Perdic | چوب افقی بالای مانع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bar U	چوب افقی بالای مانع
	bars U	چوب افقی بالای مانع
	crossbar U	چوب افقی بالای مانع
	crossbars U	چوب افقی بالای مانع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	crest clearing U	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
	warp beam U	چوب افقی بالای دار [قالی]
	high tailed aircraft U	هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
	ocant altitude U	ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
	minimum clearance U	حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
	title U	میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
	titles U	میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
	post and rail U	مانع در پرش اسب 4 تیر افقی و 2 تیر عمودی
	menu U	لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
	menus U	لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
	horned scully U	مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
	planes U	افقی سطح افق افقی کردن
	leveled U	تراز سطح افقی افقی کردن
	levels U	تراز سطح افقی افقی کردن
	levelled U	تراز سطح افقی افقی کردن
	planed U	افقی سطح افق افقی کردن
	level U	تراز سطح افقی افقی کردن
	planing U	افقی سطح افق افقی کردن
	plane U	افقی سطح افق افقی کردن
	overhead clearance U	حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
	sliding wedge U	گاوه افقی یاکولاس افقی
	overhead cover U	پوشش بالای سر روپوش بالای سر
	pop U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	popped U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	pops U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	hedgehogs U	مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
	hedgehog U	مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
	dams U	سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
	dam U	سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
	damming U	سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
	dammed U	سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
	obstructor U	وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
	transom U	پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
	laterad U	افقی
	horizontal U	افقی
	lateral U	افقی
	into the bargain U	بالای ان
	oer U	بالای
	upped U	بالای
	upping U	بالای
	up U	بالای
	outreach U	بالای سر
	overhead U	بالای سر
	over- U	بالای سر
	atop of U	بالای
	atop of U	در بالای
	above U	بالای سر
	over U	بالای
	over U	بالای سر
	above U	بالای
	over- U	بالای
	at the top of U	در بالای
	overhead U	در بالای سر
	abscissa U	محور افقی
	horizontally U	بطور افقی
	plain coordinates U	مختصات افقی
	tier U	ردیف افقی
	straightest U	افقی بطورسرراست
	tiers U	ردیف افقی
	trunnion U	پاشنه افقی
	cross hatch U	هاشور افقی
	cross head U	تیر افقی
	putlog or lock U	تیر افقی
	rhumb U	دایره افقی
	cross beam U	تیر افقی
	transom U	وادار افقی
	abscissa U	بعد افقی
	transom U	الت افقی
	horizontal integration U	انضمام افقی
	ordinate U	حور افقی
	horizontal crossbar U	میله افقی
	horizontal pump U	پمپ افقی
	horizontal polarization U	قطبش افقی
	transverse plane U	صفحه افقی
	horizontal plane U	صفحه افقی
	horizontal mobility U	تحرک افقی
	horizontal hook U	قلاب افقی
	horizontal integration U	ادغام افقی
	horizontal loading U	کولاس افقی
	straight U	افقی بطورسرراست
	straighter U	افقی بطورسرراست
	horizontal integration U	تمرکز افقی
	horizontal scrolling U	حرکت افقی
	horizontal section U	برش افقی
	horizontal taping U	مساحی افقی
	cross level U	افقی کردن
	horizontal boring U	سوراخکاری افقی
	horizontal candlepower U	شمع افقی
	horizontal combination U	ترکیب افقی
	crosscut saw U	اره افقی بر
	landscape orientation U	تمایل افقی
	jack arch U	طاق افقی
	horizontal disparity U	ناهمخوانی افقی
	horizontal growth U	رشد افقی
	horizontal wedge U	گاوه افقی
	horizontal wedge U	کولاس افقی
	horizontal U	سطح افقی
	yardarm U	بازوی افقی
	cross-beam U	تیر افقی
	horizontal cornice U	رخ بام افقی
	trunnion U	مفصل افقی
	brise-soleil U	کرکره افقی
	brise-soleil U	پرده افقی
	over the horizon U	از بالای افق
	overhead forehand U	فورهند از بالای سر
	rooftop U	بالای بام
	run over <idiom> U	حرکت از بالای
	overhead backhand U	بک هند از بالای سر
	It passed over my head. U	از بالای سرم رد شد
	over the horizon U	بالای افق
	overhead cover U	حفاظ بالای سر
	overhead stroke U	ضربه از بالای سر
	ridge pole U	کش بالای شیروانی
	ridge tree U	کش بالای شیروانی
	ridge piece U	کش بالای شیروانی
	in- U	بالای روی
	fan light U	پنجره بالای در
	in U	بالای روی
	crow's nest U	بالای بلندی
	plunging fire U	اتش بالای سر
	above the earth U	بالای زمین
	rooftops U	بالای بام
	upstream U	بالای رودخانه
	mantel board U	در بالای بخاری
	mean high water U	اب بالای میانگین
	up the street U	بالای خیابان
	on U	بالای در باره
	roof tree U	کش بالای شیروانی
	fanlight U	پنجره بالای در
	fanlights U	پنجره بالای در
	crowns U	بالای هرچیزی
	aloft U	در بالای زمین
	pressure above the atmosphere U	فشار بالای جو
	uptown U	بالای شهر
	oer U	بالای سر روی سر
	knap U	بالای تپه
	crown U	بالای هرچیزی
	ridge pole U	کش دیرک افقی چادر
	transverse adduction U	نزدیک کردن افقی
	laterad U	واقع درخط افقی
	horizontal synchronizing U	همزمان ساز افقی
	cross level U	حباب تراز افقی
	horizontal labor mobility U	تحرک افقی کارگر
	lateralrelationship U	نسبت در خط افقی از پهلو
	horizontal loom U	دار افقی [قالی]
	mean horizontal candlepower U	شمع افقی متوسط
	vertical loom U	دار افقی [قالی]
	horizontal loading U	بارگیری افقی کشتیها
	breastsummer U	تیر افقی سردر
	horizontal arch element U	حلقه افقی قوس
	horizontal phase control U	تنظیم فاز افقی
	horizon system of coordinates U	دستگاه مختصات افقی
	roof tree U	کش دیرک افقی چادر
	horizontal shearing stress U	تنش برش افقی
	horizontal social mobility U	تحرک افقی اجتماعی
	horizontal stabilizer U	مکان افقی ثابت
	elevator U	مکان افقی متحرک
	elevators U	مکان افقی متحرک
	common roof U	تیرچه افقی خرپا
	dragon-tie U	تیر افقی گوشه ها
	cross grinder U	شاه تیر افقی
	lateral U	واقع درخط افقی
	transverse abduction U	دور کردن افقی
	transom U	الت افقی کمرکش
	grand piano U	پیانوی بزرگ و افقی
	grand pianos U	پیانوی بزرگ و افقی
	surges U	حرکات افقی اب دریا
	surged U	حرکات افقی اب دریا
	surge U	حرکات افقی اب دریا
	bar U	میله افقی در پرش
	crossbars U	تیرک افقی دروازه
	bars U	میله افقی در پرش
	boom U	ستون افقی [کشتی]
	spar U	ستون افقی [کشتی]
	X coordinate U	مختصات بردار افقی
	crossbar U	تیرک افقی دروازه
	advection U	جابجایی افقی هوا
	x plates U	صفحات انحراف افقی
	x axis U	بردار افقی گراف
	refereeing U	داور بالای والیبال
	high rate of interest U	نرخ بالای بهره
	the sky is above us	آسمان بالای سر ماست
	superlunary U	واقع بر بالای ماه
	chimney-head U	[بالای دودکش کوره ای]
	intercepting ditch U	ابرو بالای خاکبرداری
	pulpit U	بالای منبر رفتن
	pulpits U	بالای منبر رفتن
	tree house U	خانه بالای درخت
	penthouses U	اطاقک بالای بام
	aloft U	سطوح بالا در بالای
	penthouse U	اطاقک بالای بام
	referee U	داور بالای والیبال
	refereed U	داور بالای والیبال
	referees U	داور بالای والیبال
	on station U	پروازهواپیما بالای هدف
	headline U	در بالای صفحه ریسمان
	aerospace projection operations U	بالای منطقه عملیات
	head water U	بالای رودخانه بالارود
	trucked U	کلاهک بالای دکل
	bartizan U	کنگره بالای برج