Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cowlstaff
U
چوبی که دونفر روی شانه حمل کرده وچیزهایی بدان می اویزند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
key-rings
U
حلقهای که بدان کلید می اویزند
key-ring
U
حلقهای که بدان کلید می اویزند
timberhead
U
انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
chatelaine
U
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
ninepins
U
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
hemp
U
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
staked
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
maniple
U
بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
To bring two persons face to face .
U
دونفر رابا هم روبروکردن
come between
<idiom>
U
درروابط دونفر دخالت کردن
squeeze
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
duopoly
U
انحصار فروش کالا بین دونفر
fix someone up with someone
<idiom>
U
واسطه برای قرار ملاقات دونفر
scarf joint
U
جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burger
U
تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers
U
تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
hackle
U
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
swiss steak
U
گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
noggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
naggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
U
سطل چوبی لیوان چوبی
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
I have a tooth abscess.
U
دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
threesome
U
مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
threesomes
U
مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
two man rule
U
قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
trenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
head to head
U
رقابت شانه به شانه
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
thereunto
U
بدان
thereto
U
بدان
wherunto
U
که بدان
thereby
U
بدان وسیله
thereto attached
U
پسوسته بدان
whereat
U
که بدان جهت که در انجا
according as
چنانکه بدان سان که
paradoxically
U
بدان سان که باعقیده .....است
poetic justice
U
کامیابی خوبان و شکست بدان
that is nothing like it
U
هیچ شباهتی بدان ندارد
the question referred to above
U
موضوعی که در بالا بدان اشاره شد
omnim gatherum
U
مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
where no human foot can tread
جایی که پای ادمیزاد بدان نمیرسد.
he had no evidence to go upon
U
مدرکی نداشت که بدان متکی شود
nose ring
U
حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
it was beneath my notice
U
مراعارمی امدازاینکه بدان توجهی کنم
it is not pervious to reasonov
U
بدان دسترسی ندارد خردانرانمیتواند دریابد
gate meeting
U
انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
hobby
U
کاری که کسی بدان عشق وعلاقه دارد
hobbies
U
کاری که کسی بدان عشق وعلاقه دارد
plowhead
U
چارچوبی که گاو اهن بدان متصل میشده
an accessible place
U
جایی که راه یافتن بدان ممکن است
self feeder
U
ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
near side
U
سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
phonoscope
U
التی که بدان سیمهای ادوات موسیقی ازموده میشوند
string board
U
تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
paroli
U
دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
indo iranian
U
وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
forbidden fruit
U
چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
buff stick
U
بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
forbidden fruits
U
چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
accessibly
U
چنانکه بتوان بدان راه یافت بطور قابل دسترس
over production
U
عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
mumpsimus
U
ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
go cart
U
چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
crankpin
U
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
walking chair
U
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
final setting time
U
مدت زمانی که بتن بدان درجه از سختی برسد که بتواندفشار معین را تحمل کند
vives
U
یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas..
<proverb>
U
کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
Manx
U
وابسته به جزیره انسان لهجهای که در جزیره نامبرده بدان سخن میگویند
peregrin falcon
U
یکجور قوش تیز پرکه قوش بازان بدان دلبستگی دارند
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
i take no interest in that
U
هیچ بدان دلبستگی ندارم هیچ از ان خوشم نمیاید
pitchforks
U
شانه
boek bou
U
شانه
epaule
U
شانه
combings
U
دم شانه
beater
U
شانه
combed
U
شانه
shoulder
U
شانه
master slave manipulator
U
یک شانه
pitchfork
U
شانه
scapulas
U
شانه
scapula
U
شانه
omoplate
U
شانه
shouldered
U
شانه
harrower
U
شانه زن
shouldering
U
شانه
shoulders
U
شانه
iekke
U
شانه ها
combing
U
شانه
comb
U
شانه
totems
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totem
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
clipped
U
شانه فشنگ
clippings
U
شانه فشنگ
verge
U
شانه راه
clips
U
شانه فشنگ
cop-outs
U
شانه خالی
clip laten
U
شانه گیر
clip ejector
U
شانه پران
shoulder blade
U
استخوان شانه
clip
U
شانه فشنگ
teazel
U
شانه زدن
shouldering
U
شانه راه
heckle
U
شانه کردن
curries
U
شانه یا قشوکردن
curry
U
شانه یا قشوکردن
cop-out
U
شانه خالی
brushed
U
شانه خورده
shoulder
U
شانه راه
comb case
U
شانه دان
teazle
U
شانه چوپان
heckled
U
شانه کردن
unkempt
U
شانه نکرده
Comb ( brush ) your hair .
U
موهایت را شانه کن
rake comb
شانه شیاری
heckling
U
شانه کردن
bough
U
شانه حیوان
boughs
U
شانه حیوان
arch spring line
U
شانه طاق
shoulder blades
U
استخوان شانه
shouldered
U
شانه راه
honeycombs
U
شانه عسل
verge
U
شانه نااستوار
teazle
U
شانه زدن
verges
U
شانه راه
broad shouldered
U
شانه پهن
shoulders
U
شانه راه
honeycomb
U
شانه عسل
heckles
U
شانه کردن
verges
U
شانه نااستوار
Afro pick
شانه مخصوص فر
harnessing
U
بند شانه
flush shoulder
U
شانه همکف
fly comb
U
شانه ارهای
pectinated
U
شانه دار
hackle
U
شانه کردن
hatchel
U
شانه کتان
honey comb
U
شانه عسل
scaular
U
استخوان شانه
shoulder balance
U
بالانس شانه
hoopoe
U
شانه بسر
shoulder brace
U
شانه بند
epauliere
U
زره شانه
flush shoulder
U
شانه همسطح
rack type cutter
U
شانه رنده
hard shoulder
U
شانه استوار
lapwing
U
شانه بسر
lapwings
U
شانه بسر
raised shoulder
U
شانه برجسته
flax comb
U
شانه کتان
raised shoulder
U
شانه سکویی
harnessed
U
بند شانه
harness
U
بند شانه
epauliere
U
شانه پوش
neck and neck
U
شانه بشانه
teazles
U
شانه چوپان
teazels
U
شانه چوپان
ctenophora
U
شانه داران
ctenoid
U
شانه مانند
teasel
U
شانه چوپان
ctenophore
U
شانه داران
teasels
U
شانه چوپان
soft shoulder
U
شانه هموار
shoulder of road
U
شانه راه
hard shouder
U
شانه راست
verges
U
شانه تثبیت نشده
verges
U
شانه تحکیم نشده
hard shoulder
U
شانه تحکیم شده
beat
U
شانه خالی کردن
verge
U
شانه خاکی جاده
verge
U
شانه تثبیت نشده
verge
U
شانه تحکیم نشده
cop-out
U
شانه خالی کردن
weasel
U
شانه خالی کردن
weasels
U
شانه خالی کردن
acromial
U
متعلق بنوک شانه
verges
U
شانه خاکی جاده
shoulder
U
هرچیزی شبیه شانه
teazels
U
خارزدن شانه زدن
shouldered
U
هرچیزی شبیه شانه
horned grebe
U
مرغابی شانه بسر
teazles
U
خارزدن شانه زدن
teasels
U
خارزدن شانه زدن
shoulders
U
هرچیزی شبیه شانه
teasel
U
خارزدن شانه زدن
winnowwing fan
U
جام پنجه شانه
quail
U
شانه خالی کردن
quails
U
شانه خالی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com