Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drop (someone) a line
<idiom>
U
چند خط(برای کسی)نوشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
esquire
U
عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
click
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
invoice
U
فاکتور نوشتن
invoiced
U
فاکتور نوشتن
invoices
U
فاکتور نوشتن
invoicing
U
فاکتور نوشتن
haze
U
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
dipstick
U
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipsticks
U
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
acoustic
U
فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
acoustic
U
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
write
U
نوشتن
write
U
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
write
U
سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
write
U
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد
write
U
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
write
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes
U
نوشتن
writes
U
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
writes
U
سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
writes
U
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد
writes
U
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
writes
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
wind
U
سمت وزش باد فرصت دادن به اسب برای تازه کردن نفس
winds
U
سمت وزش باد فرصت دادن به اسب برای تازه کردن نفس
blitz
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzes
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
bridge
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge
U
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridged
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged
U
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridges
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges
U
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
minimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
field
U
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field
U
نوشتن داده روی PROM
field
U
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fielded
U
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fielded
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded
U
نوشتن داده روی PROM
fielded
U
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fields
U
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fields
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields
U
نوشتن داده روی PROM
fields
U
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
exception
U
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
exceptions
U
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
deposit
U
نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
deposits
U
نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
database
U
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS
database
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
databases
U
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS
databases
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
tee
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
answer
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer
U
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered
U
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answering
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering
U
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers
U
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
source
U
ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
expansion
U
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
indexing
U
نوشتن اندیس برای کتاب
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
prone
U
سرازیر مستعد برای انجام کار
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
dump
U
موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
bodies
U
نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
body
U
نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
redundancies
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
Other Matches
photodigital memory
U
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
programming
U
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
pergameneous
U
مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
ink
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
inks
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
boundaries
U
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
print
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
printed
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
prints
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
boundary
U
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
to sign up for something
U
نام خود را درفهرست نوشتن
[برای انجام کاری اشتراکی]
authoring
U
زبان برنامه نویسی برای نوشتن برنامههای CAL و آموزشی
Hypergraphia
U
[حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
macro
U
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
electronic
U
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
head load control
U
روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
programs
U
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
U
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
diptych
U
دولوحی که باهم بوسیله لولایی متصل شده و برای نوشتن بکار می رفته و تاه میشده
symbolically
U
1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود
symbolic
U
1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
recorder
U
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorders
U
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
write protect
U
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
i/o
U
پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
head
U
دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
graphics
U
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
arm
U
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
refresh
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
spellchecker
U
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker
U
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
programming
U
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
encipher
U
برمز نوشتن رمز نوشتن
language
U
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages
U
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
thins
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD
U
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
Windows GDI
U
مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
U
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
inscribe
U
نوشتن
inscribes
U
نوشتن
scribble
U
بد نوشتن
pt down
U
نوشتن
penned
U
نوشتن
to drive a pen or quill
U
نوشتن
write head
U
هد نوشتن
pen
U
نوشتن
penning
U
نوشتن
put down
<idiom>
U
نوشتن
pens
U
نوشتن
scribbles
U
بد نوشتن
to set down
U
نوشتن
scribbled
U
بد نوشتن
inscribing
U
نوشتن
scrawls
U
بد نوشتن
superscrible
U
نوشتن
scrawling
U
بد نوشتن
indite
U
نوشتن
scrawled
U
بد نوشتن
set down
U
نوشتن
inscribed
U
نوشتن
to put down
U
نوشتن
scrawl
U
بد نوشتن
scribbling
U
بد نوشتن
to reduce to writing
U
نوشتن
pens
U
خامه نوشتن
write out
U
به تفصیل نوشتن
allegorize
U
تمثیل نوشتن
program
U
برنامه نوشتن
prefaces
U
دیباچه نوشتن
preface
U
دیباچه نوشتن
preambles
U
مقدمه نوشتن
list
U
در فهرست نوشتن
double space
U
یک خط درمیان نوشتن
tablet
U
بر لوح نوشتن
write up
U
به تفصیل نوشتن
tablets
U
بر لوح نوشتن
write-up
U
به تفصیل نوشتن
write-ups
U
به تفصیل نوشتن
prefaced
U
دیباچه نوشتن
editorializing
U
سرمقاله نوشتن
write head
U
نوک نوشتن
i am weary of writing
U
از نوشتن خسته
itemising
U
به اقلام نوشتن
handwrite
U
بادست نوشتن
itemises
U
به اقلام نوشتن
itemised
U
به اقلام نوشتن
prose
U
نثر نوشتن
penmanship
U
طرز نوشتن
hyphenate
U
با خط پیوند نوشتن
graphomania
U
شهوت نوشتن
itemize
U
به اقلام نوشتن
itemized
U
به اقلام نوشتن
editorializes
U
سرمقاله نوشتن
editorialized
U
سرمقاله نوشتن
wirte only
U
تنها نوشتن
editorialize
U
سرمقاله نوشتن
demythologize
U
تفسیر نوشتن
editorialising
U
سرمقاله نوشتن
editorialises
U
سرمقاله نوشتن
editorialised
U
سرمقاله نوشتن
rewriting
U
دوباره نوشتن
itemizes
U
به اقلام نوشتن
prefacing
U
دیباچه نوشتن
itemizing
U
به اقلام نوشتن
preamble
U
مقدمه نوشتن
graphic
U
وابسته به فن نوشتن
tabled
U
در فهرست نوشتن
table
U
در فهرست نوشتن
miswrite
U
اشتباه نوشتن
annotates
U
حاشیه نوشتن
scroll
U
کتیبه نوشتن
scrolls
U
کتیبه نوشتن
enlists
U
درفهرست نوشتن
rewrote
U
باز نوشتن
rewrote
U
دوباره نوشتن
rewritten
U
باز نوشتن
rewritten
U
دوباره نوشتن
annotated
U
تفسیر نوشتن
rewrites
U
باز نوشتن
annotated
U
یادداشت نوشتن
tables
U
در فهرست نوشتن
tabling
U
در فهرست نوشتن
inscroll
U
در طومار نوشتن
noting
U
نت موسیقی نوشتن
notes
U
نت موسیقی نوشتن
note
U
نت موسیقی نوشتن
annotate
U
یادداشت نوشتن
gloss
U
حاشیه نوشتن بر
annotating
U
تفسیر نوشتن
annotating
U
یادداشت نوشتن
enlist
U
درفهرست نوشتن
annotating
U
حاشیه نوشتن
annotates
U
تفسیر نوشتن
enlisting
U
درفهرست نوشتن
annotates
U
یادداشت نوشتن
annotated
U
حاشیه نوشتن
rewrites
U
دوباره نوشتن
annotate
U
تفسیر نوشتن
rewrite
U
باز نوشتن
autographing
U
دستخط نوشتن
autographed
U
دستخط نوشتن
autograph
U
دستخط نوشتن
commentating
U
تقریظ نوشتن
commentates
U
تقریظ نوشتن
commentated
U
تقریظ نوشتن
rewriting
U
باز نوشتن
commentate
U
تقریظ نوشتن
write-offs
U
زود نوشتن
write-off
U
زود نوشتن
write off
U
زود نوشتن
impanel
U
در صورت نوشتن
programs
U
برنامه نوشتن
autographs
U
دستخط نوشتن
overwrite
U
جای نوشتن
rewrite
U
دوباره نوشتن
annotate
U
حاشیه نوشتن
jotted
U
با شتاب نوشتن
jots
U
با شتاب نوشتن
engross
U
درشت نوشتن
over write
U
جای نوشتن
circumscribing
U
نوشتن در دور
circumscribes
U
نوشتن در دور
circumscribed
U
نوشتن در دور
jot
U
با شتاب نوشتن
circumscribe
U
نوشتن در دور
overwrite
U
دومرتبه نوشتن
elegize
U
قصیده نوشتن
overwrite
U
زیاد نوشتن
to write out
U
بتفضیل نوشتن
penning
U
خامه نوشتن
pen
U
خامه نوشتن
read/write
U
خواندن- نوشتن
to write off
U
به اسانی نوشتن
scribbles
U
باشتاب نوشتن
precis
U
خلاصه نوشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com