Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dowsing rod
U
چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intuitionalism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
burladero
U
دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
renumber
U
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
ninepins
U
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
staked
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
cellar
U
زیرزمین
cellars
U
زیرزمین
basements
U
زیرزمین
basement
U
زیرزمین
under ground
U
سرداب زیرزمین
basement storey
U
طبقه زیرزمین
chthonic
U
ساکن زیرزمین
cellarage
U
فضای زیرزمین
chthonian
U
ساکن زیرزمین
dunggeon
U
زندان زیرزمین
airhole of a cellar
U
هواکش زیرزمین
noggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
naggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
U
سطل چوبی لیوان چوبی
burrow
U
زیرزمین لانه کردن
burrowed
U
زیرزمین لانه کردن
burrowing
U
زیرزمین لانه کردن
burrows
U
زیرزمین لانه کردن
trap to a cellar
U
دریچه زیرزمین در بیرون بنا
underground
U
واقع در زیرزمین زیر زمین
trenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
as much as possible
U
هرچه میتوان
one may say
U
میتوان گفت
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
presumedly
U
بجرات میتوان گفت
may
U
ممکن است میتوان
sure enough
U
میتوان یقین کردکه
it is safe to say
U
بخوبی میتوان گفت
can one pass it with safety?
U
ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
penny bank
U
بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
the best thatone can do
U
بهترین کاری که میتوان کرد
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
it may be presumed that
U
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
penny worth
U
انچه برابر یک پنی میتوان خرید
it can safely be said that...
U
بدون ترس از اشتباه میتوان گفت که
he is something of a musician
U
تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
rocking stone
U
سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
extensiontable
U
میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
reversible propeller
U
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
it is safe to say
U
بدون ترس ازاشتباه یا اغراق گویی میتوان گفت
clevis pin
U
پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
that fruit packs easily
U
ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
passing lane
U
فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
variable sweep
U
ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
hyperfocal distance
U
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
controllable twist
U
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
thermoplastics
U
پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
free float
U
مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
ground adjustable propeller
ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
several
U
برخی از
certain
U
برخی
some
U
برخی
cretain
U
برخی
scundine quid
U
از برخی جهات
attributing
U
در برخی سیستم عامل ها
attribute
U
در برخی سیستم عامل ها
attributes
U
در برخی سیستم عامل ها
On certain considerations .
U
طبق برخی ملاحظات
source
U
خصوصیت برخی bridge ها که
O.K.
U
در برخی سیستم ها به کار می رود
ARQ
U
قابل استفاده در برخی مودم ها
glue sniffing
U
بو کردن برخی از انواع چسب
landgravine
U
لقب برخی از شاهزادگان المانی است
Some friends who shall be nameless.
U
برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
podesta
U
رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
we must see what can be done
U
به ببینم چه میتوان کرد بایددید چه میشود کرد
ghost
U
نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
ghosts
U
نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
Brit
U
نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
herd book
U
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Brits
U
نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
printed
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
prints
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
ergotism
U
مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
print
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
page of presence
U
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
G-strings
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
history
U
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
histories
U
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
semicolon
U
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
parish clerk
U
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
borrows
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrowed
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
landgrave
U
لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
numeric
U
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
Some parent spoil their children .
U
برخی پدر ومادرها بچه هایشان را لوس بار می آورند
alpha privative
U
الف سالبه که در سر برخی واژههای انگلیسی نیز درمی اید
page of bonour
U
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
overseer of the poor
U
ماموری که رسیدگی به بی نوایان و برخی کارهای دیگریک ناحیه میکند
lanugo
U
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
borrow
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
kinnikinnic
U
برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
s 00 bus
U
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
mathematical school
U
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
gremial
U
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
IFF
U
استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
propylite
U
یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
degradation
U
اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
colon
U
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons
U
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
intuitionism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
preferentialism
U
اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
look ahead
U
عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
dollar sign
U
که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
ipomoea
U
حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
orientated
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان ساده برخی مشکلات را میدهد
interchange file format
U
استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
user
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
mouses
U
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouse
U
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
users
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
LSD
U
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید
[دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
MNP
U
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
blind dialling
U
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
HSSI
U
اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
ligneous
U
چوبی
timber dam
U
سد چوبی
wooden
U
چوبی
block-house
U
دژ چوبی
stockades
U
سد چوبی
stockade
U
سد چوبی
coach built
U
چوبی
xyloid
U
چوبی
arboreous
U
چوبی
average clause
U
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
letter quality printing
U
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
plot
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
racism
U
اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
plotted
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plots
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
pallets
U
ماله چوبی
boiserie
U
روکوب چوبی
pallet
U
ماله چوبی
cross-rail
U
اسکلت چوبی
timber framing
U
استخوانبندی چوبی
timbering
U
پوشش چوبی
picketed
U
میخ چوبی
timber pile
U
پایه چوبی
rubbing strake
U
دفرای چوبی
common block
U
قرقره چوبی
neutral atmosphere
U
چوبی اثر
pickets
U
میخ چوبی
roller fender
U
دفرای چوبی
peg
U
میخ چوبی
round dance
U
رقص چوبی
pegs
U
میخ چوبی
page
U
گوه چوبی
paged
U
گوه چوبی
pages
U
گوه چوبی
dowel
U
میخ چوبی
knurr
U
گوی چوبی
picket
U
میخ چوبی
timber
U
تیر چوبی
lignify
U
چوبی شدن
xylem
U
بافت چوبی
kevel
U
میخ چوبی
timber assembling
U
اتصال چوبی
corduroy
U
راه چوبی
mannequin
U
مجسمه چوبی
mannequins
U
مجسمه چوبی
stake
U
میخ چوبی
stake
U
میله چوبی
cleat
U
تسمه چوبی
staked
U
میله چوبی
stockades
U
سنگر چوبی
stakes
U
میخ چوبی
stakes
U
میله چوبی
stockade
U
سنگر چوبی
barracking
U
کلبه چوبی
barracked
U
کلبه چوبی
barrack
U
کلبه چوبی
thumbpiece
U
گیر چوبی
thumbpiece
U
مانع چوبی
cock horse
U
اسب چوبی
staked
U
میخ چوبی
board drop hammer
U
چکش چوبی
mantel board
U
طاقچه چوبی
spile
U
میخ چوبی
maul or mall
U
چکش چوبی
splicing fid
U
پازور چوبی
square dance
U
رقص چوبی
stander
U
تیرک چوبی
xylophone
U
سنتور چوبی
xylophones
U
سنتور چوبی
mallet
U
پتک چوبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com