Perdic | چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (16 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	electron multiplier U	چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	electronic transition U	جهش الکترونی
	electron beam U	پرتوی الکترونی
	electron avalanche U	بهمن الکترونی
	electron gun U	تفنگ الکترونی
	barrier layer U	بند الکترونی
	computer U	حسابگر الکترونی
	computers U	حسابگر الکترونی
	electron hole U	حفره الکترونی
	electron lens U	عدسی الکترونی
	electron lens U	لنز الکترونی
	electron microscope U	میکروسکپ الکترونی
	electron microscope U	میکروسکوپ الکترونی
	electron mirror U	اینه الکترونی
	electronic tuning U	تنظیم الکترونی
	one electron atom U	اتم تک الکترونی
	electron gas U	گاز الکترونی
	electron configuration U	ارایش الکترونی
	guns U	تفنگ الکترونی
	electron cloud U	ابر الکترونی
	electron cascade U	ابشار الکترونی
	electron capture U	جاذبه الکترونی
	electron coupling U	پیوست الکترونی
	electron capture U	ربایش الکترونی
	electron camera U	دوربین الکترونی
	electron coupling U	تزویج الکترونی
	electron bombardment U	بمباران الکترونی
	electron current U	جریان الکترونی
	electron cutting U	برش الکترونی
	electron density U	چگالی الکترونی
	electron diffraction U	پراش الکترونی
	gun U	تفنگ الکترونی
	electron flow U	جریان الکترونی
	electron could U	ابر الکترونی
	electron particle U	ذره الکترونی
	electron sheath U	پوسته الکترونی
	electronic switch U	سوئیچ الکترونی
	electronic rectifier U	یکسوساز الکترونی
	electron theory U	تئوری الکترونی
	electron shower U	رگبار الکترونی
	electron telescope U	تلسکوپ الکترونی
	electron beam U	اشعه الکترونی
	electronic density U	چگالی الکترونی
	electron theory U	نظریه الکترونی
	electronic current U	جریان الکترونی
	electron tube U	لامپ الکترونی
	electron wave U	موج الکترونی
	electronic rectifier U	یکسوکننده الکترونی
	electronic excitation U	تحریک الکترونی
	electron ray U	اشعه الکترونی
	tubes U	لامپ الکترونی
	electronic structure U	ساختار الکترونی
	tube U	لامپ الکترونی
	electronic microscope U	میکروسکوپ الکترونی
	electronic formula U	فرمول الکترونی
	electronic radiation U	تشعشع الکترونی
	electronic flash U	فلاش الکترونی
	electron physics U	فیزیک الکترونی
	welding by electron beam U	جوشکاری با اشعه الکترونی
	eniac U	ماشین حساب الکترونی
	electron beam generator U	مولد اشعه الکترونی
	electronic lens U	عدسی یا لنز الکترونی
	forbidden transition U	جهش الکترونی ممنوع
	density of an electron beam U	چگالی اشعه الکترونی
	electron beam welding U	جوشکاری با اشعه الکترونی
	barrier layer capacitance U	فرفیت بند الکترونی
	gas filled valve U	لامپ الکترونی گازی
	multidentate atom U	اتم چند الکترونی
	electron microscope U	ذره بین الکترونی
	electron disintegration U	فرو ریزش الکترونی
	glass type tube U	لامپ الکترونی شیشهای
	phosphor U	معمولا اشعه الکترونی
	electron beam cutting U	برش با اشعه الکترونی
	depletion layer capacitance U	فرفیت بند الکترونی
	get a fix on something <idiom> U	نامه الکترونی دریافت کردن
	input circuit U	مدار ورودی لامپ الکترونی
	output circuit U	مدار خروجی لامپ الکترونی
	thermoelectron U	الکترونی که در اثر گرماصادر شود
	octal glass type tube U	لامپ الکترونی هشت پایهای
	beam current at a specified point U	شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
	electron beam deflection system U	سیستم شکست پرتو الکترونی
	electron beam focusing U	تمرکز دهی اشعه الکترونی
	mu U	فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
	beam U	دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
	bread-board U	لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
	electron gun U	بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
	beams U	دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
	sferics U	دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
	bread-boards U	لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
	synchrotron U	دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
	numerical indicator tube U	هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
	electron beam recording U	ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
	electronic U	میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
	electronics U	شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
	y plates U	صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
	push pull U	وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
	gun U	منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
	guns U	منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
	thermionic tube U	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
	equalze U	برابر کننده
	equalizers U	برابر کننده
	leveller U	برابر کننده
	leveler U	برابر کننده
	equalizer U	برابر کننده
	doubler U	دو برابر کننده
	delay equalizer U	برابر کننده تاخیر
	voltage doubler U	دو برابر کننده ولتاژ
	attenuation equalizer U	برابر کننده میرایی
	equalizing force U	نیروی برابر کننده
	phase equalizer U	برابر کننده فاز
	voltage multiplier U	چند برابر کننده ولت
	multiplier U	افزایش دهنده چند برابر کننده
	augmenter U	افزاینده
	ingravescent U	افزاینده
	additive U	افزاینده
	accretive U	افزاینده
	augmentative U	افزاینده
	incremental U	افزاینده
	multiplicative U	افزاینده
	multiplier U	افزاینده
	additives U	افزاینده
	additives U	افزاینده افزوده
	electron multiplier U	افزاینده الکترون
	additive U	افزاینده افزوده
	multiplier U	بس شمارنده افزاینده
	howitzer U	توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
	augmentor U	افزاینده قدرت موتور
	step up gear U	چرخ دنده افزاینده
	double U	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
	doubled U	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
	doubled up U	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
	density U	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
	densities U	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
	isodomun U	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
	isodomon U	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
	supercharger U	شارژری که توسط میل لنگ وچرخدنده افزاینده و یاتوربینی که در مجرای اگزوزقرارگرفته میچرخد و دانسیته هوا را افزایش میدهد
	sensitive to corrosion U	حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
	triplicate U	سه برابر سه برابر کردن
	without recourse U	عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
	splash proof enclosure U	حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
	corrector U	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
	equal U	برابر
	squared U	برابر
	even <adj.> U	برابر
	as much a U	دو برابر
	equals U	برابر
	two fold U	دو برابر
	equipollent U	برابر
	equalling U	برابر
	equalled U	برابر
	equaling U	برابر
	tripling U	سه برابر
	abreast U	برابر
	versus U	در برابر
	threefold U	سه برابر
	level with each other U	برابر
	three fold U	سه برابر
	triples U	سه برابر
	tenfold U	ده برابر
	equaled U	برابر
	eq U	برابر با
	symmetric U	برابر
	decuple U	ده برابر
	tantamount U	برابر
	one hundred times as many U	صد برابر
	one fold U	یک برابر
	for U	در برابر
	triple U	سه برابر
	tripled U	سه برابر
	ninefold U	نه برابر
	doubled up U	دو برابر
	doubled U	دو برابر
	double U	دو برابر
	vs U	در برابر
	identical U	برابر
	euqal U	برابر
	homological U	برابر
	squares U	برابر
	he is twice the man he was U	دو برابر
	squaring U	برابر
	paripassu U	برابر
	sextuple U	شش برابر
	breast U	برابر
	breasts U	برابر
	opposite U	برابر
	bracketed U	برابر
	opposites U	برابر
	sixfold U	شش برابر
	square U	برابر
	plains U	صاف برابر
	dead even U	دقیقا برابر
	equality gate U	برابر سازی
	counterbalance U	نیروی برابر
	counterbalanced U	نیروی برابر
	counterbalances U	نیروی برابر
	par U	برابر کردن
	eight fold U	هشت برابر
	equilateral U	دو پهلو برابر
	water resistant U	مقاوم در برابر اب
	counterweights U	وزنه برابر
	counterweight U	وزنه برابر