English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
twinkling U چشمک زدن ستاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet U ستاره سیار ستاره بخت
planets U ستاره سیار ستاره بخت
concentrator U وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform U ستاره وار ستاره وش
winker U چشمک زن
sign flasher U چشمک زن
simperer U چشمک زن
twinkle U چشمک
twinkled U چشمک
palpebrate U چشمک زن
twinkling U چشمک
flashers U چشمک زن
blinker U چشمک زن
twinkles U چشمک
blinks U چشمک
blinked U چشمک
eyewink U چشمک
ocellus U چشمک
flickers U چشمک زن
twinkler U چشمک زن
flicker U چشمک زن
flickered U چشمک زن
flasher U چشمک زن
blink U چشمک
wink U چشمک زدن
winked U چشمک زدن
winking U چشمک زدن
stroboscopic tube U لامپ چشمک زن
strobotron U لامپ چشمک زن
winkles U چشمک زدن
winks U چشمک زدن
winkle U چشمک زدن
the stars twinkle U چشمک میزنند
quick flashing light U چشمک زن تند
blinds U چراغ چشمک زن
blinker U علامت چشمک زن
blinded U چراغ چشمک زن
blinker U چراغ چشمک زن
blind U چراغ چشمک زن
blinks U چشمک زدن
blinked U چشمک زدن
blink U چشمک زدن
group flashing light U چشمک زن دستهای
blinking U چشمک زنی
blink microscope U میکروسکوپ چشمک زن
flashing light U نور چشمک زن
flashing light U چراغ چشمک زن
twinkles U چشمک زدن
twinkled U چشمک زدن
twinkle U چشمک زدن
nict U چشمک زدن
nictitate U چشمک زدن
wink U چشمک اغماض کردن
alternating light U چراغ چشمک زن متغیر
winked U چشمک اغماض کردن
winks U چشمک اغماض کردن
scintillation U چشمک زدن ستارگان
winking U چشمک اغماض کردن
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
interrupted flashing light U چراغ چشمک زن منقطع
blind U چشمک زدن علامت دادن
blinded U چشمک زدن علامت دادن
blinds U چشمک زدن علامت دادن
batted U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bats U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bat U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
blinker U چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
refresh rate U تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
stars U ستاره
asterisk U ستاره
asterisks U ستاره
stellar U پر ستاره
aster U ستاره
starred U ستاره
star U ستاره
starless U بی ستاره
morning star U ستاره بامدادی
multiple star U ستاره چندگانه
morning star U ستاره صبح
neptune U ستاره نپتون
gaint star U ستاره غول
neutron star U ستاره نوترونی
lunette U ستاره صغیر
georgium sidus U ستاره جرج
lodestar U ستاره قطبی
lodestar U ستاره راهنما
lodestaror load U ستاره قطبی
lucifer U ستاره بامدادی
loadstar U ستاره قطبی
medusa U ستاره دریایی
moring star U ستاره بامداد
hesperus U ستاره شام
loadstar U ستاره راهنما
hesper U ستاره مغرب
north star U ستاره قطبی
north star U ستاره شمالی
star connection U اتصال ستاره
star finder U ستاره یاب
star spangled U مزین به ستاره
star spangled U ستاره نشان
star voltage U ولتاژ ستاره
y voltage U ولتاژ ستاره
y connection U اتصال ستاره
vesper U ستاره غروب
star washer واشر ستاره ای
star bit U بیت ستاره
uranus U ستاره اورانوس
supergaint U ستاره ابرغول
stellate U ستاره مانند
starlike U ستاره مانند
starlet U ستاره کوره
sea nettle U ستاره دریای
y network U شبکه ستاره
nova U فانی ستاره
hexagram U ستاره شش وجهی
stelliform U بشکل ستاره
farsi be engilisi U ارایشگاه ستاره
rolling stone <idiom> U ستاره سهیل
planetesimal U کوچک ستاره
pluto U ستاره پلوتو
polaris U ستاره قطبی
polaris U ستاره جدی
polestar U ستاره قطبی
proto star U پیش ستاره
pulsating star U ستاره تپنده
y winding U اتصال ستاره
sabaism U ستاره پرستی
starlet U ستاره کوچک
astronomer U ستاره شناس
astrologers U ستاره شناس
asterisk U نشان ستاره
asterisks U نشان ستاره
stellar U ستاره وار
stellar U شبیه ستاره
an infinitude of stars U تعدادنامحدودی ستاره
asterial U ستاره شکل
asterism U نشان ستاره
asteroidal U مانند ستاره
astronavigation U ستاره نوردی
astrologer U ستاره شناس
goats U ستاره جدی
astronomers U ستاره شناس
shooting star U ستاره ثاقب
starfish U ستاره دریایی
companion U ستاره ندیم
comets U ستاره گیسودار
mars U ستاره مریخ
Pole Star U ستاره قطبی
astral U شبیه ستاره
Jove U ستاره مشتری
goat U ستاره جدی
astronmer U ستاره شناس
comet U ستاره گیسودار
finger fish U ستاره دریایی
d. star U ستاره جفتی
pip U ستاره سردوش
asteroid U شبیه ستاره
shooting stars U ستاره ثاقب
dwarf star U ستاره کوتوله
evening star U ستاره شامگاهی
pipped U ستاره سردوش
sea pad U ستاره دریایی
day star U ستاره بامداد
fixed star U ستاره ثابت
pips U ستاره سردوش
daystar U ستاره بامداد
cameleopardalis U ستاره زرافه
asteroids U شبیه ستاره
pipping U ستاره سردوش
camelopard U ستاره زرافه
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
trigon U اجتماع سه ستاره باهم
starred U نشان ستاره اختر
venus U زن زیبا ستاره زهره
star U نشان ستاره اختر
comets U ستاره دنباله دار
lucky star <idiom> U ستاره بخت واقبال
syzygy U استقرارسه ستاره در خط مستقیم
astreated U تزئین شده با ستاره ها
comet U ستاره دنباله دار
asteroid U ستاره مانند ستارهای
asteroids U ستاره مانند ستارهای
supergaint U ستاره فوق غول
pentalpha U ستاره پنج پره
blazing star U ستاره دنباله دار
bronze star medal U مدال ستاره برنز
moring star U ستاره صبح ناهید
medusoid U مانند ستاره دریایی
star crossed U دارای ستاره نحس
star delta switch U کلید ستاره مثلث
star globe U ستاره یاب کروی
star of bethlehem U ستاره بیت اللحم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com