castor
U
چرخ زیر صندلی یامیز
casters
U
چرخ زیر صندلی یامیز
choir-stall
U
[صندلی های مبلی گروه کر]
backless bench
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
seat back adjustment knob
دکمه تنظیم پشتی صندلی
Dust has accumulated
[settled]
on the chairs.
روی صندلی ها خاک نشسته
Keep a free(an empty)seat for me.
U
یک صندلی خالی برایم نگاهدار
club chair
U
صندلی دسته دار بزرگ
caster
U
چرخ زیر صندلی یامیز
arm
U
اسلحه دستهء صندلی یا مبل
They changed seats .
U
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
benchstool
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
Have a seat, please!
U
خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
sedilia
U
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
I think that's my seat.
فکر می کنم آن صندلی جای من است.
stool
U
کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
love seat
U
صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
barrel chair
U
صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
the hall seats one thousand
U
تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
night stool
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night chair
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
Is this seat taken?
U
آیا این صندلی گرفته شده است؟
high chair
U
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
high chairs
U
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
hammock chair
U
صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
The stage was bare but for
[save for]
a couple of chairs.
U
صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
reservation
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
moquette
U
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
reservations
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
an odd chair
U
صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
gradine
U
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
gradin
U
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
ferris wheel
U
گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
back-seat drivers
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com