Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
interrupted quick flashing light
U
چشمک زن تند مقطع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diffuser area ratio
U
نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage
U
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
blinked
U
چشمک
ocellus
U
چشمک
palpebrate
U
چشمک زن
twinkling
U
چشمک
simperer
U
چشمک زن
blinker
U
چشمک زن
twinkler
U
چشمک زن
winker
U
چشمک زن
twinkles
U
چشمک
twinkle
U
چشمک
sign flasher
U
چشمک زن
twinkled
U
چشمک
flicker
U
چشمک زن
blink
U
چشمک
flickered
U
چشمک زن
blinks
U
چشمک
flickers
U
چشمک زن
eyewink
U
چشمک
flashers
U
چشمک زن
flasher
U
چشمک زن
the stars twinkle
U
چشمک میزنند
twinkles
U
چشمک زدن
blinking
U
چشمک زنی
stroboscopic tube
U
لامپ چشمک زن
strobotron
U
لامپ چشمک زن
winks
U
چشمک زدن
flashing light
U
نور چشمک زن
winkles
U
چشمک زدن
wink
U
چشمک زدن
winkle
U
چشمک زدن
winked
U
چشمک زدن
winking
U
چشمک زدن
twinkled
U
چشمک زدن
nictitate
U
چشمک زدن
group flashing light
U
چشمک زن دستهای
nict
U
چشمک زدن
flashing light
U
چراغ چشمک زن
blinks
U
چشمک زدن
blinds
U
چراغ چشمک زن
blinked
U
چشمک زدن
blink
U
چشمک زدن
blind
U
چراغ چشمک زن
twinkle
U
چشمک زدن
blink microscope
U
میکروسکوپ چشمک زن
blinker
U
علامت چشمک زن
blinker
U
چراغ چشمک زن
quick flashing light
U
چشمک زن تند
blinded
U
چراغ چشمک زن
interrupted flashing light
U
چراغ چشمک زن منقطع
twinkling
U
چشمک زدن ستاره
scintillation
U
چشمک زدن ستارگان
alternating light
U
چراغ چشمک زن متغیر
winks
U
چشمک اغماض کردن
winked
U
چشمک اغماض کردن
wink
U
چشمک اغماض کردن
winking
U
چشمک اغماض کردن
cutting
U
مقطع
segment
U
مقطع
profiling
U
مقطع
profiled
U
مقطع
profile
U
مقطع
profiles
U
مقطع
cross section
U
مقطع
sections
U
مقطع
segments
U
مقطع
tablature
U
مقطع
section
U
مقطع
blinds
U
چشمک زدن علامت دادن
blind
U
چشمک زدن علامت دادن
blinded
U
چشمک زدن علامت دادن
transverse section
U
مقطع عرضی
half section
U
نیم مقطع
trough section
U
مقطع ناودانی
structural section
U
مقطع سازهای
sectional area
U
سطح مقطع
rectangular section
U
مقطع مستطیلی
soil profile
U
مقطع خاک
root section
U
مقطع ریشه
oblique section
U
مقطع مایل
oblique section
U
مقطع اریب
transition section
U
مقطع تبدیل
necking
U
تنگی مقطع
lobule
U
مقطع کوچک
cross section area
U
سطح مقطع
profiling
U
مقطع عرضی
area
U
سطح مقطع
cross section
U
مقطع عرضی
coil section
U
مقطع بوبین
cross section
U
سطح مقطع
compact section
U
مقطع فشرده
areas
U
سطح مقطع
conic section
U
مقطع مخروطی
circular cross section
U
مقطع گرد
cross reaction
U
سطح مقطع
profile
U
مقطع عرضی
profiled
U
مقطع عرضی
aerofoil
U
مقطع ایرودینامیکی
absorption cross section
U
مقطع جذب
airfoil
U
مقطع ایرودینامیکی
profiles
U
مقطع عرضی
bats
U
چشمک زدن مژگان راتکان دادن
batted
U
چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bat
U
چشمک زدن مژگان راتکان دادن
total effective collision cross section
U
سطح مقطع موثر کل
box spar
U
تیرکهای با مقطع مربع
box section
U
مقطع قوسی سکل
cross sectional data
U
داده ها در یک مقطع زمانی
work surface
U
سطح مقطع اصلی
work surfaces
U
سطح مقطع اصلی
cross sectional area
U
سطح مقطع عرضی
egg shaped section
U
مقطع تخم مرغی
transection
U
برش یا مقطع عرضی
cross section
U
سطح مقطع موثر
cross section
U
سطح مقطع عرضی
horseshoe shaped section
U
مقطع نعل اسبی
intermediate frequency section
U
مقطع فرکانس میانی
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
inelastic cross section
U
مقطع برخورد ناکشسان
winding crodd section
U
سطح مقطع سیم پیچی
uncurtailed bars
U
ارماتور بدون تقلیل مقطع
podite
U
مقطع با بند پای بندپایان
form grind
U
سنگ زدن در مقطع طولی
flumming
U
تنگ کردن مقطع جریان اب
syllabify
U
تقسیم به هجای مقطع کردن
rhombus wing
U
بالی با سطح مقطع متقارن
con di nozzle
U
نازل موتورجت با مقطع همگرا
cross section
U
نیمرخ پهنا مقطع موثر
blade station
U
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
effective collision cross section
U
سطح مقطع برخورد موثر
blinker
U
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
The lights of the aircraft were blinking.
U
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
standard egg section
U
مقطع تخم مرغی شکل معمولی
aldis lmap
U
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
three square
U
سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
economic section
U
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
hachures
U
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
parallel aerofoil
U
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
poiseuille flow
U
جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
refresh rate
U
تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
anti collision light
U
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
venturi
U
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
barn
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barns
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
sparkles
U
جرقه زدن چشمک زدن
sparkled
U
جرقه زدن چشمک زدن
sparkle
U
جرقه زدن چشمک زدن
starlight
U
نور ضعیف نور چشمک زن
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
contraction ratio
U
نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
profile drag
U
پسای مقطع پسای نیمرخ
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
at this age
U
[در این مقطع سنی]
[در این سنین]
[در این سن]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com