English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flicker U چشمک زن
flickered U چشمک زن
flickers U چشمک زن
flasher U چشمک زن
flashers U چشمک زن
sign flasher U چشمک زن
blinker U چشمک زن
palpebrate U چشمک زن
simperer U چشمک زن
twinkler U چشمک زن
winker U چشمک زن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
blink U چشمک زدن
blink U چشمک
blinked U چشمک زدن
blinked U چشمک
blinks U چشمک زدن
blinks U چشمک
blind U چراغ چشمک زن
blind U چشمک زدن علامت دادن
blinded U چراغ چشمک زن
blinded U چشمک زدن علامت دادن
blinds U چراغ چشمک زن
blinds U چشمک زدن علامت دادن
sparkle U جرقه زدن چشمک زدن
sparkled U جرقه زدن چشمک زدن
sparkles U جرقه زدن چشمک زدن
twinkle U چشمک زدن
twinkle U چشمک
twinkled U چشمک زدن
twinkled U چشمک
twinkles U چشمک زدن
twinkles U چشمک
bat U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bats U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
batted U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
wink U چشمک زدن
wink U چشمک اغماض کردن
winked U چشمک زدن
winked U چشمک اغماض کردن
winking U چشمک زدن
winking U چشمک اغماض کردن
winks U چشمک زدن
winks U چشمک اغماض کردن
starlight U نور ضعیف نور چشمک زن
winkle U چشمک زدن
winkles U چشمک زدن
blinking U چشمک زنی
twinkling U چشمک
twinkling U چشمک زدن ستاره
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
alternating light U چراغ چشمک زن متغیر
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
blink microscope U میکروسکوپ چشمک زن
blinker U علامت چشمک زن
blinker U چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
blinker U چراغ چشمک زن
eyewink U چشمک
flashing light U نور چشمک زن
flashing light U چراغ چشمک زن
group flashing light U چشمک زن دستهای
interrupted flashing light U چراغ چشمک زن منقطع
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
nict U چشمک زدن
nictitate U چشمک زدن
ocellus U چشمک
quick flashing light U چشمک زن تند
refresh rate U تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
scintillation U چشمک زدن ستارگان
stroboscopic tube U لامپ چشمک زن
strobotron U لامپ چشمک زن
the stars twinkle U چشمک میزنند
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com