Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
swob
U
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
waxing cork
U
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
swab
U
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs
U
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
buff stick
U
بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
mops
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mop
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopped
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopping
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
shed stick
U
چوب هاف
[چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
advanced
U
بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
complexes
U
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
complex
U
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
primitive
U
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
advanced
U
برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
to sponge down
U
با اسفنج پاک کردن
to sponge off
U
با اسفنج پاک کردن
DSP
U
مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
spohnge
U
با ابریا اسفنج پاک کردن
primitive
U
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
roller bandage
U
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
sponging
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponge
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponged
U
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
distaff
U
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
woodwind
U
موسیقی برای سازهای بادی چوبی
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
pallet
U
سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
dip
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
dips
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
aquaplane
U
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
stick bridge
U
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
DIL
U
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
dipsticks
U
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
peg
U
میله چوبی با نوک تیز
[برای محکم بستن چیزی به آنها]
dipstick
U
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
ninepins
U
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
asbestos
U
پنبه نسوز پنبه کوهی
downward
U
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
stakes
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
automatics
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
Type cable
U
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
complicate
U
پیچیده کردن
complicating
U
پیچیده کردن
complicates
U
پیچیده کردن
entangle
U
گیرانداختن پیچیده کردن
telltale
U
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
cisc
U
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
gins
U
پنبه را پاک کردن
gin
U
پنبه را پاک کردن
noggins
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
naggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
scutch
U
پنبه زنی کردن پهن کردن
coordination
U
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
uncorks
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncork
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
foams
U
اسفنج
sponging
U
اسفنج
sponge
U
اسفنج
sponged
U
اسفنج
foam
U
اسفنج
foaming
U
اسفنج
foamed
U
اسفنج
trenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
to sponge off
U
با اسفنج شستن
pumice stone
U
اسفنج معدنی
foam rubber
U
اسفنج لاستیکی
pyrocellulose
U
اسفنج باروتی
spongology
U
اسفنج شناسی
to sponge down
U
با اسفنج شستن
spongy
U
شبیه اسفنج
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
platinum sponge
U
اسفنج طلای سفید
sponge absorbs water
U
اسفنج ابراجذب میکند
keratose
U
جسم شاخی اسفنج
foamie
U
اسفنج داخل کفش اسکی
DNS
U
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
swab
U
اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
swabs
U
اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
peg out
U
کوبیدن میخ چوبی در زمین پیاده کردن
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
vat dyeing
U
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
willy
U
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
shingle
U
توفال چوبی یاسیمانی وغیره توفال کوبی کردن
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
sigmoid
U
پیچیده
complex
U
پیچیده
crackly
U
پیچیده
complex
U
:پیچیده
crabby
U
پیچیده
verticillate
U
پیچیده
crimpy
U
پیچیده
involved
U
پیچیده
implex
U
پیچیده
in a tangle
U
پیچیده
jigsaw
U
پیچیده
jigsaws
U
پیچیده
wreathy
U
پیچیده
sophisticate
U
پیچیده
obscurant
U
پیچیده
complexes
U
پیچیده
complexes
U
:پیچیده
intorted
U
در هم پیچیده
restiform
U
پیچیده
tangled
U
پیچیده
indirect
U
پیچیده
complicated
U
پیچیده
abstruse
U
پیچیده
revolute
U
پیچیده
tortile
U
پیچیده
muffled
U
پیچیده
perplexing
U
پیچیده
metaphsical
U
پیچیده
gordian
U
پیچیده
intricate
U
پیچیده
deep
<adj.>
U
پیچیده
wrapped
U
پیچیده
convolute
U
بهم پیچیده
recondite
U
عمیق پیچیده
complicacy
U
کار پیچیده
complex system
U
سازگان پیچیده
reeling
U
نخ پیچیده بدورقرقره
writhen
U
درهم پیچیده
reel
U
نخ پیچیده بدورقرقره
reeled
U
نخ پیچیده بدورقرقره
interlaced
U
بهم پیچیده
reels
U
نخ پیچیده بدورقرقره
convoluted
U
بهم پیچیده
twisted strata
U
لایههای پیچیده
roll
U
چیز پیچیده
complex multiplet
U
چندتایی پیچیده
rolled
U
چیز پیچیده
involute
U
پیچیده شدن
perplexingly
U
بطور پیچیده
complexity
U
پیچیده شدن
wounds
U
پیچیده شدن
perplexed
U
مبهوت پیچیده
ravel
U
چیز در هم پیچیده
wounding
U
پیچیده شدن
curly chip
U
براده پیچیده
complex system
U
سیستم پیچیده
wound
U
پیچیده شدن
intricately
U
بطور پیچیده
rolls
U
چیز پیچیده
ballast
U
فرمولهای پیچیده
complexities
U
پیچیده شدن
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
collodion
U
پنبه
cottons
U
پنبه
cotton yarn
U
نخ پنبه
carder
U
پنبه زن
cotton
U
پنبه
unintelligible
U
پیچیده غیر صریح
volute
U
طومار پیچیده طوماری
microcircuit
U
مدار مجتمع پیچیده
sinistrorse
U
چپ پیچ پیچیده از چپ براست
the matter is perplexed
U
مطلب پیچیده است
can of worms
<idiom>
U
مشکل پیچیده وسردرگم
complexly
U
بطور پیچیده یا مخلوط
twisted pair
U
جفت پیچیده شده
convolve
U
بهم پیچیده شدن
sinistrorsal
U
چپ پیچ پیچیده از چپ براست
crump
U
پیچیده چین دار
time
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
bobber
U
چوب پنبه
pyrocotton
U
پنبه باروتی
guncotton
U
باروت پنبه
nitro cotton
U
باروت پنبه
pyrocellulose
U
پنبه باروتی
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
cotton plant
U
بوته پنبه
cotton plant
U
درخت پنبه
stoppers
U
چوب پنبه
miuntain flax
U
سنگ پنبه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com