English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
swing roll U چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crossrole U چرخش نیمدایره روی یک پا وچرخش نیمدایره روی پای دیگر
lay back spin U چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
rolled U چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
rolls U چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
roll U چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
loops U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
looped U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
undercut U ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercuts U ضربه قوسدار با چرخش بعقب
backspin U چرخش و غلطیدن گوی بعقب
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
three turn U چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
countering U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
countered U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
drop mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
universal U با چرخش ازاد
free rotation U چرخش ازاد
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
inverted camel U نوعی چرخش در حالی که پای ازاد مستقیم است
backs U بعقب رفتن بعقب بردن
back U بعقب رفتن بعقب بردن
knobs U که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
knob U که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
mapes U چرخش کامل در هوا و برگشت روی پای دیگر
pat lowe U جهش با چرخش کامل از یک پا و فرود روی پای دیگر
swing U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
t stop U روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
mazurka U پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
satellites U کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellite U کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
controlling company U موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
postprocessor U ریز پردازندهای که داده نیمه پردازش شده را از وسیله دیگر کنترل میکند
euler U پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
semicircle U نیمدایره
semicircles U نیمدایره
semicircular canals U مجاری نیمدایره
semicirclar vault U طاق نیمدایره
semi circular parry U دفاع نیمدایره
semicircular U بشکل نیمدایره
slewing U سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
goal crease U نیمدایره جلودروازه لاکراس
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
variable discharge turbine U توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
server U کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
rearwards U بعقب
resupine U بعقب برگشته
sternway U حرکت بعقب
retroverted U بعقب برگشته
transferring U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
reversion U برگشتگی بعقب عود
untread U بعقب گام برداشتن
proxy agent U نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
backcross U چند پشت بعقب برگشتن
recede U دور شدن بعقب سرازیرشدن
snowplow U توقف با بردن پاشنه ها بعقب
recedes U دور شدن بعقب سرازیرشدن
receding U دور شدن بعقب سرازیرشدن
wavy U جنبش بعقب و جلو متموج
receded U دور شدن بعقب سرازیرشدن
retroflex U خمیده بعقب قفا رفتن زبان
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
kick out U وزن خود را بعقب تخته موج بردن
pickup U انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
in irons U نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
climber U پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
takeoff fan U نیمدایره جلو میله پرش ارتفاع برای اغاز پرش
sealsking U نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
high sea U دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
evolute U بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
rotation U چرخش
whirls U چرخش
whirling U چرخش
swirling U چرخش
swirls U چرخش
swirl U چرخش
swirled U چرخش
twirl U چرخش
circulation U چرخش
twirls U چرخش
circulations U چرخش
twirled U چرخش
turn U چرخش
whirl U چرخش
wrenched U چرخش
wrench U چرخش
wrenches U چرخش
twirling U چرخش
turns U چرخش
whirlpools U چرخش اب
wheels U چرخش
volte face U چرخش
head rolling U سر چرخش
spins U چرخش
gyrations U چرخش
wheel U چرخش
whirled U چرخش
whirlpool U چرخش اب
wheeling U چرخش
gyration U چرخش
rotational U چرخش
spin U چرخش
trolls U چرخش
troll U چرخش
revolutions U چرخش
revolution U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
volte-face U چرخش
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
rotatable U چرخش پذیر
upward rotation U چرخش رو به بالا
upright spin U چرخش ایستاده
rolled U چرخش گردش
oblique rotation U چرخش مایل
radius of giration U شعاع چرخش
varimax rotation U چرخش واریماکس
spins U چرخش به سرعت
orthogonal rotation U چرخش عمودی
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
williamson turn U چرخش ویلیامسون
turnabout U چرخش به یک طرف
turnabouts U چرخش به یک طرف
optical rotation U چرخش نوری
helicopters U چرخش در هوا
spin U چرخش توپ
helicopter U چرخش در هوا
high spin U چرخش زیاد
rotational speed U سرعت چرخش
spin U چرخش به سرعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com