English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chip family U چند تراشه مربوط به هم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
splint U تراشه کردن تراشه
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
shaving U تراشه
turnings U تراشه
shavings U تراشه
flinders U تراشه
sliver U تراشه
excelsior U تراشه
abrasive grit U تراشه
chips U تراشه
foiled U تراشه
foil U تراشه
foiling U تراشه
foils U تراشه
chip U تراشه
paring U تراشه
swarf U تراشه
ramentum U تراشه
chipping U تراشه
parings U تراشه
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
splintery U تراشه وار
sixteen bit chip U تراشه 61 بیتی
microminiature chip U تراشه ریزمقیاس
ribbons U تسمه تراشه
microcomputer ship U تراشه ریزکامپیوتر
slithered U سنگریزه تراشه
memory chip U تراشه حافظه
silicon chips U تراشه سیلیسی
ce U تراشه تواناکننده
chip enable U تواناکننده تراشه
chip select U انتخاب تراشه
thirty two bit chip U تراشه 23 بیتی
silicon chip U تراشه سیلیکن
silicon chip U تراشه سیلیکان
silicon chip U تراشه سیلیسی
silicon chips U تراشه سیلیکن
silicon chips U تراشه سیلیکان
cs U انتخاب تراشه
slithering U سنگریزه تراشه
slithers U سنگریزه تراشه
gallet U تراشه سنگ
slither U سنگریزه تراشه
splintered U تراشه چوب
splintering U تراشه چوب
splinters U تراشه چوب
scobs U تراشه چوب
ribbon U تسمه تراشه
splinter U تراشه چوب
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
splinter U تراشه خرده شیشه
splinters U تراشه خرده شیشه
swarf U تراشه سنگ زنی
ce U تراشه فعال کننده
computer on a chip U کامپیوتر روی یک تراشه
splintering U تراشه خرده شیشه
splintered U تراشه خرده شیشه
splinters U تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splinter U تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splintering U تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splintered U تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
pin compatible U تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
slsi U Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
z 0 U یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
biochip U تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
wafer U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
dual in line package U بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
wafers U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
field alterable control element U یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
sliver U قاش کردن تراشه کردن
coherent U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
pertaining U مربوط به
caprine U مربوط به بز
related U مربوط
curatorial U مربوط به
condequent U مربوط
irrelevant U نا مربوط
apposite U مربوط
coordinate U مربوط
pertinent U مربوط به
for U مربوط به
lineal U مربوط به خط
pertinenet U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
cretaceous U مربوط به گچ
proper U مربوط
relevant U مربوط
germane U مربوط
affined U مربوط
pertinent U مربوط
as for U مربوط به
hydraulic U مربوط به اب
communists U مربوط به کمونیسم
ameban U مربوط به امیب
communist U مربوط به کمونیسم
operatic U مربوط به اپرا
attached U مربوط متعلق
futuristic U مربوط به اینده
valedictory U مربوط به خداحافظی
vehicular U مربوط به خودرو
ameba U مربوط به امیب
amazonian U مربوط به امازونها
parental U مربوط به والدین
prospective U مربوط به اینده
affiliate U مربوط ساختن
anent U در مشارکت با مربوط به
corresponsive U مربوط بیکدیگر
analitical U مربوط به تجزیه
ammino U مربوط به امونیاک
familial U مربوط به خانواده
larcenous U مربوط به دزدی
ameboid U مربوط به امیب
amebic U مربوط به امیب
dictoral U مربوط به دکتری
municipal U مربوط به شهرداری
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
aluminous U مربوط به الومینیوم
military U مربوط به نظام
aguish U مربوط به تب و لرز
ovarian U مربوط به تخمدان
nautical U مربوط به کشتیرانی
nasal U مربوط به بینی
fossils U مربوط بادوارگذشته
vermian U مربوط به کرم
fractional U مربوط به بخشها
gallinaceous U مربوط بماکیان
fractional U مربوط به بخشهایی
fossil U مربوط بادوارگذشته
racing U مربوط بمسابقه
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
baronial U مربوط به بارون
acetarious U مربوط به سالاد
circumstantial U مربوط به موقعیت
filiate U مربوط ساختن
agrologic U مربوط بخاکشناسی
commercial U مربوط به تجارت
expiratory U مربوط به زفیر
faunae U مربوط به جانوران
textual U مربوط به متن یا نص
adulterous U مربوط به زنا
achaian U مربوط به اخائیه
Americans U مربوط بامریکا
fistulous U مربوط به ناسور
achaean U مربوط به اخائیه
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
concerns U مربوط بودن به
britannic U مربوط به بریتانیا
sartorial U مربوط به خیاطی
technological U مربوط به فناوری
bear on U مربوط بودن
speculative U مربوط به اندیشه
basal U مربوط به ته یابنیان
meteorological U مربوط به هواسنجی
astrological U مربوط به نجوم
atomistic U مربوط به اتم
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
cerebellar U مربوط به مخچه
astro U مربوط به نجوم
acrobatic U مربوط به بندبازی
capitular U مربوط بفصل
technologically U مربوط به فناوری
feminine U مربوط به جنس زن
brumal U مربوط به زمستان
my U مربوط بمن
c U مربوط به کامپیوتر
centenarians U مربوط به قرن
centenarian U مربوط به قرن
nuclear U مربوط به اتمی
thematic U مربوط بموضوع
congressional U مربوط به کنگره
geriatric U مربوط به پیری
calligraphic U مربوط به خطاطی
caloric U مربوط به کالری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com