Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
His eye is bigger than his belly.
<proverb>
U
چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
improper fraction
U
کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
virtual
U
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
infinity
U
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
Do not cast your pearls before swin.
<proverb>
U
گوهرت را جلوى آدم ایمق و یریص نینداز.
His bowels dont move.
U
شکمش کار نمی کند
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
He hasnt got a single straight intestine.
<proverb>
U
یک روده راست در شکمش نیست .
he was hit slick in the eye
U
درست خوردتوی چشمش
He has an evil eye.
U
او
[مرد]
چشمش شور است.
it serves him right
U
سزاوار است تا چشمش هم کور
to bonnet a person
U
کلاه کسیراپیش چشمش اوردن
He has poor (bad)eyesight.
U
چشمش خوب نمی بیند
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
greater than
U
بزرگتر از
elder
U
بزرگتر
greater
U
بزرگتر
doyens
U
بزرگتر
bigger
U
بزرگتر
seniors
U
بزرگتر
senior
U
بزرگتر
Sr
U
بزرگتر
majoring
U
بزرگتر
doyen
U
بزرگتر
majored
U
بزرگتر
pre eminent
U
بزرگتر
gt
U
بزرگتر از
major
U
بزرگتر
headman
U
بزرگتر
headmen
U
بزرگتر
nonus
U
بزرگتر
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
Big Brother
U
برادر بزرگتر
expands
U
بزرگتر کردن
paramount
U
برتر بزرگتر
expanding
U
بزرگتر کردن
ge
U
بزرگتر از یا برابر با
expand
U
بزرگتر کردن
doubled up
U
دو برابر بزرگتر
double
U
دو برابر بزرگتر
over size
U
بزرگتر از اندازه
superior number
U
عدد بزرگتر
bigbrother
U
برادر بزرگتر
doubled
U
دو برابر بزرگتر
samuel sen
U
سموئیل بزرگتر
majordomo
U
بزرگتر خانه
macronucleus
U
هسته بزرگتر
brown major
U
براون بزرگتر
increase
U
بزرگتر شدن
oversize
U
بزرگتر از اندازه
increased
U
بزرگتر شدن
increases
U
بزرگتر شدن
phased
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
feck
U
سهم بزرگتر اکثریت
whoppers
U
از اندازه بزرگتر عظیم
phases
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
phase
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
admedium lampholder
U
سرپیچ بزرگتر از معمولی
to increase
[to, by]
U
بزرگتر شدن
[به مقدار]
macronucleus
U
هسته سلولی بزرگتر
repot
U
در گلدان بزرگتر کاشتن
whopper
U
از اندازه بزرگتر عظیم
repots
U
در گلدان بزرگتر کاشتن
repotted
U
در گلدان بزرگتر کاشتن
repotting
U
در گلدان بزرگتر کاشتن
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
He wants to bite off more than he can chew.
U
لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
Do you have anything bigger?
U
آیا چیزی بزرگتر دارید؟
macrogamete
U
سلول جنسی ماده بزرگتر
positive
U
ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
clouted
U
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouts
U
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
satellites
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellite
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
clouting
U
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clout
U
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
overslaugh
U
بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
overloads
U
ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overload
U
ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloaded
U
ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
characteristically
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
superscript
U
ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
characteristic
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
refan
U
جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
adding
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
to inlay a printed page
U
صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
overflow
U
نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried
U
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflows
U
نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carries
U
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carrying
U
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry
U
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflowed
U
نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried
U
رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serials
U
مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serial
U
مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
chaining
U
به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
carrying
U
رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carries
U
رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carry
U
رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
milk disk
U
دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
milking machine
U
ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
preventive
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
gained
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
preventative
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
excesses
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
gain
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gains
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
subset
U
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
sub domain
U
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
building block principle
U
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
overlay
U
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlays
U
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlaying
U
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
affluent
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
Mine is bigger than yours .
U
مال من بزرگتر از مال تو است ؟
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
surrendered
U
الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrender
U
الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrenders
U
الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
giffen good
U
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
blow-up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
Benedictines
U
باشد
Benedictine
U
باشد
admissibleness
U
باشد
reflexively
U
باشد
any old thing
U
هر چه باشد
at the owner's risk
U
باشد
admissibly
U
باشد
incomplete flower
U
کم باشد
custom's declaration
U
باشد
some one or other
U
هر کس باشد
beit so
U
چنین باشد
over crowding
U
بیشتر باشد
hydroxide
U
داشته باشد
at most
U
خیلی باشد
quantum sufficit
U
چندان که بس باشد
if any
U
اگر باشد
coute que coute
U
بهربهاکه باشد
be it so
U
چنین باشد
let it remain as it is
U
بگذارید باشد
keep your peck up
U
دل داشته باشد
worksheet
U
ی داشته باشد
whosoever
U
هر شخصی که باشد
let it be
U
بگذارید باشد
whoso
U
هر شخصی که باشد
stet
U
بگذارید باشد
whencesoever
U
از هرجا که باشد
if he be
U
اگر او باشد
kentish fire
U
که نشانه نفاق ..باشد
out of range
U
که خارج از حد سیستم باشد
You neednt worry . Dont bother your head.
U
خیالت راحت باشد
pterygium
U
گلبرگی که مانندبال باشد
layer
U
ل تصحیح خطا باشد
Keep your mind on your work.
U
حواست بکارت باشد
flocculence
U
یا دسته پشم باشد
layers
U
ل تصحیح خطا باشد
brilliantly
U
چنانکه برجسته باشد
he must have gone
U
باید رفته باشد
if necessary
U
اگر لازم باشد
if i find an opportunity
U
اگر مجالی باشد
if any
U
اگر داشته باشد
stray
U
که متوقف نشده باشد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
inoffensively
U
بی انکه زننده باشد
i beam or i beam
U
تیری که به شکل ) باشد
HTTPD
U
تصدیق و جستجو باشد
strays
U
که متوقف نشده باشد
pitfully
U
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
how difficult soever it may be
U
هر قدر سخت باشد
inviolably
U
چنانکه سزاوارحرمت باشد
i girder
U
تیری که بشکل ) باشد
he wished to be private
U
می خواست در خلوت باشد
if need be
U
اگر لازم باشد
that depends
U
تا چه شرایطی درکار باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com