Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gopher wood
U
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dye wood
U
چوبی که ازان رنگ میگیرند
logogram
U
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logograph
U
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
soever
U
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
ballast
U
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
iambic verse
U
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
corniche
U
جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
an iconic statue
U
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
frame house
U
خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
garboard
U
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
nog
U
میخ بزرگ چوبی زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
hush ship
U
کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
large ship
U
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
printwheel
U
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
convoys
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
offensive weapon
U
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
slip rope
U
مهاری که دوسرش درکشتی ومیانش بکرانه بسته باشد.....کشتی رها شود
ninepins
U
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
staked
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
square design
U
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
capital ship
U
کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
noggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
U
سطل چوبی لیوان چوبی
naggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
treenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
trenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
therefter
U
ازان پس
therefter
U
پس ازان
thereof=of that
U
ازان
thence
U
پس ازان
away
U
پس ازان
afterwards
U
پس ازان
it is all greek to me
U
ازان سودرنمیاورم
eftsoon
U
اندکی پس ازان
therein
U
ازان حیث
thereafter
U
بعد ازان
long a
U
مدتهاپس ازان
this is inferior to that
U
این ازان
subsequent to that event
U
پس ازان رویداد
it is pervious to light
U
روشنایی ازان می گذرد
next
U
نزدیک ترین پس ازان
he is not of that stamp
U
ازان جنس نیست
this is better than that
U
این ازان بهتراست
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dice box
U
پیالهای که طاس را ازان میریزند
i am impatient for it
U
ازان بابت بیطاقت هستم
to gut a book
U
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
he is not of that type
U
ازان قبیل اشخاص نیست
wellŠwhat of it?
U
چه نتیجهای ازان بدست می اید
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
it is not d.
U
نمیتوان ازان صرف نظر کرد
mofette
U
دهانهای که ازان دمه بد بو بیرون اید
i gave up the idea
U
ازان خیال صرف نظر کردم
fitch
U
موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند
it came to my knowledge
U
من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
feed door
U
دری که ازان سوخت درکوره میریزند
secernent
U
اندامی که چیزی ازان تراوش کند
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
fly bane
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fustic
U
یکجورچوب زردکه رنگ پستهای ازان میگیرند
one's pet aversion
U
چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
castles
U
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castle
U
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
fly agaric
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
it savours of revenge
U
بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
ten yard
U
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
to slit hide into thongs
U
پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
productions
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
to say grace
U
دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
giants stride
U
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
redan
U
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
pete cock
U
شیر کوچک که ازان هوا یابخار بیرون می اید
chock
U
قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
special vertict
U
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
dead line
U
خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
helmcloud
U
ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
mulch
U
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
muslin
U
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
mulches
U
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
grey matter
U
بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
rain box
U
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
pliantly polonica
U
یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
floating fender
U
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
edge detection
U
اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
calibrated orifice
U
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
wrought
U
ساخته
framed
U
ساخته
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
reentrant subroutine
U
زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
it is not t.
U
برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
prefabs
U
پیش ساخته
prefab
U
پیش ساخته
made
U
ساخته شده
simulated
U
شبیه ساخته
paved ford
U
گدار ساخته
artificalism
U
ساخته پنداری
precast
U
پیش ساخته
pucka
U
ساخته شده
officinal
U
ساخته واماده
prefabricate
U
پیش ساخته
pukka
U
ساخته شده
makable
U
ساخته شدنی
manufactured head
U
سر ساخته شده
soi disant
U
خود ساخته
self made
U
خود ساخته
prefabricated
U
پیش ساخته
i do not have it in me
U
از من ساخته نیست
it is made
U
ساخته میشود
hand made
U
ساخته دست
haniwork
U
دست ساخته
ruled surface
U
سطح خط ساخته
self-made
U
خود ساخته
bamboos
U
ساخته شده از نی
immature
U
نیم ساخته
self formed
U
خود ساخته
bamboo
U
ساخته شده از نی
fecit
U
ساخته است
self constituted
U
خود ساخته
irowork
U
اهن ساخته
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
producer's goods
U
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
tubular
U
ساخته شده ازلوله
pre cast concrete
U
بتن پیش ساخته
pre fabricated
U
پیش ساخته شده
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
it is made
U
ساخته شده است
stanchion
U
ستون پیش ساخته
build up beam
U
تیر ساخته شده
blueprints
U
نقشه پیش ساخته
india rubbers
U
ساخته شده از لاستیک
india rubber
U
ساخته شده از لاستیک
modular design
U
مدل پیش ساخته
zipgun
U
طپانچه دست ساخته
built up beam
U
تیر ساخته شده
marmorean
U
ساخته شده از مرمر
marmoreal
U
ساخته شده از مرمر
wolframic
U
ساخته شده ازتنگستن
high wrought
U
با استادی ساخته شده
heparin
U
که در کبد ساخته میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com