English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cross wise U چلیپایی ضربدری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
juji U ضربدری
juji uke U دفاع ضربدری
racking seizing U بستن ضربدری
cross products U حاصلضرب ضربدری
eot geo reo U باز کردن دفاع ضربدری
heichio makki U بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
crossover U چلیپایی
crossed U چلیپایی
crutched U چلیپایی
cruciferous U چلیپایی
trigonous U چلیپایی
t square U خطکش چلیپایی
criss-crosses U چلیپایی کردن
criss-crossing U چلیپایی کردن
criss-crossed U چلیپایی کردن
criss-cross U چلیپایی کردن
weaving U همبری چلیپایی
cross peaks U پیکهای چلیپایی
cross country mill U نورد چلیپایی
cross aisal U راهروی چلیپایی
cruciate U رنجیده چلیپایی
crucifer U گیاه چلیپایی
pectoral cross U چلیپایی روی سینه
cross country mobility U قابلیت حرکت چلیپایی
st.g's cross U چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
criss-crossing U دارای نقش چلیپایی کردن
ox frame U قابی که گوشههای چلیپایی دارد
criss-cross U دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crossed U دارای نقش چلیپایی کردن
off diagonal cross peaks U پیکهای چلیپایی خارج از قطر
criss-crosses U دارای نقش چلیپایی کردن
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
figure eight fake U ارایش کردن طنابهای ناو به صورت چلیپایی
gammadion U چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com