English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multi stage U چند مرحلهای
multistage U چند مرحلهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
syntax U مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
dash U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashed U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashes U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
PM U تلفیق مرحلهای
phase U مرحلهای کردن
phased U مرحلهای کردن
phases U مرحلهای کردن
binding time U زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
homing phase U مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
multi stage experiment U ازمایش چند مرحلهای
multi stage production U تولید چند مرحلهای
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
multilevel addressing U ادرس دهی چند مرحلهای
one for one U مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
one pass assambler U همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
phaseout U توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
phasic U مرحلهای
phasic stretch reflex U بازتاب کشش مرحلهای
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
polyphase sort U جور کردن چند مرحلهای
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
sequence curcuit U مدار چند مرحلهای
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
single step U تک مرحلهای
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
step growth polymerization U بسپارش مرحلهای
step polymerization U بسپارش مرحلهای
step reaction polymerization U بسپارش مرحلهای
stepwise polymerization U بسپارش مرحلهای
step restart U شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
stepwise formation constant U ثابت تشکیل مرحلهای
stepwise regression U رگرسیون مرحلهای
thor U نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com