Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spin
U
چرخش به سرعت
spins
U
چرخش به سرعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ease turn
U
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
orbital injection
U
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
rotational speed
U
سرعت چرخش
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
variable delivery pump
U
پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
variable displacement pump
U
پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند
working ball
U
گوی با سرعت و چرخش کافی
Other Matches
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
twirl
U
چرخش
whirl
U
چرخش
twirls
U
چرخش
twirled
U
چرخش
wheel
U
چرخش
wheeling
U
چرخش
twirling
U
چرخش
wheels
U
چرخش
whirling
U
چرخش
rotation
U
چرخش
whirls
U
چرخش
turns
U
چرخش
levorotation
U
چرخش به چپ
turn
U
چرخش
whirled
U
چرخش
gyrations
U
چرخش
spins
U
چرخش
trolls
U
چرخش
wrenches
U
چرخش
spin
U
چرخش
wrenched
U
چرخش
wrench
U
چرخش
rotational
U
چرخش
volte-face
U
چرخش
volte face
U
چرخش
gyration
U
چرخش
troll
U
چرخش
revolution
U
چرخش
swirl
U
چرخش
swirled
U
چرخش
circulation
U
چرخش
revolutions
U
چرخش
circulations
U
چرخش
whirlpool
U
چرخش اب
whirlpools
U
چرخش اب
head rolling
U
سر چرخش
swirls
U
چرخش
swirling
U
چرخش
orthogonal rotation
U
چرخش عمودی
optical rotation
U
چرخش نوری
universal
U
با چرخش ازاد
turning points
U
نقطه چرخش
varimax rotation
U
چرخش واریماکس
helicopters
U
چرخش در هوا
sidespin
U
چرخش بیک سو
sidespin
U
چرخش انحرافی
pivoting
U
قابل چرخش
sidespin
U
چرخش توپ
pivot ship
U
ناو چرخش
helicopter
U
چرخش در هوا
vertical scrolling
U
چرخش عمودی
specific rotation
U
چرخش ویژه
rotational post
U
شغل در چرخش
wrests
U
چرخش پیچش
revolution
U
چرخش دوران
chasing
U
پایه چرخش
chases
U
پایه چرخش
chased
U
پایه چرخش
chase
U
پایه چرخش
turn-off
U
محل چرخش
revolutions
U
چرخش دوران
quartimax rotation
U
چرخش کوارتیماکس
turn off
U
محل چرخش
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
topspin
U
چرخش توپ
pivot point
U
مرکز چرخش
radius of giration
U
شعاع چرخش
spins
U
چرخش توپ
trepan
U
چرخش انحراف
wresting
U
چرخش پیچش
wrested
U
چرخش پیچش
wrest
U
چرخش پیچش
turn-offs
U
محل چرخش
upward rotation
U
چرخش رو به بالا
upright spin
U
چرخش ایستاده
rotatable
U
چرخش پذیر
tumbles
U
چرخش اشفتگی
tumbled
U
چرخش اشفتگی
tumble
U
چرخش اشفتگی
turn table
U
میز چرخش
spin
U
چرخش توپ
proper rotation
U
چرخش متعارف
upturn
U
چرخش ببالا
radius of gyration
U
شعاع چرخش
stuffs
U
چرخش توپ
stuffed
U
چرخش توپ
molecular rotation
U
چرخش مولکولی
revolutions per minute
U
چرخش بر دقیقه
revs per minute
U
چرخش بر دقیقه
rpm
U
چرخش بر دقیقه
rev
U
چرخش بر دقیقه
rotation
U
چرخش دوران
turnabout
U
چرخش به یک طرف
improper rotation
U
چرخش نامتعارف
kick turn
U
نیم چرخش
high spin
U
چرخش زیاد
angle of rotation
U
زاویه چرخش
gyoradius
U
شعاع چرخش
free rotation
U
چرخش ازاد
magnetic ritation
U
چرخش مغناطیسی
fractional turn
U
چرخش کسری
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
turnabouts
U
چرخش به یک طرف
rotation
U
مقدار چرخش یک شی
number of revolutions
U
چرخش بر دقیقه
twists
U
چرخش بدن
axis of rotation
U
محور چرخش
rolled
U
چرخش گردش
oblique rotation
U
چرخش مایل
williamson turn
U
چرخش ویلیامسون
compass swing
U
چرخش خط محوری
disrotatory motion
U
چرخش ناهمسو
conrotatory motion
U
چرخش همسو
cyclostat
U
دستگاه چرخش
roll
U
چرخش گردش
concentricity
U
دقت چرخش
rolls
U
چرخش گردش
twist
U
چرخش بدن
twisting
U
چرخش بدن
turning point
U
نقطه چرخش
body english
U
چرخش بی اختیار
stuff
U
چرخش توپ
rotational speed
U
چرخش بر دقیقه
speed of rotation
U
چرخش بر دقیقه
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
caracole
U
نیم چرخش اسب
hinge
U
لولا چرخش لولایی
rotational reflection axis
U
محور چرخش انعکاس
pivot point
U
نقطه چرخش ناو
pinwheel
U
چرخش از پهلو بدوربارفیکس
jet turn
U
چرخش موازی اسکی ها
evolution
U
چرخش حرکت دورانی
spindling
U
چرخش دیسک دستی
dorro yoop chagi
U
ضربه پا به بغل با چرخش
pivot
U
چرخش حول یک محور
flow process
U
جریان چرخش کار
pivots
U
چرخش حول یک محور
gyrostatics
U
مبحث چرخش اجسام
half circle
U
چرخش نمیدایره ژیمناست
pivoted
U
چرخش حول یک محور
counter rotate
U
چرخش بالاتنه در پیچ
hindered rotation
U
چرخش غیر ازاد
hindered rotation
U
چرخش ممانعت شده
hinges
U
لولا چرخش لولایی
rolls
U
چرخش توپ والیبال
oblimin rotation
U
چرخش مایل کمینه
roll
U
چرخش توپ والیبال
turning circle
U
دایره چرخش ناو
fullest
U
چرخش با پشتک کامل
full
U
چرخش با پشتک کامل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com